ادعای جدید: یک ده هزارم بودند!/ بلیت بفروشید تا ۱۰۰ هزار نفر پُر شود…
(جالب این که به نسبت جمعیت جوان که علاقه مند فوتبال و استادیوم هستند نیز در نظر نگرفتهاند. عدد کلی همۀ زنان اند که شامل دختران نوزادِ شیرخوار و پیران بیمار هم می شود!)
البته اگر به نسبت کل زنان جهان در نظر میگرفتند که سه تا سه و نیم میلیارد نفرند از یک صد هزارم هم کمتر میشد و اگر به نسبت کل زنانی که در قید حیات هستند و نیستند و در طول چند میلیون سال عمر زمین به دنیا آمده و مردهاند یک میلیونیم میشد!
ضمن استقبال از فتح باب این بحث در رد این ادعا ۱۰ نکته را میتوان یادآور شد:
-
انتقادات به سبب آن بود که نباید القا کرد راه پیمایان نقطه مقابل تماشاگران اند. چه بسا «مادر» در پیادهروی باشد و «دختر» حاضر در ورزشگاه یا علاقهمند. اگر مایل بودند مثال حَیّ و حاضر هم ارایه میدهیم.
۲. همین که قاعدۀ اکثریت – اقلیت را پذیرفتهاند و در یک متن عدد هم آوردهاند دستاورد مهمی است و قابل توجه است. منتها نسبت ۳۵۰۰ به ۴۶۰۰ را باید در نظر گرفت نه ۳۵۰۰ به ۴۰ میلیون را! اصلا فرض که فقط همین ۳۵۰۰ نفرند. حق تماشا را به صرف این که فقط ۳۵۰۰ نفرند می توان سلب کرد؟
۳. با روش کیهان میتوان نسبت جمعیت حاضر در نماز جمعه تهران را که گاه تنها ۱۰ هزار نفر است به نسبت جمعیت ۱۰ میلیونی شهر در نظر گرفت و گفت یک هزارم است. حال آن که این گونه نباید قیاس کرد و جمعیت حاضر را با حاضرین در جای دیگر مقایسه می کنند نه با قیاس ظرفیت بالفعل با ظرفیت بالقوه.
۴. اگر کیهان مایل است بداند میزان علاقه چقدر است این بار اجازه دهند ۱۰۰ هزار بلیت بفروشند. آنگاه خواهد دید ۱۰۰ هزار دختر و زن به ورزشگاه میروند یا نه. البته با منطق کیهان ۱۰۰ هزار نفر را هم باز باید با ۴۰ میلیون زن در کل ایران سنجید و در این حالت هم اگر تمام ورزشگاه مالامال از تماشاگران زن شود لابد تیتر می زنند یک به چهارصد! ( ۱۰۰ هزار البته از باب تسامح گفته شد. وگرنه می دانیم ظرفیت ورزشگاه بعد از صندلی گذاری دیگر ۱۰۰ هزار نیست!)
۵. استدلال کردهاند که بر سر برجام هم گفته میشد: «کیهان، اسراییل! پیوندتان مبارک» و بعدا معلوم شد حق با که بوده و رو سیاهی به زمستان ماند.
اما در قضیه برجام، ترامپ بود که از توافق خارج شد و لابد انتظار دارند این بار هم «اینفانتینو» رییس فیفا حرف خود را پس بگیرد ولی نه تنها نمی گیرد که تازه داستان شروع شده و بازی های بعد هم در کار است!
۶. مسابقه ایران و کامبوج با پیادهروی اربعین هم زمان شد. بازی های بعد که این تقارن نیست می خواهند با کی مقایسه کنند؟
۷. روزنامه وزین، منتقدین را هوچی دانسته و استثنایی هم قایل نشده است. اما اتفاقا به گواه فضای مجازی و یادداشت روزنامه نگار اصول گرا (آقای حسین قدیانی) در روزنامه سازندگی طیف منتقدین متنوع بوده و موارد متعددی از همفکران سیاسی کیهان هم با این نگاه مخالفت کرده اند. (هر چند به نظر می رسد اصرار بر کلمۀ «قربانی» به خاطر آن است که در فضای مجازی احساس «فتح» بروز داده اند و می خواهد بگوید قربانی هستید نه فاتح چرا که تحقیر و تخفیف و کوچک شماری و نادیده انگاری از عادات و آداب شان است.)
۸. این که بلیت نفروشی و راه ندهی و بعد بگویی دیدید چه کم بودند در جاهای دیگر هم انجام می شود. روزنامه ها را توقیف می کردند یا از نفس می انداختند و بعد برای این که دوام بیاورند بخش های پر خواننده مانند طنز و کاریکاتور را حذف می کردند و تیراژ کم می شد و اینها می گفتند شما که تیراژ ندارید!
نیروهای اصلی یک جریان را رد صلاحیت می کنند و بعد که ناگزیر می شوند با امید و نونهالان مسابقه بدهند می گویند توان ندارید!
حالا حکایت تماشاگران زن است. ۳۸ سال راه نمی دادند. بعد هم که قرار شد بیایند بلیت به اندازه کافی نمی فروشند و حالا بین ۳۵۰۰ و جمعیت زنان نسبت قایل می شوند. با منطق کیهان می توان تیراژ این روزنامه را با جمعیت ایران که سواد خواندن و نوشتن دارند مقایسه کرد!
۹. مشکل اصلی اما نه در عدد است و نه جمعیت. چنان که دیروز هم نوشتیم درد از سه جاست:
اول این که ورود زنان یا ناشی از فشار فیفاست یا چربش ارادۀ جامعه مدنی یا تدبیر و همت دولت و با هیچ یک از این سه موافق نیستند.
دوم: امکان مصادره و چینش و آرایش پیشاپیش صحنه را ندارند چون با اصل حضور زنان مخالف اند و گرنه صحنه را از قبل می آراستند.
سوم: این قصه ادامه دارد و بازی های ملی دیگر هم در راه است و بعد نوبت بازیهای باشگاهی است.
۱۰. سرانجام این که عادت به مصادره در اینجا هم ظهور کرده است. چه کسی گفته راهپیمایان اربعین – چه مرد و چه زن – چون شما میاندیشند که به حساب خود میگذارید؟ گیرم که یک ده هزارم درست باشد. در این حالت هم باز یک ده هزارمِ پیاده روی اربعین است، نه یک ده هزارمِ تیراژ شما. نه یک ده هزارمِ آرای همفکران شما که هر گاه انتخابات رقابتی باشد بخت چندانی ندارند. آزادگی و عشق به مولا را هم می خواهید مصادره کنید؟!