ظلم بزرگ مجریان و تهیهکنندگان تلویزیون به مخاطبان
مهدی درستی: تیتراژ سریالها و برنامهها زمانی برگ برنده تلویزیون به شمار میآمدند و حسابی در بازار موسیقی مورد توجه علاقهمندان قرار گرفته و دست به دست میشدند، اتفاقی که این روزها کمتر شاهد آن هستیم. نه تیتراژی با پخش از تلویزیون در بین مخاطبان سر و صدا به راه میاندازد و نظرات را جلب میکند و نه خوانندگان از طریق آن اثر به شهرت یا محبوبیتی دست مییابند.
از ترانه گرفته تا آهنگ و خواننده هیچ کدام رنگ و بوی گذشته را ندارند، انگار بیکیفیتی و سطح نازل آثار تولیدی در صداوسیما بیماری مسری است و مانند یک ویروس تمامی حوزهها را از پای در آورده است. با بررسی میان تیتراژهای امروز و آثاری که پیشتر از تلویزیون پخش میشد، افت کیفیت را میتوان در مسایل مختلفی بر شمرد، از بیمحتوایی ترانهها تا خنثی بودن تیتراژها در سرنوشت خوانندگان.
به منظور بررسی شرایط این روزهای تیتراژهای تلویزیونی با مهیار علیزاده، آهنگساز گفتوگویی کردهایم و به آسیب شناسی افت کیفیت موسیقی و ترانه آثار تولیدی پرداختهایم.
وقتی ترانه جایگاه خود را از دست میدهد
موضوعی که در مورد تیتراژهای تلویزیونی بیشتر از گذشته حسابی توجه را جلب میکند، سطح نازل ترانههایی است که مورد استفاده قرار میگیرد، ترانههایی که نه ارتباط موضوعی با محتوای سریال و برنامهها دارند و نه از اصول ادبی استوار و درستی بهرهمند هستند.
مهیار علیزاده در این باره گفت: «از نظر من آهنگساز ترانهها امروز خصوصا در سبک پاپ روی ملودی گفته میشود، یعنی تنظیم کننده چند ملودی آماده را که بیشتر کپی برداری از کارهای ترکیهای و شرقی است را به ترانهسرا میدهد و او تنها یکسری کلمات روی ملودی سوار میکند که مضمون و هدفی را دنبال نمیکند. در واقع یک اثر تاریخ مصرفدار تولید میشود که چند صباحی خوانده میشود و اگر تیتراژ سریال یا برنامهای باشد کمی طولانیتر مورد استفاده قرار میگیرد و در نهایت خیلی زود تاریخ مصرفش به پایان میرسد.»
ترانهها امروز خصوصا در سبک پاپ روی ملودی گفته میشود، یعنی تنظیم کننده چند ملودی آماده را که بیشتر کپی برداری از کارهای ترکیهای و شرقی است را به ترانهسرا میدهد و او تنها یکسری کلمات روی ملودی سوار میکند که مضمون و هدفی را دنبال نمیکند
او با تاکید بر اینکه اشعار ایرانی بسیار ریشهدار هستند و ساخت آهنگ روی آنها برای آهنگسازان غیرحرفهای سخت است، توضیح داد: «ادبیات ایران غنی است و آهنگسازها باید روی آثاری کار کنند که پیشتر به شکل شعر مستقل سروده شده است، این اشعار به دلیل ریشهدار بودن به شکل یک هنر ناب مورد توجه قرار میگیرند و به همین دلیل ماندگاری بیشتری دارند. البته کار آهنگساز در این زمینه سختتر است چون با شعری رو به رو میشود که خود دارای شکل و فرم است.»
نقش مجریان و تهیهکنندگان بر کیفیت پایین آثار
در این میان، دو گروه را میتوان عامل افت کیفیت موسیقی و ترانه تیتراژهای تلویزیونی دانست، تهیهکنندگان و مجریانی که دارای ذوق و تخصص هنری نیستند و تنها به فکر رونق بیشتر برنامه یا سریالشان به هر قیمتی هستند.
علیزاده در پاسخ به اینکه نقش تهیهکنندگان و مجریان را در افت کیفیت آثار تولیدی برای تیتراژهای تلویزیونی تا چه اندازه موثر میداند؟ بیان کرد: «سلایق مجریان و تهیهکنندگان تلویزیون بسیار سطحی و عوام گرایانه است و در نتیجه این مسئله باعث میشود تا در انتخاب آثار موسیقایی برای تیتراژها به این فکر کنند که چه خوانندهای روی بورس است و مردم بیشتر دوست دارند، خوانندهای که تاریخ مصرف دارد و تنها دو، سه سال فقط خوانندگی کند و پولساز باشد را انتخاب میکنند و آخرین مسئلهای که به آن فکر میکنند کار فرهنگی و نشر هنر فاخر است. تنها میخواهند برنامهشان بیشتر دیده شود و در فضای مجازی بیشتر سروصدا کند، این رویکرد ما را پله پله از هنر فاخر دور میکند.»
سلایق مجریان و تهیهکنندگان تلویزیون بسیار سطحی و عوام گرایانه است و در نتیجه این مسئله باعث میشود تا در انتخاب آثار موسیقایی برای تیتراژها به این فکر کنند که چه خوانندهای روی بورس است و مردم بیشتر دوست دارند، خوانندهای که تاریخ مصرف دارد و تنها دو، سه سال فقط خوانندگی کند و پولساز باشد را انتخاب میکنند
مافیای موسیقی در صداوسیما ریشه دوانده است؟
اما همواره در سالهای اخیر بحث مافیا در حوزه موسیقی را بارها و بارها شنیدهایم، اتفاقی که بسیاری معتقدند نقش موثری بر افت کیفیت موسیقی ایران داشته است. اما نکته این است که مافیای موسیقی در صداوسیما هم وجود دارد یا خیر.
