پایانِ با شکوه جشنواره فیلم فجر!
محمدحسین عباسی، از نویسندگان برنامه تلویزیونی «نود»، حضور علی نصیریان در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر برای دریافت سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد را، پایان باشکوه این رویداد سینمایی خواند. در همین زمینه مجید مجیدی: سینمای ایران در خطر سقوط قرار دارد ۵ آذر ۱۴۰۲ گلایه های مجید صالحی برنده بهترین بازیگر مرد جشنواره فجر […]
محمدحسین عباسی، از نویسندگان برنامه تلویزیونی «نود»، حضور علی نصیریان در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر برای دریافت سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد را، پایان باشکوه این رویداد سینمایی خواند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمدحسین عباسی، نویسنده، در صفحه اینستاگرام خود با ستایش از حضور و گفتار علی نصیریان در مراسم اختتامیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، این بازیگر پیشکسوت را ستاره واقعی سینمای ایران دانست.
او در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «من آدم سعادتمندی هستم». دورتر از اعتراض خودنمایانه همایون غنیزاده و اجرای فاجعهبار مراسم اختتامیه، این خودِ سینماست که سوار بر چهار کلمه فراموشنشدنی علی نصیریان، ظاهر میشود و میدرخشد. بهترین فیلم جشنواره، درست در همین لحظه کلید میخورد. فیلمی که بازیگر نقش اول آن در سختترین روزها به شوق سینما روی پاهایش ایستاده و بدون ادا و اصول خودش را به سالن رسانده تا جایزهای را تحویل بگیرد که در چهار دهه گذشته، هرگز سهمی از آن نداشته است. بازیگری که قامتاش از قد جشنواره و آدمهای جشنواره بلندتر است اما خودش را عضوی از سینما میداند، هنوز از «آتیه» حرف میزند و وقتِ ستایش از جوانترها، برق نگاهاش از چند فرسخی پیداست. آخر ماجرا هم، یکی از همنسلها پیدا میشود تا خودش را در لذتِ بردن این جایزه شریک کند. در سینما جایی برای پیرمردها هست. همیشه هست. جشنواره سیوهفتم دورریختنیهای زیادی دارد اما این لحظه همیشه در ذهنمان خواهد ماند، یک پایانِ باشکوه. عاشقانهای استوار برای سینما؛ بدون حواشی و جنجالهای اضافهای که هر روز در کنفرانسهای خبری تماشا کردهایم. یک روایتِ خالص از تداوم یک ستاره واقعی. گذرِ سالها، زندگی آدمها را روی صورتشان نقاشی میکند و سعادتمندترها، مدام فرصت دارند که در نقشی تازه، چهره تازهای برای خودشان پیدا کنند. حتی اگر برای چهار دهه صدایِ کشدار دستها به اسمشان متصل نشده باشد. بهترینها غالبا برای بردن جایزه به هر دری نمیزنند. این جایزهها هستند که راهشان را به طرف آنها پیدا میکنند. به طرف شما که یک عمر اعتبار کلوزآپها و دلِ قرصِ لانگشاتها بودهاید. برای شما که علی نصیریان هستید. شما که میدانید برای معرکهماندن، هیچوقت دیر نیست.»
*