یک اتفاق عجیب: در پیگیری پرونده قتل دختر ۲۲ ساله، معلوم شد او دخترِ پدرش نیست!
جامعه > حوادث – رکنا نوشت:نیمه شب ۲۰ دی ماه سال ۹۱ زن میانسالی به پلیس آگاهی تهران رفت و از ناپدید شدن دخترش خبر داد. وی گفت : ظهر امروز دختر ۲۲ ساله ام به نام یاسمن با ماشین شخصی اش از خانه مان در فرمانیه بیرون رفت و قرار بود به کافی نت اطراف محل […]
جامعه > حوادث – رکنا نوشت:نیمه شب ۲۰ دی ماه سال ۹۱ زن میانسالی به پلیس آگاهی تهران رفت و از ناپدید شدن دخترش خبر داد.
وی گفت : ظهر امروز دختر ۲۲ ساله ام به نام یاسمن با ماشین شخصی اش از خانه مان در فرمانیه بیرون رفت و قرار بود به کافی نت اطراف محل زندگی مان برود اما دیگر برنگشت.
این زن ادامه داد: ساعت ۹ شب یک پیامک وحشتناک به دستم رسید.این پیامک با گوشی موبایل یاسمن ارسال شده بود که در آن نوشته بود دخترم ربوده شده است .آدم رباها در ازای آزادی دخترم ۳ میلیارد تومان تروال چک ۵۰ هزار تومانی خواسته اند.
به دنبال اطلاعاتی که زن میانسال به پلیس داد تحقیقات پلیسی آغاز شد. ماموران در نخستین گام مشخصات خودروی تویوتا یاسمن را در اختیار تمامی واحدهای گشتی قرار دادند و از مادر دختر دانشجو خواستند در صورت تماس تلفنی آدم رباها ادعا کند در تلاش برای تهیه تروال چک است.
پلیس همچنین به سراغ همکلاسی های یاسمن رفت و به پرس و جو پرداخت. به این ترتیب مشخص شد دختر جوان آخرین بار با پسر ۲۵ ساله ای به نام حمیدرضا که هم دانشکده ای اش بود قرار ملاقات داشت.
با افشای این ماجرا پسرجوان در کامرانیه جنوبی تهران ردیابی و نیمه شب ۲۲ دی ۹۱بازداشت شد. پلیس در بازرسی خانه این پسر ، مدارک شناسایی یاسمن را کشف کرد.
وی در بازجویی ها گفت: یک سال پیش در دانشکده با یاسمن آشنا شدم. روز ۲۰ دی به بهانه انجام پروژه تحقیقاتی در فرمانیه با او قرار گذاشتم.من سوار ماشین یاسمن شدم و از او خواستم پیش از رفتن به کافی نت ، مقابل یک آبمیوه فروشی در خیابان اندرزگو توقف کند. چون افسرده بودم پس از خریدن آب پرتقال ، در یکی از لیوانها سم سیانور ریختم تا خودکشی کنم.اما آب میوه آغشته به سم را اشتباهی به یاسمن دادم. دختر جوان بلافاصله پس از نوشیدن آب پرتقال جان سپرد .من که به شدت ترسیده بودم جنازه اش را به سوهانک بردم و دفن کردم. چون می دانستم وضعیت مالی خانواده یاسمن خوب است به فکر باجگیری افتادم. ماشین یاسمن را هم در مسیر بازگشت به خانه ام در یک کوچه خلوت رها کردم.
پس از اعتراف های تکان دهنده پسر دانشجو پلیس جنازه را در جاده سوهانک پیدا کرد. به این ترتیب حمید رضا پای میز محاکمه ایستاد.
در آن جلسه پدر و مادر یاسمن برای قاتل دخترشان حکم قصاص خواستند.
حمیدرضا نیز منکر قتل عمدی شد و ادعا کرد یاسمن را دوست داشته و مرگ او یک اتفاق بوده است.
در پایان جلسه هیات قضایی حمیدرضا را به اعدام،شلاق و زندان محکوم کرد. اما در آن میان پزشکی قانونی در گزارشی عجیب اعلام کرد DNA به دست آمده از بقایای جنازه با DNA پدر و مادر وی مطابقت ندارد. به این ترتیب تحقیقات پزشکی قانونی وارد فاز جدیدی شد.
در گزارش بعدی روشن شد DNA یاسمن با مادرش مطابقت داشته است.همین ماجرا موجب اختلافات گسترده بین پدر و مادر دختر قربانی و جدایی آنها از یکدیگر شد.
با اعلام گزارش نهایی پزشکی قانونی حکم قصاص شکست تا اولیای دم جدید شناسایی شوند.
به این ترتیب پرونده بار دیگر برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه دهم به ریاست قاضی محمد باقر قربان زاده و با حضور یک مستشار تشکیل شد مادر یاسمن که همراه سه پسرش در دادگاه حاضر شده بود برای حمیدرضا حکم قصاص خواست.
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: باور کنید من قصد کشتن یاسمن را نداشتم.من برای خودکشی سم سیانور تهیه کرده بودم. آن را داخل آبمیوه ریختم. اما وقتی قصد داشتم سینی آبمیوه را از پنجره خودرو به یاسمن تعارف کنم لیوان ها جا به جا شد و من متوجه این موضوع نشدم. یاسمن به محض اینکه آبمیوه را نوشید از طعم تلخ آن شکایت کرد. قبل از اینکه بتوانم به او بگویم باقی آبمیوه را نخورد حال یاسمن بد شد و جان سپرد.
وی ادامه داد: می خواستم او را به بیمارستان ببرم اما چون نفس نمی کشید ترسیدم .من با موبایل یاسمن پیامکی برای مادرش فرستادم و از او پول خواستم.
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: می دانم مقصر قطعی مرگ دختر جوان من هستم.ولی باور کنید من انگیزه ای برای کشتن او نداشتم.
بنا به این گزارش، در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.