دراکولایی به نام عروسی
در همین زمینه نماینده جامعه کارگری : وعده غذایی کارگران به ۱.۵ وعده در روز رسیده /… ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ رتبه جدید پاسپورت های جهان اعلام شد ۴ مرداد ۱۴۰۳ فرض کنیم عروس و داماد جوان از خرج مراسم عروسیشان زدند، جهاز کم خریدند، با پول خرید خانه و یا اجاره چه کنند؟ ازدواج پول […]
ازدواج پول میخواهد. ازدواج حوصله میخواهد. ازدواج کار میخواهد و هزار اگر و امای دیگر. این روزها بررسی اینکه چرا جوانان دل به ازدواج نمیدهند مشخص است و احتیاج به جستجو در «لالو»های جامعه نیست.
حال اقتصاد خوب نیست. این حال بد به جوانها هم رسیده است. آنها نگران فردای زندگی خود هستند. قدیمها خانهها حیاط دار بود، طبقه بالایی داشت، عروسیها در خانه برگزار میشد ،عروسها حاضر بودند با مادر شوهر زندگی کنند اما حالا چه؟
فرض کنیم عروس و داماد جوان از خرج مراسم عروسیشان زدند، جهیزیه کم خریدند، با پول خرید خانه و یا اجاره چه کنند؟
با حقوقها بخور و نمیر چه کنند؟ اصلا میشود با این درآمدها زندگی را ساخت؟ بله، اگر ژنت خوب باشد و حکم مشاوره و مدیریت از زمین و آسمان به دستت برسد، بله میشود زندگی ساخت و برای اولین دستشویی رفتن بچه هم جشن گرفت.
زندگی برای جوانان ترسناک شده است. امروز برای خیلی از جوانها خرید خانه تبدیل به آرزو شده است. این روزها برای اجاره یک خانه باید پولی را بدهید که با همان پول میتوانستید دو سال پیش یک خانه بخرید.
نمیدانم مسؤولان اصلا حواسشان به زندگی جوانها هست یا نه؟ اصلا خبر دارند آنها چگونه زندگی میکنند؟
مشکلات عدیده اقتصادی باعث شده است تا جوانان ایران برای زندگی خود به دنبال راه میانبر هستند. بسیاری از جوانان برای رسیدن به زندگی بهتر صبر نمیکنند چون فکر میکنند اگر صبر کنند ضرر میکنند به خاطر همین تلاش میکنند پلهها را دوتا یکی طی کنند.
این رفتن از راه میانبر، میتواند باعث شود که اخلاق قربانی شود. این یک خطر بزرگ است که جامعه جوان ایران را تهدید میکند. زمانی داشتن مدرک تحصیلی و اخلاق اجتماعی در جامعه حسن بود اما حالا پول و داشتن حساب بانکی برای بخشی از جامعه ارزش است. داشتن مدرک تحصیلی بودن پول، یعنی هیچ! یعنی شنیدن جواب رد از خانواده دختر مورد علاقه.
الان بخشی از خانوادهها دختر خود را به پسری که حقوق حدود ۲ میلیون دارد نمیدهند چون بر این باور هستند که او نمیتواند با این حقوق دختر آنها را خوشبخت کند. مهم نیست او پسر خوبی است مهم پول است.
مشکلات اقتصادی به دنبال خود مشکلات بزرگ اجتماعی و فرهنگی به همراه دارد. به قبل از محرم برگردید؛ چند ماشین عروس در خیابان دیدید؟ چند تالار را دیدید که در آن عروسی برگزار شود؟
جوانها ازدواج میترسند. پسران از ترس چگونه ساختن زندگی و دختران از ترس رفتن زیر بار زندگی که نمیدانند چه انتظارشان را میکشد. این برای یک جامعه وحشتناک است که پسران از ترس مهریه تن به ازدواج نمیدهند.
اگر قرار باشد وضع اقتصادی همینگونه ادامه پیدا کند باید منتظر بود که سن ازدواج در ایران به بالاترین حد خود برسد..
عصر ایران؛ مصطفی داننده