ماجرای سرگرد عراقی که در مشهد کتک خورد
«در کمال وقاحت دست تجاوز به سمت پیکر مطهر و خونین یکی از خواهران شهید ما دراز کرد»، «زنان بازداشت شده ایرانی که در روزهای اول جنگ توسط عراقیها دزدیده شده و حتی تعدادی از آنها نیز مورد تجاوز قرار گرفتند»، «سرگرد «لوئی» صدام تکریتی در داخل چادر مخصوصش و در بعضی از موارد داخل خودرو به زنان تجاوز میکرد»، «مرا به درختی بستند و ۱۱ نفرشان در مقابل چشمانم به دخترم تجاوز کردند.»
اینها بخشی از اخباری است که به ترتیب در سایتهای «ایمنا»، «ایکنا»، «مرکز مطالعات فرهنگ و هنر پایداری» و «ایسنا» منتشر شده است. روایت تعدی سربازان و فرماندهان بعثی جنگ به زنان و دختران ایرانی، روایت دردناکی است که سالهاست به دلایل مختلف فرهنگی چندان از آن سخنی به میان نیامده است. حقیقتی که بازگو کردن تمام جهات آن به دلایل مختلف ممکن نیست؛ اما نمیتوان به طور کلی آن را فراموش کرد و یا به آن نپرداخت.
به یک دختر ما تعرض کردند و از درخت آویزان!
«رضا خدری» یکی از خبرنگاران جنگ که خود اهل خوزستان است به بخشی از خاطرات آن سالها پرداخت. او گفت: روزهای اول جنگ بود. نیروهای چندانی در جبهه جنوب نبود. نیروهای مردمی بودند و تکاوران نیروی دریایی و بخش کمی از نیروهای دیگر. آن زمان جنگ تن به تن بود. عراقیها در شهر بودند و یکی از دختران ما را اسیر کرده بودند. من خودم از دور دیدم عراقیها به یک دختر ما تجاوز کردند، بعد پیکر او را از درختی آویزان کردند. تکاورهای ما برای پایین آوردن پیکر آن دختر شهید شدند!
این خبرنگار روایت خود از تجاوز عراقیها به زنان و دختران ایرانی را اینگونه ادامه میدهد: من سال ۶۳ در کتابم نوشتم و با عکس چاپ کردم؛ انتشارات سپاه هم منتشر کرد. اینها به خیلی از خانمهای اسیر ما تعرض کردند. من میشناسم خانمی را که وقتی از اسارت آزاد شد از این درد خودکشی کرد! ما نگاه چپ به اسرای زن آنها کردیم؟ عراقیها به ۶ دختر معصوم سوسنگردی تجاوز کردند، زنده به گورشان هم کردند. متاسفانه شهرداری بعدی آمد و این قبرها را پاک کرد!
تصویری از آرامگاه شش شهید دختر ایرانی که به آنها اشاره شد
خدری دربارهی سختیهای آن روزهای جنگ گفت: من خانوادههایی را میشناسم که به خاطر اینکه عراقیها نبینند، مجبور بودند شبانه و زیر نور شمع بچههای شهیدشان را در آبادان دفن کنند. چه کسی میتواند خودش را جای آن مادر بگذارد؟ همین عراقیها بعد از کربلای ۴ آمدند از جنازههای ما فیلم گرفتند. به پیکر پاک شهدا توهین کردند و این فیلم را هرروز از تلویزیون عراق پخش میکردند:
قاتل شهید قنوتی را در مشهد دیدیم!
شهید قنوتی
این عضو بسیج اساتید کشور ادامه داد: شهید قنوتی ۲۴ مهر، همان روزهای اول جنگ شهید شد. او اولین شهید روحانی جنگ بود. از اروندکنار تعدادی جوان را جمع کرده بود و برای مقاومت به خرمشهر آمده بود. در آنجا توسط عراقیها اسیر شد. یک سرگرد عراقی به نام سرگرد عدنان با سرنیزه کاسه سر این شهید بزرگوار را در آورد و فریاد میزد «قتلنا خمینی»؛ سپس با عمامه خود شهید او را از یکی از ساختمانهای بلند شهر به دار آویخت تا ایجاد رعب و وحشت کند.
