محوطهای که او برای هنرنمایی خود انتخاب کرده بود جایی در مرز ایران و افغانستان است؛ «تاسوکی»؛بادهای ۱۲۰ روزه در تاسوکی که خیز برمیدارند، پرده را از روی لایههای تاریخی کنار میکشند. خواب اجساد تاریخی و باستانی آشفته میشود. سفالهای رنگی و منقوش صدای تاریخی گرد و خاک گرفته را بلند میکند.
سایت تاریخی تاسوکی در فهرست ملی میراث ثبت است اما پیش از آنکه پای باستان شناسان به تاسوکی باز شود، این بلاگر جوان همه مجوزها را گرفت. شواهد تاریخی را چنان بر هم زد که تا مغز استخوان باستانشناسان سوخت. چون جابهجایی اشیا اجازه نمیدهد آنها تاریخ پنهان در این سایت را کشف کنند. خسارت تخریب سایت باستانی توسط این اینفلوئنسر بیشتر از این حرفها است. او بهدنبال کنندگانش نشان داد میتوانند از روی فرش قرمز پهن شده بگذرند و با تخریب آثار چند «کا» دنبالکنندههایشان را افزایش بدهند. هر کا معادل هزار نفر است.
این قصه، آه از نهاد خبرنگاران حوزه میراثفرهنگی درآورد. خبرنگارانی که براحتی نمیتوانند در این محوطهها تردد کنند و از حال و روز محوطههای باستانی گزارش تهیه کنند. آنها در چند روز گذشته در شبکههای اجتماعی آنقدر اعتراض کردند تا در نهایت وزارت میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سیستان و بلوچستان به اعتراضها واکنش نشان داد. واکنش مسئولان میراث فرهنگی عجیب بود. معذرت خواهی بلاگر جویای نام را پذیرفتند. بعد هم اعلام کردند حق شکایت از او را برای خود محفوظ میدارند.
میراث فرهنگی در جنوب شرق ایران در حالی معذرت خواهی بلاگر جوان را پذیرفت و ختم جلسه را اعلام کرد که تکلیف مخربان تاریخ در قانون اظهر من الشمس است.
ماده ۵۵۸ قانون مجازات اسلامی میگوید: «هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و مجموعههای فرهنگی تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، یا تزئینات، ملحقات تأسیسات، اشیا و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور، که مستقلاً نیز واجد حیثیت فرهنگی- تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورد، علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از یک تا ۱۰ سال محکوم میشود.» این فقط یک ماده قانونی است و به مواد دیگری نیز می توان اشاره کرد.
پیکان انتقاد خبرنگاران دوباره به سمت عمارت آزادی رفت. آنها با مخاطب قراردادن علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی، سیاست یک سال گذشته او را نقد کردند. وزارت میراثفرهنگی در سال گذشته استفاده از شبکه اینفلوئنسرها و بلاگرهای سفر را برای معرفی جاذبههای گردشگری در دستور کار قرار داد. حتی از اینفلوئنسرهای خارجی هم دعوت کرد. ایران تنها کشوری نیست که برای معرفی جاذبههایش پای بلاگرها را به سایتها و جاذبههای گردشگری باز میکند. با توجه به بودجه اندک وزارتخانه، شاید تنها راه حل برای تبلیع جاذبههای گردشگری باشد اما آیا در کشورهای دیگر هم بدون بررسی برای هر فردی که در شبکههای اجتماعی دنبال کننده دارد، چنین اجازه ای صادر می شود؟
ورود به تاسوکی نیاز به هماهنگی بسیار دارد، پس مقصد گردشگری نیست، چرا باید یک بلاگر با هدف معرفی وارد آن شود؟ حتی اگر تاریخ ناشناخته تاسوکی را هم شخم نمیزد، اسکلتها و سفالهای تاریخی را جا به جا نمیکرد، باز هم حضورش جای سؤال دارد. بلاگری که در تاسوکی جنجال به پا کرده، پیش از این هم با برگزاری تورهای رنگپاشی، صدای اعتراض فعالان محیط زیست را بلند کرده بود! رنگپاشی در طبیعت به پوشش گیاهی طبیعت آسیب میزند، چرا باید به چنین کسی مجوز داد؟ تبلیغ گردشگری در زمان کرونا را چگونه میشود توضیح داد؟