کانادین پرس طی پرسش و پاسخهایی با روانشناسان و زوج درمانگران به نتایجی جالب دست یافته است، در این بررسی میخوانیم: گذراندن وقت بیشتر با هم (در نتیجه قرنطینه) برای برخی از زوجهایی که قدردانی بیشتری از یکدیگر دارند، یک نعمت است.
استیو هریس، استاد خانواده درمانی در دانشگاه مینه سوتا و مدیر ارشد کلینیک ازدواج مینه سوتا میگوید، بستگی دارد درباره چه نوع زوجی صحبت کنیم، درست است که کنار هم بودن برای برخی زوها جذاب است، اما برای برخی دیگر مانند نوعی تنبیه است. گریگوری پوپکاک، روان درمانگر در استوبنویل، اوهایو، متخصص در مشاوره ازدواج نیز، میگوید، همه گیری خصوصاً برای همسرانی که استراتژیهای تفاهم در آن آنها مختل شده است، بسیار آزار دهنده بوده است.
وی گفت: «برای زوجهایی که عادت کرده اند در راستای کاهش اختلافات خود به محیط کار و مسئولیتهای کاری خود پناه ببرند، همه گیری، اوضاع را به شدت بدتر کرده است. درواقع قرنطینه، مشکلات درگیریهای عاطفی را چندین درجه بدتر کرده است.»، اما برخی متخصصان نظراتی متفاوت دارند، برای مثال دکتر دبلیو بردفورد ویلکوکس، مدیر پروژه ازدواج ملی در دانشگاه ویرجینیا میگوید: «این قرنطینهها باعث میشود زوجها کمتر طلاق بگیرند و البته کمتر ازدواج کنند، و میل به بچه داشتن را از دست بدهند.»
آمارهای جامعی درباره نرخ ازدواج و طلاق وجود ندارد، اما اعداد موجود از چند ایالت در امریکا نشان میدهد که کاهش قابل توجهی در هر گروه وجود دارد. یک دلیل منطقی برای طلاقهای کمتر در بسیاری از ایالتها، دسترسی به دادگاهها برای پروندههای مدنی در مراحل اولیه همه گیری به شدت محدود شده بود.
برای زوجهای بی شماری که در آستانه ازدواج قرار دارند، همه گیری برنامههای دقیق عروسی را به دلیل محدودیت در اجتماعات بزرگ و محدودیتهای مسافرات مختل کرده است. با همه این موارد بر اساس این نظرات میتوان نتیجه گرفت نوع بازخورد افراد نسبت به ازدواج و طلاق تا حد زیادی متاثر از عوامل درونی مانند تیپ شخصیتی و سابقه روابط است.