سایه بی سوادی والدین بر سر ترک تحصیل دختران
وقتی نام مدارس چادری را میشنویم یا گاهی عکسی را در فضای مجازی میبینیم که در آن کودکانی روی یک زیرانداز در میان طبیعت نشستهاند و معلم حتی بدون داشتن یک تخته سیاه گچی به آنها تدریس میکند اولین چیزی که از ذهنمان میگذرد این است که آنها با چه کیفیتی درس می خوانند. آیا عدالت آموزشی نصیبشان می شود؟
زندگی عشایری همچنان به حیات خود ادامه میدهد و در حدود ۱/۷ درصد جمعیت کنونی ایران در مناطق عشایری سکونت دارند. فارغ از مشکلاتی که جامعه عشایری برای گذران زندگی روزمره خود دارند، فهم پدیده تعلیم و تربیت در مدارس عشایری موضوعی است که این روزها با شیوع و گسترش ویروس سختتر هم شده است؛ مشکلاتی که دانش آموزان و معلمان نه تنها در روزهای گسترش این ویروس منحوس بلکه تا قبل از آن هم با آنها دست و پنجه نرم میکردند و باید در میان مردمان عشایری زندگی کنیم و به زندگی آنها وارد شویم تا تنها گوشهای از مشکلات را حس کنیم و ببینیم که در گوشههایی از سرزمین ما آموزش عمومی برای همگان در چه وضعیتی است.
دختران بسیاری در عشایر در سنین کم مجبور به ترک تحصیل یا ازدواج میشوند
زندگی عشایری برای معلمان عشایری که خود آن را تجربه کردهاند، سرشار از پیچیدگی است و اگر معلمانی که وارد آن میشوند از آگاهی کافی برخوردار نباشند، قادر نخواهند بود برای مردمی که شایسته بهترینها هستند، خدماتی سودمند ارائه دهند.
متأسفانه عشایر با چالشهای متعدد اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی دست به گریبان اند؛ اما نکته مهمتر در بحث آموزش دانش آموزان روستایی و عشایر، سطح سواد افراد در مناطق عشایری است که پایین است، شاهد این سخن والدین زیادی هستند که اهمیتی به آموزش فرزندانشان به خصوص دختران نمیدهند و دختران عشایر و روستایی در سنین کم مجبور به ترک تحصیل میشوند.
کوثر جمایلی چندسالی است که مشغول تدریس در شهرستان آق قلای استان گلستان است؛ شهرستانی که هنوز بار مشکلات سیل اخیر را به دوش میکشد، این معلم باسابقه که در سالهای گذشته مشغول تدریس در مناطق روستایی و عشایر بوده است، در گفتگو با در خصوص دلایل ترک تحصیل دختران گفت: یکی از مشکلات بزرگ ما در مناطق محروم به خصوص مناطق روستایی و عشایر پایین بودن سطح سواد والدین است که به صورت معمول بی سواد هم هستند همچنین بیشتر کلاسهای ما به صورت مشترک با حضور دختران و پسران در کنار یکدیگر برگزار میشود و به همین دلیل خانوادهها ترجیح میدهند که دخترانشان در کنار پسران تحصیل نکنند؛ از طرفی خود دانش آموزان نیز احساس خوبی نسبت به آموزش در حضور جنس مخالف را ندارند و دیگر علاقهای به تحصیل نشان نمیدهند که در نهایت این مسئله منجر به ترک تحصیل میشود.
آموزش دانش آموزان چند پایه با یک معلم
وی در خصوص شرایط موجود و گسترش و همچنین آموزشهای مجازی افزود: در حال حاضر آموزشهای ما به صورت حضوری برگزار میشود چراکه بهره مندی از ابزار الکترونیک برای همه دانش آموزان میسر نیست، کلاسهای ما عمدتاً با جمعیت ۳۰ تا ۴۰ نفره تشکیل میشود و به این شکل است که چندین پایه تحصیلی در کنار یکدیگر در یک زنگ ۴۵ دقیقهای باید آموزش ببینند؛ حال شما تصور کنید که عدالت آموزشی چطور قرار است برقرار شود و برای همه یکسان باشد.
جمایلی با اشاره به اینکه بیشتر خانوادههای روستایی و عشایر از طبقه کارگر هستند و تمام وقت خود را مشغول کار هستند، عنوان کرد: همانطور که اشاره کردم با توجه به کمبود زمان آموزش در مدارس دانش آموزان برای ادامه آموزشها نیازمند همیاری والدین هستند که بازهم پایین بودن سطح سواد خانوادهها و مشغله آنها به مشکلات ما اضافه میکند و این خود سبب ضعف در پایه تحصیلی دانش آموزان شده و در بعضی موارد سبب ترک تحصیل دانش آموزان میشود چراکه خانوادهها بازخوردهای مناسبی از آموزش را در فرزندان خود مشاهده نخواهند کرد.
سرباز معلمها گزینه مناسبی برای آموزش نیستند
جمایلی در آخر در پاسخ به کیفیت آموزش توسط سرباز معلمها در بعضی از مناطق بیان کرد: درست است که بیشتر سرباز معلمها در حال حاضر با مدرک لیسانس مشغول آموزش هستند اما به دلیل اینکه نکات آموزشی و تربیتی را به درستی نمیشناسند و در خصوص ارتباط گیری با دانش آموزان آموزش درستی ندیدهاند نمیتوانند گزینه مناسبی برای تدریس باشند و هیچ کارکردی ندارند.
خانم جمایلی مدت زمان سه سال را در مناطق روستایی و عشایری مشغول خدمت بوده است و به دلیل مشکلات ریز و درشتی که بر سر راه خود داشته است از جمله مسافت زیاد محل زندگی با مدارس حالا دیگر مشغول خدمت در این مناطق نیست.