وی افزود: من چند سال پیش به همراه چند نفر از دوستان برای زیارت به مشهد رفته بودم. نزدیک حرم دیدم یک عراقی شبیه سرگرد عدنان است، من شک کردم، یکی از همرزمها که از نزدیکتر هم او را دیده بود گفت بله این سرگرد عدنان است. نزدیک شدم و صدایش کردم و فهمیدم که خود اوست. ما هم ریختیم و اورا کتک زدیم! بعد مسئولین حرم آمدند و من توضیح دادم که این جنایتکار است. چندتا از خدام هم نتوانستند خود را کنترل کنند و او را زدند. قبل از اینکه پلیس بیاید هم ما را فراری دادند تا پلیس نگیردمان!
خبرنگار سابق روزنامه کیهان با اشاره به نام یکی از مسئولین که نخواست نامش فاش شود گفت: همان موقع یکی از علمای عالی رتبهی مشهد آمد و گفت این کار شما اشتباه بوده، اینها میهمانهای ما بودند. آن آقا نباید این میهمان عراقی را میزد؛ آبروی ما رفت. من از رزمندهها شنیدم که همین سرگرد عدنان وقتی زنی از ما را اسیر میکردند به نیروهایش اجازه تجاوز میداد تا روحیه بگیرند. جنایت از این بزرگتر؟ بعد ما اجازه میدهیم اینها به مملکت ما بیایند؟
او به سوال خبرنگار انصاف نیوز دربارهی اینکه «ممکن است در جنگ اتفاقاتی رخ دهد، همانطور که نیروهای ما بسیاری از عراقیها را کشتند. پس با این استدلال نیروهای رزمندهی ما هم نباید به عراق بروند؟» پاسخ داد: کدام سردار ما از این کارها کرد؟ ما دفاع میکردیم، هیچوقت کار غیراخلاقی نکردیم، با غیرنظامیها کاری نداشتیم. من هیچ مخالفتی با رابطهی ایران و عراق ندارم، من موافق برقراری روابط تجاری و… هستم. اما مخالف هرزهگری برخی از آنها در ایرانم.
گزارشهایی دربارهی توریسیم عراقیها
موضوع روابط عراقیهایی با زنانی در ایران مطلبی است که حداقل از سال ۹۴ به آن پرداخته شده است. در سال ۹۴ گاردین در گزارشی به این مسأله پرداخته و مدعی توریسم با این انگیزهها در شهر مشهد شده بود. این گزارش که به حضور زوار عراقی در مشهد میپرداخت از تنفروشی در این شهر گفته بود و البته واکنشهایی هم به دنبال داشت. در سال ۹۷ هم روزنامهی شهروند گزارشی درمورد آن نوشته است.
«در بخشی از گزارش شهروند آمده رفت و آمد بعضی مردان مجرد عراقی به خانه مسافرهای مشهد بیشتر شده، آنها که با زنان ایرانی همراهشان راه ورود به هتلها را بسته میبینند راهی بیش از ۶هزار خانه مسافر غیرمجاز این شهر زیارتی میشوند.»
این گزارش روزنامهی شهروند انتقاداتی به همراه داشت؛ آیت الله علم الهدی این موضوع را شایعه و «کار انگلیسیها» خواند. سایت اصولگرای مشرق هم گزارشی با لید «نزدیکی بزرگترین راهپیمایی دنیا در اربعین، تروریستهای رسانهای را تحریک نموده که بیش از پیش به آتش کینهی قومی و نژادی با انواع «عملیات فریب» بدمند»، منتشر کرد و در آن تمام این صحبتها را شایعه خواند. علیه روزنامهی شهروند و شرق نیز شکایاتی صورت گرفت.
چنین توریسمی ادامه دارد؟!
