دولت روحانی با افزایش قیمت دلار فضا را برای شورش فراهم میکند؟
«نمیتوانم بگویم قیمت واقعی دلار چقدر است. بگذارید بازار مشخص کند. نرخ ارز را بازار تعیین میکند». این سخنان را نه جان لاک مدافع سرسخت اقتصاد لیبرالیستی، بلکه از زیان همتی رئیسکل بانک مرکزی، پرده از یک فاجعه بزرگی در کشور برمیدارد.
دلار افسارگسیخته و بالا رفتن قیمت کالاهای اساسی دستپخت مدیریت اشرافی و لیبرالی در هشت سال گذشته بوده و ارز را تا ۷۸۰ برابر افزایش داده است. کافی است سری به بازارهای محلی در شهرهای مختلف کشورمان بزنیم تا ببینیم؛ لجاجتهای اجرای دستورالعملهای بانک جهانی چه بلایی بر سر کشور آورده است.
البته در این چند ماه آخر تیم رسانهای دولت بهمنظور لکهبرداری از این سوء مدیریت بزرگ و بر باد دادن میلیاردها دلار سرمایه کشور به میدان آمده و سخنانی میگوید که لایهبرداری از آن عمق بحران را بهتر نشان میدهد.
محمود واعظی همهکاره دولت حسن روحانی درباره افزایش قیمت دلار در کشور گفته است: ما خودمان قیمت را تا ۲۷ هزار تومان بالا بردیم تا کشور سرپا بماند!
این اظهارنظر برداشتی ناقص از مدل چینی است که در برابر کاهش پول ملی، درصد صادرات را بالابرده و با رقابتی تجاری کشورشان را افزایش دادند؛ اما در ایران چطور؟ ِآیا دولتیها آستین بالا زده و چرخ کارخانهها و اقتصاد را چرخاندهاند، یا فقط با تسلیم صنعت کشور در برابر کدخدا تمامکارها را به امید رسیدن به یک توافق معلق نگاه داشتهاند!
چرا کسی واعظی را جدی نمیگیرد!
دولتیها هرروز، از یک مدل ارزی جدید رونمایی میکنند. یک روز دلار ۴۲۰۰ تومانی جهانگیری که پروندهای فساد آور آن در دادسراهای رسیدگی به جرائم اقتصادی روی میز است و روز دیگر دلار نیمایی و حالا دلار واعظی!
واقعیت آن است که دیگرکسی برای این دست سخنان شبیه به واعظی تره هم خورد نمیکند! و دولتیها نمیتوانند با مظلومنمایی و استفاده از جملاتی ازایندست که «میخواهیم مقاومت کنیم» از زیر حسابوکتاب در بروند! حالا همه میدانند که نه این دولت اهل مقاومت است و نه گروه خونی واعظی به این دست سخنان میخورد. آنهایی که با حداقلهای مفاهیم اقتصاد سیاسی آشنا باشند میدانند که کارنامه دولت قابلقبول نبوده و واعظی با بیان یک ماجرای جدید، سعی دارد حواس را از یک فاجعه بزرگتر پرت کند!
دولت حسن روحانی در دو و نیم سال منتهی به شهریور ۱۳۹۹، بیش از ۵۷ میلیارد دلار با نرخ ۴۲۰۰ تومان بین ذینفعان توزیع کرده است. این توزیع عجیب ارز به کالاهایی مانند قطعات خودرویی، گوشی موبایل، خوراک دام و چندین قلم کالای دیگر پرداختشده و بهتدریج از حجم کالاهای مشمول دریافت ارز ترجیحی کاسته شده است.
ارزی که از خوندل مردم و منافع عمومی بهدستآمده در دست چهرههای ویژه نزدیک به دولت چون مالک هفتتپه انباشت شده و او آنها را صرف مقاصد سیاسی کردهاند و حالا دلیل اصلی افزایش نرخ ارز و نوسانات مکرر آن به ذینفعان دولت بازمیگردد که به دلار ۴۲۰۰ تومانی دسترسی داشتند و دارند و در دلارهای بالاتر حاشیه سود آنها بیشتر میشود!
واعظی و گروه اقتصادی دولت و اصلاحطلبانی که جهانگیری را بهعنوان سوپرمن به جامعه قالب میکردند، خوب میدانند که بهزودی وقت حسابرسی میشود و آنها باید پاسخگو باشند. بر باد دادن ۱۸ میلیارد دلار ذخیره ارزی و ایجاد رانت ۱۳۰ هزار میلیارد تومانی برای یک اقلیت دو سه و تحمیل فشار اقتصادی بر مردم چیزی نیست که بهسادگی از روی آن گذر کرد.
حسن روحانی در روز تحویل بودجه به مجلس برای بهارستان پیغام فرستاد که این بودجه جای حسابوکتاب مردم است و آنها شعار نمیخواهند، بلکه زندگی خوب میخواهند!
اگر واقعاً رئیسجمهور اهل حسابوکتاب باشد احتمالاً خوب میداند که دلاری که با اقدامات مصنوعی دولت رنگ ۳۳ هزار تومان را نیز به خود دیده و تورم ۵۲۰ درصدی چه بلایی بر سر مردم آورده است.