این آهنگساز با تاکید بر اینکه تهیهکننده میتواند بنا به تمایل خود عوامل یک پروژه را تامین کند، در این باره گفت: «وقتی تهیهکنندهای میخواهد روی یک پروژه سرمایهگذاری کند میتواند روی خط و شکل آن فکر کند و مهرههای خود را بچیند، اما مهم این است که تهیهکنندگانی که امروز کار میکنند حرفهای نیستند و به اصطلاح تهیهکننده یکی، دو روزه هستند، یعنی با رابطه و پولی که منبع مشخصی ندارد بدون هیچ گونه سواد و دید هنری در این حرفه فعالیت خود را آغاز میکنند و یک پروژه هنری را استارت میزنند و کاملا بازاری به موضوع نگاه میکنند تا سود ببرند. مافیا در تمام رشتههای پولساز دنیا مانند فوتبال، سینما و حتی موسیقی وجود دارد و کشور ما هم از این قاعده مستثنی نیست، وقتی یک پدیده پولسازی مانند موسیقی در کشوری رایج میشود، قدرتهایی وارد این حوزه میشوند تا سود ببرند و سعی میکنند سایر افراد را بایکوت کنند و مثلا بگویند با چند نفر کار نشود و از این دست اتفاقات.»
او ادامه داد: «در حوزه صداوسیما داستان مافیا را خیلی دخیل نمیدانم، همان داستان تهیهکنندگان و مجریان که اشاره کردم در افت کیفیت آثار نقش دارد چون هدفشان این است فقط آثار و افرادی به سازمان رفت و آمد کنند که باعث بیشتر دیده شدن برنامهشان شوند و هیچ توجهی به وجه هنری کار ندارند.»
دیگر موضوعی که مدتهاست در قالب یک شایعه دهان به دهان میشود، بحث پرداخت پول در قبال خواندن تیتراژ برنامهها یا یک سریال تلویزیونی است، موضوعی که علیزاده درباره اش اینطور نظر داد: «این مسئله وجود دارد، نمیتوانم نمونهای بگویم چون کسی را سراغ ندارم اما شنیدهام که چنین اتفاقی رخ میدهد. بارها به من هم از طرف یکسری برنامهها و تهیهکنندگان پیشنهاد شده است که اگر خوانندهای در نظر داری که این میزان پول پرداخت میکند ما حاضریم تا تیتراژ برنامه را به او بسپاریم.»
در حوزه صداوسیما داستان مافیا را خیلی دخیل نمیدانم، همان داستان تهیهکنندگان و مجریان که اشاره کردم در افت کیفیت آثار نقش دارد
این هنرمند تاکید کرد: «این مسئله وجود دارد و حسابی هم به موسیقی لطمه میزند، چون افراد تخصص کافی را ندارند، تنها با در اختیار داشتن یک صدای معمولی پول خرج میکنند و تیتراژ یک کار را میخوانند و سپس در فضای مجازی هم تبلیغ میکنند و به خوانندهای تبدیل میشوند که ریشهدار نیست و به تولید آثار بیمحتوا میپردازد که به گوش مخاطبان موسیقی کشور لطمه میزند.»
راهکاری برای بهبود اوضاع موسیقی و ترانه تیتراژها
علیزاده در پاسخ به اینکه برای اصلاح وضعیت چه باید کرد، بر رعایت کپی رایت تاکید کردو گفت: «موسیقی در حوزه صداوسیما مشکلات بسیار اساسی دارد که اولین مورد آن رعایت نکردن کپی رایت در رادیو و تلویزیون است چون بدون اجازه هر کاری را استفاده می کنند. در رادیو بارها شنیدم کارهای من پخش شده و تنها نام خواننده را بردند و به شاعر که ۷۰، ۸۰ سال عمر دارد و یکی از رکنهای زنده ادبیات ایران است، به آهنگساز که این اثر را ساخته است هیچ اشارهای نکردند.»
او افزود: «بحث دوم کپی رایت مادی است، در ایران آهنگساز اثری تولید میکند و دستمزدش را میگیرد و تمام میشود اما خواننده با آن قطعه کنسرت میدهد و سالها کسب درآمد میکند در صورتی که مولف هیچ مبلغی دریافت نمیکند. در تمام رادیوهای دنیا وقتی قطعهای تولید میشود آن را پخش میکنند و پولی به عنوان حق کپی رایت به سازمانی مرتبط میدهند که آن مبلغ بین خواننده، آهنگساز و ناشر تقسیم می شود تا مشکلات مالی نداشته باشند. فکر می کنم در کشورهایی که در حال پیشرفت هستند تنها ایران دارای چنین امکانی نیست و کاری که تولید میشود در کمتر از چند دقیقه روی تمامی سایتها قرار می گیرد و صداوسیما به عنوان یک ارگان قانونی تمامی کارها را به راحتی پخش میکند. بنابراین فکر میکنم باید اصلاح بحث موسیقی در صداوسیما از همین قدمهای اولیه آغاز شود و سپس به سراغ سایر مسایل برویم. آقای نوربخش از طرف خانه موسیقی برای قضیه کپی رایت پیگیری زیادی کردند ولی متاسفانه این اتفاق نمیافتد.»