پژمان جمشیدی لایق سیمرغ بازیگری سینما و انسانیت
اینکه در دو سال پیاپی بعنوان کاندیدای دریافت سیمرغ معرفی میشود نشان از انتخاب درست او پس از دوران فوتبالش است و ثمره تلاش ها و انگیزه بالای او در حرفه ای که مورد علاقه اش بوده است.
پایگاه خبری رسا نشر- شبنم حاجی اسفندیاری: آن دسته معدود از افراد کم سواد و احتمالاً کم بهره از فضای مجازی به احتمال زیاد هنوز درگیر سریال پژمان هستند و پژمان جمشیدیِ سرخورده در آن سریال ملکه ذهنشان شده است. ازاین رو حضور او را در جشنواره فجر نمی توانند هضم کنند و پژمان جمشیدی در سینما بعنوان یک بازیگر مهم و پولسازِ این روزها را بر نمی تابند.
پژمان جمشیدی که در زمان خود بهترین مدافع پرسپولیس، پرطرفدارترین تیم آسیا بوده است، و در بهترین دوران فوتبالی خود به تیم ملی دعوت شده، چگونه باید عقده دیده شدن داشته باشد؟ و اصلاً چرا باید عقده داشته باشد؟ پژمان جمشیدی حتی با ورود به عرصه هنرپیشگی هم خوش درخشید. اینکه در دو سال پیاپی بعنوان کاندیدای دریافت سیمرغ معرفی میشود نشان از انتخاب درست او پس از دوران فوتبالش است و ثمره تلاش ها و انگیزه بالای او در حرفه ای که مورد علاقه اش بوده است.
اگر به دنبال پیدا کردن ربط فوتبال به هنر مخصوصاً بازیگری هستید، راه غلطی می روید. چون این دو حرفه منافاتی با هم ندارند. اگر فردای آخرین ضربه به توپ یک فوتبالیست، او را در اتاق عمل به عنوان جراح می دیدید میتوانستید اعتراض کنید. زیرا آن کار قطعاً تخصص می خواهد و ممکن است برای مردم خطر آفرین باشد. اما هنر دروازه ایست که برای همه باز است. هرکسی می تواند خودش را در آن محک بزند. استعدادِ هنری ذاتی است و می تواند با کسب مهارت و پرورش شکوفا شود . و اگر تخصص هم کنارش بیاید کامل می شود. و لابد پژمان جمشیدی اراده و استعدادش را در کنار تلاش برای کسب تجربه و تخصص پیش برده است که طی این چندسال توانسته مورد توجه کارگردانان بسیاری قرار بگیرد.
این حرفها از دل هنر و جامعه هنری بیرون نمی آید. قطعاً همه هنرمندان با شخصیت و سعه صدری که همواره داشته اند با حمایت از امثال پژمان ها راه را برای آنان هموار کرده و با حسد و کینه توزی عرصه را بر آنان تنگ نکرده اند. اینگونه حرفها بیشتر از درون رسانه هایی بر می آید که دیدگاهشان جناحی و بر پایه اهداف خاصی است. متاسفانه در کار رسانه ای افرادی را داریم که صرفاً جهت عقده گشایی، دو به هم زنی ، تخریب افراد و لجن پراکنی وارد این حرفه شده اند. بازیگر بودن یا نبودن یک نفر به جامعه آسیب نمی زند. اگر پژمان جمشیدی استعداد نداشت و کارش را بلد نبود قطعاً همان سالهای اول از سینما حذف می شد. به نظر من پژمان جمشیدی و اصلاً هنرمندان به جامعه آسیب نمی زنند. اما تا دلتان بخواهد رسانه بد، خبرنگار حسود و نویسنده عقده ای تاثیر منفی و مخرّب بر ذهن یک جامعه خواهد گذاشت و افکار دیگران را مسموم خواهد کرد.
پژمان جمشید با پاسخ پخته و محترمانه ای که به آن خبرنگار داد سیمرغ گرفت. سیمرغی با ارزش تر از تمام سیمرغ های تاریخ سینما! جمشیدی در آن نشست خبری، سیمرغ انسانیت را از آن خود کرد. پاسخ پژمان به آن خبرنگار محترمانه ترین و در عین حال بهترین جوابی بود به فردی که با هدف تخریب شخصیتی آماده بود. اما در عالم سینما هم به شخصه امیدوارم پژمان عزیز امسال بتواند سیمرغ را بگیرد. همین آرزو را در سال گذشته داشتم اما محقق نشد. فکر می کنم یکی از سیمرغ های جشنواره فجر باید به پژمان جمشیدی برسد تا دهان یاوه گویان بسته شود. هرچند این دست آدمها با توجه به سندروم عدم پذیرش واقعیتی که در وجودشان دارند حتما بهانه تراشی می کنند که جایزه جشنواره فجر سیاسی شده است و …. .
این روزها حالمان از بابت از دست دادن انسان های عزیزی که محبوب همه جامعه بودند، بد است. غم فراغ علی انصاریان، مهرداد میناوند و استاد پرویز پور حسینی در قلبها سنگینی میکند. کاش عبرت بگیریم و درست زندگی کنیم. کاش احترام گذاشتن را بیشتر تمرین کنیم. کرامت انسان ها را حفظ کنیم. خوب بودن را یاد بگیریم و خوب رفتار کنیم. درست مثل این عزیزان که خوب بودند و یادشان همیشه در خاطره ها زنده می ماند.