نمره مدیریت بحران در ایران، صفر مطلق

بدون هیچ تردیدی نمره مدیریت بحران ایران در سطح کلان صفر مطلق است. چگونه است در کشوری که همه جور بحران طبیعی را در خود دارد، باز هم غافلگیر می‌شویم و خسارت های عظیم جانی و مالی می بینیم؟

پایگاه خبری رسا نشر – همه ساله در مناطق مختلفی از کشور شاهد بلایای طبیعی هستیم. زمین لرزه، رانش زمین و سیل در تمامی فصول سال برای مردم مشکلاتی را به وجود می آورد و علاوه بر فوت بسیاری از هموطنان، خانواده های بسیاری دچار خسارت های فراوانی می شوند. و اگر غیرت و همیت هموطنان برای کمک‌رسانی و حمایت از آسیب دیدگان نباشد، مطمئناً عمق فاجعه از این هم بیشتر خواهد بود.

بدون هیچ تردیدی نمره مدیریت بحران ایران در سطح کلان، صفر مطلق است. چگونه است در کشوری که همه جور بحران طبیعی را در خود دارد، باز هم غافلگیر می شویم و خسارت های عظیم جانی و مالی می بینیم؟ به طور کلی پیش بینی و پیشگیری در اینگونه مسائل از نگاه مسئولین مرتبط با این امور، هیچ معنا و مفهومی ندارد. زلزله ها پشت هم می آیند و خسارت می‌زنند. بارندگی شدید و سیل ها هم به تازگی طی چند سال گذشته همه مان را غافلگیر می کند. حتی اگر در خوشبینانه ترین حالت، پیش بینی های سازمان هوا شناسی ۱۰ درصد درست باشد، مدیریت بحران باید برای آن ده درصد هم در آماده باش کامل بوده و علاوه بر اطلاع‌ رسانی همگانی و حضوری، نیروهای امدادی خود را در محل های حادثه ‎خیز مستقر کند.

در کشور ما همیشه با نذر و نیاز، خدا خدا می کنیم که اولاً  اتفاق بدی نیفتد. و اگر هم افتاد مدیریت بحران کشور چند ساعت بلاتکلبف می‌ماند تا معلوم شود چه کسی پیش قدم خواهد شد. با این وجود که مردم از همان دقایق اول زلزله یا سیل در حال کمک رسانی هستند، مسئولین و نمایندگان خود را مهیا می کنند تا برای عکس یادگاری، در زمان مناسب در محل حضور به هم رسانند. حالا زلزله باشد یا سیل، پلاسکو فرو ریخته باشد یا مترو پل، فرقی نمی کند. عده ای انسان جان خود را از دست داده اند، عده ای مفقود شده اند و تعداد بیشماری هم مجروح. و موج مدیر و مسئول است که به همراه دوربین به دستان روابط عمومی‌ها، می آیند و مصاحبه ای می کنند،وعده های وعیدی می دهند و عکس و فیلم و خدا یار و نگهدارتان.

بهتر است کمی از کشورهای بحران خیز یاد بگیرید. کمی علم مدیریت بخوانید و بعد مسئولیت قبول کنید. سازمان های بحران ستیز، از وقایع تلخ گذشته درس می گیرند، برنامه ریزی می کنند و تلاش می کنند تا در اتفاقات ناگزیر بعدی، لااقل خسارت‌های کمتری به وجود بیاید. چرا ما بلد نیستیم از گذشته درس بگیریم؟ شهرداری که با کت و شلوار تا زانو خود را در گل می پلکاند!! حتماً مدیر بحران پذیری است؛ که اولین قاعده حضور در چنین محیطی را بلد نیست و معلوم نیست اگر بار دیگر چنین حادثه ای رخ دهد، باز هم بجای پوشیدن چکمه، با صندل در محل حادثه حضور پیدا کند.

حرف بسیار است و گوش شنوا ….

و در پایان دو توصیه مهم : اول اینکه حتماً برای عکاسی در محیط های گل‌آلود از چکمه استفاده کنید. و دوم برای زحمت پرسنل نطافت ساختمان ها ارزش و احترام قائل شوید و با کفش گِلی در آسانسور و راهروها قدم رنجه نفرمایید. خدا را خوش نمی آید !!

شبنم حاجی اسفندیاری

نظرات بسته شده است.