انتخابات و آنچه آقای «علم الهدی» نمیداند
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- آقای علمالهدی امام جمعه مشهد گفته است: «با آن که جمهوری اسلامی یک قلعۀ ایمن است اما دشمن میتواند از دروازۀ بزرگ انتخابات و مردمسالاری به آن نفوذ کند.»
احتمالا حدس میزنید نویسندۀ این سطور قصد دارد در باب نظارت استصوابی بنویسد و این که مگر شورای نگهبان قریب نیمی از کاندیداها را در هر دوره ردّ صلاحیت نمیکند یا از تقلیل جایگاه مجلس شورای اسلامی که در قضیه اف.ای.تی.اف تصویب کرده و به قانون بدل نمیشود و در ماجرای بنزین اساساً به بازی گرفته نشد و بر انگیزۀ مشارکت تأثیر گذاشته است.
این سخنها اگرچه درست است اما انگیزۀ این نوشته نیست. میخواهم از منظری دیگر سخنان آقای علمالهدی را نقد کنم. پس، نخست در این عبارات تأمل کنید:
« نتایج انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ جبران ” ذخیرۀ منفی” خرداد ۱۳۸۸ است. در آن انتخابات، سرمایۀ سیاسی حاصل از مشارکت ۴۰ میلیونی مردم و آن پس انداز به یک باره طی چند ماه فتنۀ پس از انتخابات از بین رفت و حتی به صورت منفی و بدهی درآمد… در انتخابات ۸۸ برخی تصور کردند یک تقلب در مقیاس جابه جایی ۱۱ میلیون رأی اتفاق افتاده است. با انتخابات ۱۳۹۲ به طور کلی این تصور غلط اصلاح شد و ذخیرۀ منفی به سرمایۀ سیاسی مثبت تبدیل شد…انتخابات ۹۲ زخم های کهنه را ترمیم کرد و تقریب دیدگاه ها سرمایه سیاسی مضاعف برای نظام به ارمغان آورد… انتخابات به مثابه یک شرکت سهامی عام و فراگیر است که سرمایۀ سیاسی را افزایش می دهد…»
این تحلیل را روزنامۀ کیهان در نیم صفحه در روز شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲ و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری چاپ کرد.
آن نکته که آقای علمالهدی نمیداند یا نمیخواهد بداند این است که انتخابات مشارکتی و رقابتی و با نرخ بالا (مانند سال ۹۲ با ۷۳ درصد) سرمایۀ سیاسی به حساب می آید و مثل حساب بانکی باید برای واریز به آن تلاش کنند. در نگاه آقای علم الهدی اما انتخابات “در”هایی را باز می کند و او نگران ورودی ها و نفوذیهاست.
اما مگر این قلعه از آنِ همه نیست؟ مگر نمیگویند مجلس، «خانۀ ملت» است؟ آیا باید نگران ورود نمایندگان ملت به خانه ملت بود؟
با نگاه آقای علمالهدی اگر نرخ مشارکت در انتخابات پیش رو پایین بیاید (که با توجه به سردی فضا و نومیدی محسوس، امری محتمل است) غمی نیست چون مهم “دروازه” است که بسته میماند و همفکران ایشان وارد شوند کفایت می کند. با نگاه کلان و تحلیل پیش گفته اما چنین نیست چرا که یک بار ” ذخیرۀ منفی” در سال ۱۳۸۸ تجربه شده است.
شاید لازم باشد امام جمعۀ مشهد یک بار دیگر تحلیل سال ۹۲ را بخواند تا بداند در نگاه رسمی نظام، نرخ مشارکت به سبب اعتبارزایی مهم است. دغدغۀ ایشان اما انگار اعتبار زایی یا اعتبارزدایی نیست. این است که دروازه، بسته بماند یا آن قدر باز نشود که “دیگری” وارد شود. موجودی حساب، چقدر است، این دیگر دغدغۀ ایشان نیست.