حق با بهروز افخمی است یا همسر فرهاد؟
در همین زمینه
افخمی با معرفی همسر فرهاد مهراد بهعنوان کسی که با ژست روشنفکری روی میراث فرهاد چَنبَرِه زده در برنامه سلام صبحبخیر گفت: «هیچ مشکلی به وجود نیامده است. خانم پوران گلفام، زن فرهاد فکر میکند صاحب حقوق معنوی آهنگهای فرهاد است؛ در حالی که اگر یک بار قانون حمایت از مؤلفان و مصنفان را میخواند، میفهمید حقوق معنوی قابل انتقال نیست و لازم نیست با قانون جدید اجازهای از او گرفته شود.»
این اتفاقی است که بارها، برای هنرمندان در قید حیات و ممات رخ داده و معلوم نیست ریشه این درگیریها و اختلافها از سر عمد است یا ناآگاهی از قانون. کامبیز نوروزی درباره چالشهای حقوقی از این دست میگوید. آنچنان که نوروزی میگوید حق و حقوق مادی و البته معنوی آثار هنرمندان تا ۵۰ سال به آنها یا ورثه قانونیشان تعلق دارد.
پیشتر هم خانم گلفام از صداوسیما شکایت کرده بود و گویا بحث حقوق مادی و معنوی آثار هنری هنوز جا نیفتاده و روشنگری در این زمینه نشده و گویا توجه جدی هم به آن نمیشود.
بله متأسفانه در این زمینه کسی به حقوق پدیدآورندگان و مصنفان توجهی نمیکند و البته من این بی توجهی را برآمده از یک سوءظن یا سوءنیت نمیدانم و آن را حاصل یک خلأ فرهنگی میدانم که باعث شده هنوز مفهوم مالکیت مادی و معنوی آثار هنری بهطور کامل تسری پیدا نکند و در نظام حقوقی تولیدکنندگان نهادینه نشود. این اختلافات و اتفاقات هم اصولاً از ناآگاهی یا آگاهی ناقص از مفاد قانونی میآید. نکته مهمی که باید به صراحت درباره آن حرف زد این است که در این ماجرا تهیهکننده اثر سینمایی باید برای استفاده از یک اثر موسیقایی از مالک قانونی آن کسب اجازه کند.
این حقوق مادی و معنوی چه زیرشاخهها و تبصرههایی دارند؟
بهموجب حق مادی مؤلف و صاحب اثر، برای استفاده از اثر هنرمند توسط شخص دیگری، باید اجازه گرفته شود و اگر مبلغی مطالبه شود باید طرف دوم آن را پرداخت و از مسیر حق استفاده از اثر خریداری شود. حقوق مادی اثر هم شامل مواردی است که مهمترین آنها ذکر نام پدیدآورنده است و عدم دستکاری، تحریف و جرح و تعدیل است که باید تعهد داده شود چنین اتفاقاتی برای اثر نمیافتد مگر با رضایت صاحب یا صاحبان آن. در نتیجه، اگر شخصی بخواهد از یک اثر موسیقایی در فیلمش استفاده کند حتماً باید رضایت مادی و معنوی از صاحب اثر، یا وکیل و وصی قانونی او اخذ شود.
صاحب و مالک اثر چه تعریفی در شکل حقوقی خود دارد؟
در آثار موسیقایی هم تهیهکننده صاحب اثر تلقی میشود و چون تهیهکننده تمامی هزینههای ساخت یک اثر موسیقایی از قبیل پولآهنگساز، شاعر، تنظیمکننده و خواننده و… دیگران را پرداخت و اقدام به انتشار کرده قانون او را بهعنوان صاحباثر میشناسد. در این بین نکتهای که حائز اهمیت است متن قرارداد است که باید به بندهای آن اشاره کرد و دید چه تبصرههایی در آن وجود دارد. مثلاً یک مؤلف حق دو یا سه چاپ را به یک ناشر میدهد و طبق این بند از قرارداد بعد از این مدت، ناشر حقی نسبت به مسائل مادی و معنوی اثر ندارد. در موسیقی هم میتوانیم به بندهای قرارداد و نکتههایی که در آن آمده استناد کنیم.
آقای افخمی مدعی شدهاند که طبق قانون، خانم گلفام، همسر و وکیل قانونی آثار فرهاد مهراد هیچ حق معنوی ندارند. آیا حقوق معنوی هم مانند حقوق مادی قابل انتقال است؟
بله کاملاً. حق معنوی هم مانند حق مادی به ورثه منتقل میشود و وارث قانونی در واقع قائممقام صاحباثر تلقی میشود و اتفاقاً در حوزههای هنری، حقوق معنوی آثار بسیار مهمتر از حقوق مادی است چون آثار هنری بهدلیل ویژگیهای هنری که دارند و نگاه خلاقانه، اعتبار و شخصیت صاحب اثر را با خود حمل میکنند و هرگونه لطمه و جرح و تعدیل این آثار مستقیماً متوجه صاحب اثر خواهد بود. اگر کار به مراجع حقوقی بکشد و ماجرا صرفاً همین باشد، تهیهکننده فیلم باید جبران خسارت کند و البته این نکته را هم در نظر داشته باشیم که قانون حمایت از مؤلفان و مصنفان و هنرمندان ضمانت اجرایی کیفری هم دارد و ممکن است طرفی که مجرم شناخته شود حبس را هم تجربه کند.