اگر همه این آسیبها، با محاسبه و پیشبینی گروه اقتصادی لیبرال دولت تدوینشده؛ که عین خیانت و جنایت است؛ اما اگر از سر بیدرایتی و عجز در پیشبینی و محاسبه بوده، پس چرا روحانی، لاف حسابوکتاب میزند؟! و رئیس دفترش از مقاومت در برابر آمریکاییها میگوید.
نقشه لاگارد برای ایران
محمود واعظی در آخرین اظهارنظر خود، در حالی از مقاومت جانانه در برابر غربیها میگوید که تقریباً همه مطمئن هستند که سیاستگذاریهای اقتصادی ایران نه بر اساس اقتصاد مقاومتی و سند راهبردی آنکه بر اساس دستورات خانم لاگارد در صندوق بینالمللی پول تدوینشده است!
حسن روحانی سال ۹۷ در سفر به نیویورک باخانم لاگارد رئیس imf صندوق بینالمللی پول دیدار کرده و بهار سال ۹۸ هیئت ۴ نفرِه این صندوق برای ارائه پیشنهاد راهبردی و لیبرالیستی خود به ایران سفر میکنند. در آن زمان سازمان برنامهوبودجه نهتنها مشارکت صندوق در تدوین طرح اصلاح ساختاری بودجه را تکذیب نکرد، بلکه یک مقام این سازمان در گفتوگو با روزنامه جام جم در پاسخ به سؤالی درباره «دریافت مشاوره از کارشناسان صندوق بینالمللی پول برای اصلاح ساختاری بودجه» گفت: «ایران عضو صندوق بینالمللی پول است و استفاده از تجربیات موفق جهانی برای بهرهمندی در داخل ایران یک امر طبیعی است. مشاوران صندوق بینالمللی پول مشاورههای زیادی در مورد وضعیت اقتصادی که یکی از موارد آن اصلاح ساختاری بودجه بود ارائه کردند و احتمال دارد برخی از آنها با توجه به شرایط کشور مورداستفاده قرار بگیرد».
نتیجه توصیههای imf ماجراهای آبان ۹۸ بود که هزینههای بسیاری بهنظام تحمیل کرد! و باعث شد پای عناصر داعشی و تروریستها بهصف اعتراضات عمومی بازشده و چند روز سخت را در کشور را شاهد باشیم و جالب آنکه رئیسجمهور و دولتیها با خندیدن از خودشان رفع مسئولیت کردند!
در آن زمان محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با کنایه به حسن روحانی نوشت: محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: کنار کشیدن آقای روحانی از پذیرش مسئولیت انتخاب زمان و چگونگی اجرای افزایش قیمت بنزین جای شگفتی دارد.
علی مطهری نماینده سابق مجلس نیز لب به اعتراض گشوده و در نطقی میگوید: «اینکه رئیسجمهوری گفتهاند من هم صبح جمعه فهمیدم قیمت بنزین تغییر کرده، چون اجرای تصمیم سران قوا را به شورای امنیت کشور واگذار کرده بودم نمیتوان این عذر را برای تقصیر وی در نحوه اجرای تصمیم مذکور پذیرفت.»
اظهارات محمود واعظی در گران کردن دلار میتواند عواقبی بدتر از آبان ۹۸ نیز داشته باشد. واعظی با این دست سخنان با اعصاب و روان مردم بازی کرده و بهگونهای صحنهسازی میکند که فشار اقتصادی تحمیلشده بر مردم یک نقشه از پیش طراحیشده است.
جالب آنکه؛ رسانههای اصلاحطلب که تا همین چند هفته قبل اقدامات نمایشی و یکشبه اقتصادی دولت را بزککرده و به مردم میفروختند، حالا روزه سکوت گرفتهاند.
گروه عملیات روانی دولت و اصلاحطلبان افراطی ادعا میکردند که اگر نرخ دلار کاهش یابد و به زیر ۲۰ هزار تومان برسد و پایدار بماند، شرایط انتخابات تغییر میکند و رقبای دولت شانسی نخواهند داشت؛ اما دستهگل جدید واعظی صحنه را برای آنها به هم زده و سخنان رئیس دفتر روحانی جایی در روزنامههای صبح ندارد.
طنز ماجرا آن است که در اثر تبلیغات دولت و اصلاحطلبان، افراد سادهدل حاضر در جشن خیابانی برجام، خیال میکردند قیمت دلار قرار است به هزار تومان یا کمتر کاهش یابد. حالا به همانها قرار است گفته شود، دولت دلار را بالابرده تا با واردکردن فشار بر مردم، مذاکره دوباره با آمریکاییها به کشور تحمیل شود. احتمالاً حال این دسته فریبخوردهها خریدنی است!
چهار سال از آن عملیات روانی که ادعا میکردند اگر روحانی ابقا نشود و نامزد دیگری بیاید، نرخ دلار به ۵ هزار تومان خواهد رسید، گذشته است. حالا همانها مردم را از نامزد نظامی و دوقطبی پوتین و بایدن میترسانند. این فریبکاری که قرار بود کشور را از حالت ونزوئلایی به سوئیس خاورمیانه تبدیل کند با شرمندگی تمام باید از سخنان واعظی اعلام برائت کند! البته سوئیس خاورمیانه شدن الزاماتی دارد که IMF دستورش را برای دولتیها نوشته است: اگر میخواهید زنده بمانید، باید در برابر آمریکاییها زانو بزنید! فشار برای مذاکره با آمریکا پیش از به پایان رسیدن این دولت را از این زاویه هم باید دید!