خدری که خود اهل خوزستان است دربارهی ادعای توریسمی با چنین اهدافی گفت: همین الان هم برخی عراقیها بدترین کثافتکاریها را با ناموس ایرانی در خوزستان میکنند. ما تصمیم گرفتهایم برویم چندنفرشان را بگیریم، با طناب ببندیم و از آنها اقرار بگیریم. با توجه به اینکه ارزش پول ایران خیلی پایین آمده برخی از اینها میآیند در خوزستان هرزهگری میکنند. گاهی وقتها این زنها شوهر دارند!
نویسندهی چندین کتاب دفاع مقدس دربارهی روابط اعراب ایران و عراقیها توضیح داد: قبلتر اعراب ایران با اعراب عراق رابطه خوبی داشند. خیلی وقتها با هم شریک تجاری و… بودند؛ اما بعد از این اتفاقات روابط کمی بهم ریخنه و نگاه اعراب خوزستان به آنها مثل سابق نیست. نمونهاش شیخ سلیمانی تمیمی که از اینها متنفر است! در برخی روستاهای عربنشین که زبان مشترک دارند خیلی عراقیها میآیند. خیلی وقتها این زن محتاج است و میرود. مشکل او نیست، مشکل این است که چرا با آنها برخورد نمیشود؟
او ضمن تاکید بر جدا کردن روابط سیاسی و روابط برخی شهروندان عراقی گقت: من با خوب شدن روابط تجاری و… مشکلی ندارم اما چرا آنها اینقدر در ایران فحشا میکنند؟ ما اینهمه به عراقیها کمک کردیم. ما پنج مدرسهی لاکچری برای عراقیها ساختهایم و سردرش هم نوشتیم «هدیه جمهوری اسلامی ایران» ولی بچههای خودمان در سیستان بلوچستان و بشاگرد و… مدرسه نداشته باشند!
چرا مناطق جنگی آباد نمیشود؟
وی افزود: من نمیگویم در عراق مدرسه نسازید، چرا اروند رود را لایروبی نمیکنید؟ چرا مردم نباید بتوانند به خاطر لایروبی نکردن ماهیگیری کنند؟ چرا خرمشهر اینقدر مخروبه است؟ چرا نخلستانها را احیا نمیکنند؟ چرا کارخانههای بستهبندی خرما را احیا نمیکنند؟ چرا کارخانهی روغن و گلیسیرین را احیا نمیکنند؟ چرا صنعت خرمشهر احیا نمیشود؟ چرا مالچ پاشی نمیشود که گردوغبار در حلق مردم نرود؟
خدری ادامه داد: اینهمه نخلستان سوخته وجود دارد. اگر اینها را احیا نمیکنید لااقل نخلها را بکنید و بگذارید مردم در آن گوجه بکارند. من صاحب نخلستانی را میشناسم که میگوید اجازه نمیدهند که ما خودمان هم نخلها را بکنیم. به ما میگویند این نماد جنگ است و باید باقی بماند. خب نماد در موزه باشد، نمیشود بعد از اینهمه سال همچنان همه چیز خراب بماند. منطقه آزاد اروند به جز وارد کردن ماشین لاکچری چه کار کرده؟ چرا کارخانه نمیسازد؟ آنها اینهمه پول دارند. چرا کاری نمیکنند؟ من از آقای زمانیان که هم جانباز است و هم رزمنده بوده استدعا دارم که چند کارخانه راه بیاندازند.
غرامت؛ حق مناطق جنگی که در دست عراق است
این خبرنگار در انتها با اشاره به غرامت جنگی ایران و عراق گفت: درست است که عراق با ما برادر شده ولی قانون جنگ معلوم است. چرا ما نمیتوانیم غرامت را از عراق بگیریم. من از آقای قالیباف توقع دارم که خودش رزمنده بوده است. من میخواهم ایشان پیگیری کنند، غرامت را بگیرند و خرج استانهای جنگ زده کنند. آیا ما زورمان به عراق نمیرسد یا مسئولین ما این پول را شاباش کردهاند!؟ نمایندههای ما باید مدعی این پول باشند. چرا ۱۸ نماینده خوزستان مدعی این پول نیستند؟