Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /www/wwwroot/rasanashr.ir/wp-content/themes/publisher/includes/libs/bs-theme-core/theme-helpers/template-content.php on line 1164

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /www/wwwroot/rasanashr.ir/wp-content/themes/publisher/includes/libs/bs-theme-core/theme-helpers/template-content.php on line 1165

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /www/wwwroot/rasanashr.ir/wp-content/themes/publisher/includes/libs/bs-theme-core/theme-helpers/template-content.php on line 1166

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /www/wwwroot/rasanashr.ir/wp-content/themes/publisher/includes/libs/bs-theme-core/theme-helpers/template-content.php on line 1177

شام غریبان حسین(ع) امشب است …

همین چند ساعت پیش در خیابان های شهر خیمه های ماتم بنا شد. مردم اعم از زن و مرد گرداگرد آن ایستاند. اشک ریختند و سینه زدند. و با شعله ور شدن خیام ، دلهایشان سوخت. تا شاید اندکی از سوز دل حضرت زینب (س) بکاهد. خیمه ها یک به یک می سوزد. پایگاه خبری  […]

همین چند ساعت پیش در خیابان های شهر خیمه های ماتم بنا شد. مردم اعم از زن و مرد گرداگرد آن ایستاند. اشک ریختند و سینه زدند. و با شعله ور شدن خیام ، دلهایشان سوخت. تا شاید اندکی از سوز دل حضرت زینب (س) بکاهد. خیمه ها یک به یک می سوزد.

پایگاه خبری  رسا نشر- بعد از غروب و سرخ شدن گونه های آسمان و پدید آمدن رو سیاهی بر صورت لشکریان کفر، فقط دود بود و آتش و صدای ناله های زنان و خردسالان.آنجا کربلا بود. دیگر نه حسین (ع) بود و نه عباس (ع). و نه دردانه خاندان اهل بیت، علی اصغر شیرخواره ….

این قصه پر غصه با شهادت امام سوم شیعیان و یارانش به این زودی ها پایان پذیر نبود و غافله اسرا، مصائب زینب (س) تازه شروع فصل مهم این روایت بزرگ تاریخی است که تا به امرزو یعنی سال ۱۴۴۰ ادامه یافته است. ماجرایی حزن آلود که هر سال که می گذرد دلهای بیشتری را محزون خود می کند و اشک هایی را به وسعت دریاها روان می سازد. ای آدمها ! اینجا کربلاست …

همین چند ساعت پیش در خیابان های شهر خیمه های ماتم بنا شد. مردم اعم از زن و مرد گرداگرد آن ایستاند. اشک ریختند و سینه زدند. و با شعله ور شدن خیام ، دلهایشان سوخت. تا شاید اندکی از سوز دل حضرت زینب (س) بکاهد. خیمه ها یک به یک می سوزد. و واقعه کرببلا از اینجاست که شکل می گیرد. راوی بزرگ مصائب و آنچه که بر کاروان ابا عبدالله الحسین گذشته است چه کسی می تواند باشد جز خواهری داغدار . خواهری بنام زینب …. همانگونه که شاعر می گوید ” کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود”.

پیشتر یادم هست در این ایام همه سرشان در کار خودشان بود. یا اهل دسته و حسینه و هیئت بودند و یا با اهل و عیال به تماشای مراسمات و دسته جات می رفتند. خیابان ها مملو از جمعیتی بود که عزادار بودند. فقط عزادار …. کسی کسی را نقد نمی کرد. کسی به کس دیگری خرده نمی گرفت و اساساً جز شور و عشق محرم هیچ چیز دیگری به چشم نمی آمد. اما چندسالیست که به واسطه فضای مجازی ، چشم و هم چشمی ها، فخر فروشی و نقادی رواج یافته است. هرکسی به دنبال ضربه زدن به دیگریست و هرکاری بکند به او انتقاد می شود. به عقیده من این شب ها صاحب دارد و خودش می داند با عزاداران و دیگران. از دید من فرقی میان آنکه در حسینه و تاریکی سینه می زند و گاه لطمه زنی می کند با دختر جوانی که حتی ظاهر موجهی هم ندارد اما گوشه ی چشمش با شنیدن نام حسین (ع) تر می شود نیست. حسین (ع) یکیست. و عشق و ارادت به وی ما فوق تصور و منطق انسان ها . از این روی فرق نمی کند که باشیم و چه بکنبم. در چه لباسی باشیم و چه عقیده ای داشته باشیم. این شب ها چشم هایمان را ببیندیم و آنچه را که نباید نبینیم.شام غزیبان حسین (ع) امشب است و همین امشب است که باید حسینی باشیم …

التماس دعا

مهدی سوری

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.