این اتفاقی است که بارها، برای هنرمندان در قید حیات و ممات رخ داده و معلوم نیست ریشه این درگیریها و اختلافها از سر عمد است یا ناآگاهی از قانون. کامبیز نوروزی درباره چالشهای حقوقی از این دست میگوید. آنچنان که نوروزی میگوید حق و حقوق مادی و البته معنوی آثار هنرمندان تا ۵۰ سال به آنها یا ورثه قانونیشان تعلق دارد.
پیشتر هم خانم گلفام از صداوسیما شکایت کرده بود و گویا بحث حقوق مادی و معنوی آثار هنری هنوز جا نیفتاده و روشنگری در این زمینه نشده و گویا توجه جدی هم به آن نمیشود.
بله متأسفانه در این زمینه کسی به حقوق پدیدآورندگان و مصنفان توجهی نمیکند و البته من این بی توجهی را برآمده از یک سوءظن یا سوءنیت نمیدانم و آن را حاصل یک خلأ فرهنگی میدانم که باعث شده هنوز مفهوم مالکیت مادی و معنوی آثار هنری بهطور کامل تسری پیدا نکند و در نظام حقوقی تولیدکنندگان نهادینه نشود. این اختلافات و اتفاقات هم اصولاً از ناآگاهی یا آگاهی ناقص از مفاد قانونی میآید. نکته مهمی که باید به صراحت درباره آن حرف زد این است که در این ماجرا تهیهکننده اثر سینمایی باید برای استفاده از یک اثر موسیقایی از مالک قانونی آن کسب اجازه کند.
این حقوق مادی و معنوی چه زیرشاخهها و تبصرههایی دارند؟
بهموجب حق مادی مؤلف و صاحب اثر، برای استفاده از اثر هنرمند توسط شخص دیگری، باید اجازه گرفته شود و اگر مبلغی مطالبه شود باید طرف دوم آن را پرداخت و از مسیر حق استفاده از اثر خریداری شود. حقوق مادی اثر هم شامل مواردی است که مهمترین آنها ذکر نام پدیدآورنده است و عدم دستکاری، تحریف و جرح و تعدیل است که باید تعهد داده شود چنین اتفاقاتی برای اثر نمیافتد مگر با رضایت صاحب یا صاحبان آن. در نتیجه، اگر شخصی بخواهد از یک اثر موسیقایی در فیلمش استفاده کند حتماً باید رضایت مادی و معنوی از صاحب اثر، یا وکیل و وصی قانونی او اخذ شود.
صاحب و مالک اثر چه تعریفی در شکل حقوقی خود دارد؟
در آثار موسیقایی هم تهیهکننده صاحب اثر تلقی میشود و چون تهیهکننده تمامی هزینههای ساخت یک اثر موسیقایی از قبیل پولآهنگساز، شاعر، تنظیمکننده و خواننده و… دیگران را پرداخت و اقدام به انتشار کرده قانون او را بهعنوان صاحباثر میشناسد. در این بین نکتهای که حائز اهمیت است متن قرارداد است که باید به بندهای آن اشاره کرد و دید چه تبصرههایی در آن وجود دارد. مثلاً یک مؤلف حق دو یا سه چاپ را به یک ناشر میدهد و طبق این بند از قرارداد بعد از این مدت، ناشر حقی نسبت به مسائل مادی و معنوی اثر ندارد. در موسیقی هم میتوانیم به بندهای قرارداد و نکتههایی که در آن آمده استناد کنیم.
آقای افخمی مدعی شدهاند که طبق قانون، خانم گلفام، همسر و وکیل قانونی آثار فرهاد مهراد هیچ حق معنوی ندارند. آیا حقوق معنوی هم مانند حقوق مادی قابل انتقال است؟
بله کاملاً. حق معنوی هم مانند حق مادی به ورثه منتقل میشود و وارث قانونی در واقع قائممقام صاحباثر تلقی میشود و اتفاقاً در حوزههای هنری، حقوق معنوی آثار بسیار مهمتر از حقوق مادی است چون آثار هنری بهدلیل ویژگیهای هنری که دارند و نگاه خلاقانه، اعتبار و شخصیت صاحب اثر را با خود حمل میکنند و هرگونه لطمه و جرح و تعدیل این آثار مستقیماً متوجه صاحب اثر خواهد بود. اگر کار به مراجع حقوقی بکشد و ماجرا صرفاً همین باشد، تهیهکننده فیلم باید جبران خسارت کند و البته این نکته را هم در نظر داشته باشیم که قانون حمایت از مؤلفان و مصنفان و هنرمندان ضمانت اجرایی کیفری هم دارد و ممکن است طرفی که مجرم شناخته شود حبس را هم تجربه کند.