چرا خودمان را فراموش کرده ایم؟

زنان و بازشناخت خود – پیش درآمدی در باب هویت زنِ امروز

روح لطیف زنان مانند آیینه‌ای است که اگر غبار بگیرد و کدر شود، دنیا را نیز دیگر زیبا نشان نخواهد داد.

زنانپایگاه خبری رسا نشر- شبنم حاجی اسفندیاری: مسائل، مصائب و هر آنچه که مربوط به زنان است پایان ندارد. هیچ معیاری برای سنجش میزان شادی، غم، کمبودها، احتیاجات و نیازهای زنان وجود ندارد. درست از زمان کودکی، تا دوران نوجوانی و جوانی، و از همه مهم‌تر دوران میانسالی و کهنسالی، یک زن همواره با مسائل کلی و حاشیه‌ای پیرامونش هست که خواسته و ناخواسته با آن درگیر است. هیچ اولویت و مرحله‌بندی مشخصی هم وجود ندارد. همه چیز مهم است و باید در عین حال که با موضوع دیگری درگیر است، مابقی مسائلش را هم در نظر بگیرد و تا به سرانجام رساندن آن پیش برود.

احتمالاً آنقدر کلی بیان کرده‌ام که نمی‌دانید در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم. حق هم دارید. ماهیت زن بودن به طور کلی یک موضوع بزرگ و کلی است که در درون خود ده‌ها مسئولیت، دغدغه و نیازهای مادی و معنوی را جای می‌دهد.

بگذارید با یک مثال پیش برویم: زن جوانی را در نظر بگیرید که به تازگی صاحب فرزند دوم خود شده، کودک چهار ساله دیگری دارد که آبله مرغان گرفته، به تازگی خانه‌ای را به صورت اقساط خریده‌اند. اوضاع کسب‌وکار همسرش هم چندان خوب نیست. یک پدر بیمار و در بستر دارد که باید به او هم رسیدگی کند. مرخصی زایمان محل کارش هم تمام شده و تازه فرصت زیادی هم برای دفاع از رساله دکترای خود ندارد.

این‌ها بخشی از مشکلات این خانم جوان است که زن بودنش به او اجازه جا زدن و درماندگی را نمی‌دهد و باید که با تمام قوا مشکلات و مصائبش را پشت سر بگذارد. و همه چیز را به گونه‌ای مدیریت کند که خللی در کار، تحصیل و زندگی او به وجود نیاید و اعضای خانواده از نوزاد و کودک گرفته تا همسر و پدر، حتی رئیس شرکت و استاد راهنمای دانشگاه هم از او راضی باشند و نسبت به وی احساس ناامیدی و یأس نکنند.

نمی‌دانم نوع خلقت زنان این‌گونه بوده که به صورت پیش‌فرض این همه مسئولیت و توقع بر دوش زنان گذاشته شده، یا در طول تاریخ به مرور مسئولیت و تعهد زنان را ناجوانمردانه! اضافه کرده‌اند. اما هرچه که هست، زنان امروز و درست در این مقطع که با انبوهی از مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند، سختی‌های زیادی را متحمل می‌شوند. هزاران حقیقت و روایت در این مورد وجود دارد که می‌شود ساعت‌ها در مورد آن بحث و گفتگو کرد. اینکه جایگاه فعلی دختران و زنان ایرانی امروز چگونه است را می‌دانیم. اما آنچه که احساس می‌کنم طی این سال‌ها اهمیت خود را از دست داده این است که بر طبق همان وظیفه ذاتی زنان مسئول توجه و بذل بی‌دریغ احساسات به مردان و خانواده هستند، و به خوبی هم دارند این کار را می‌کنند. اما آیا از آن همه توجه و حمایتی که خرج دیگران می‌کنند، بخشی را هم برای خود در نظر می‌گیرند؟ و اساساً چرا برخی از زنان تمام وجود خود را بی‌منت، وقف می‌کنند و خود را کاملاً از یاد می‌برند؟ پس خودشان چه می‌شود؟ روح و جسم دختران و زنان نیاز به توجهات بسیاری دارد تا بتواند آنچه که مسئولیت یا وظیفه در برابر دیگران است را به خوبی انجام دهد.

مطالعه موردی من در رابطه با زنان شاغل و روحیات جامعه، نظرم را به این موضوع جلب کرد که زنانِ ایرانی همواره در حال خوب کردن حال اطرافیانشان هستند، اما با فراموش کردنِ خودشان، حال خودشان خوب نیست. از این‌رو تصمیم گرفتم تا با پرداختن به این موضوع به خودم، دختران و زنان سرزمینم، نیازهای بیرونی و درونی، توجهات عاطفی و احساسی زنان به خودشان را یادآوری کنم. روح لطیف زنان مانند آیینه‌ای است که اگر غبار بگیرد و کدر شود، دنیا را نیز دیگر زیبا نشان نخواهد داد. سه‌شنبه‌ هر هفته با بخش جدیدی به نام زن امروز در پایگاه خبری رسا نشر به این موضوعات می‌پردازیم و تلاش می‌کنیم تا خودمان را دوباره از نو بشناسیم و یاد بگیریم به نیازهای خودمان اهمیت دهیم.

متن کامل این مقاله‌ها را در رسا نشر بخوانید.

شبنم حاجی اسفندیاری

منبع رسا نشر
از طريق شبنم حاجی اسفندیاری

نظرات بسته شده است.