حلقه مفقوده ماجرای سحر خدایاری ، چه کسانی مقصر مرگ دختر آبی هستند؟؟

اگر در اسفند ۱۳۹۷ با دختری بنام سحر خدایاری رفتار مناسب‌تری می شد . و اگر بجای غضب و افراطی گری از راه درست اقدام می‌کردند، هرگز پای آن دختر به دادگاه و زندان باز نمی شد. هرگز پله های دادگاه را برای رسیدگی به پرونده اش بالا و پایین نمی کرد.

حلقه مفقوده ماجرای سحر خدایاری
پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری: نمی دانم چرا تا یک رویداد به صدر اخبار روز مبدل می شود و همه در مورد آن صحبت می کنند، عده ای پای مصلحت ملی را به میان می آورند. و می خواهند که سکوت پیشه کنیم. و جلوگیری از ریختن آب به آسیاب دشمن دهانمان را ببندبم. اما مگر می شود؟ هر رویدادی یک علت و معلول دارد. باید بررسی و موشکافی شود. نمی شود که هر بار به این دلیل سکوت اختیار کرد و چیزی نگفت. چرا همیشه باید مردم و رسانه ها سکوت کنند تا واقعه ای رخ ندهد ؟ اگر میخواهید آبی به آسیاب دشمن ریخته نشود ، در برخورد با مسائلی که حساسیت زاست درست رفتار کنید. شما بهانه را به دست دشمن ندهید. شما بر اساس قانون و رأفت اسلامی و انسانیت برخورد کنید. نمی شود تا موجی از واکنش های مردم در فضای مجازی و در جامعه شکل می گیرد، مصلحت ملی و دشمن را بهانه کرد. در واقع اینگونه رفتار نوعی ترویج خفقان در جامعه است که با معیارهای انقلاب اسلامی و دین مبین اسلام منافات دارد.

در ماجرای مرحومه سحر خدایاری صرفنظر از همه حواشی و مسائلی که رخ داده است و همه ی راست و دروغ هایی که دو طرف این جریان به راه انداخته اند یک نکته بزرگ مغفول مانده است. و آن نکته این است که اگر در اسفند ۱۳۹۷ با دختری بنام سحر رفتار مناسب تری می شد . و اگر بجای غضب و نهی از منکر، وی را امر به معروف می کردند هرگز پای آن دختر به دادگاه و زندان باز نمی شد. هرگز پله های دادگاه را برای رسیدگی به پرونده اش بالا و پایین نمی کرد. حال می خواهد پرونده ورود غیر مجاز به ورزشگاه باشد یا بدحجابی و درگیری با مامورین! اگر آن روز مامورین سعه صدر به خرج می دادند و با آرامش و منطق موضوع را حل می کردند، هرگز دختر جوانی در سن ۲۹ سالگی مقابل دادگاه خودسوری نمی کرد. و هرگز جان عزیزش را به سادگی برای هیچ از دست نمی داد.
دختر آبی بدون شک قربانی سیستم معیوب حقوق شهروندی شد. حقوقی که به آن دختر اجازه می دهد بعنوان یک شهروند به تماشای بازی فوتبال تیم مورد علاقه اش بنشیند. اما یک سری محدودیت ها و معذوریت ها همچون فضای غیر اخلاقی ورزشگاه ها این خضور را غیر ممکن ساخته است. نتنها سحر ، بلکه تمام دخترانی که با گریم مردانه وارد ورزشگاه شده اند که سابقه دار هم شده اند هیچ گناهی ندارند. مقصر خودمانیم. حتی اگر به گفته برخی آنان به تحریک ضد انقلاب این حرکات را کرده اند، باز هم ما مقصریم. متاسفانه در کشور ما یک معزل انقدر حاد می شود که وقتی فراگیر شد تازه به فکر رفع آن می افتیم . در این میان هم عده ای گاه گرفتار می شوند و در حق انان بی عدالتی می شود. در موضوع ورزشگاه رفتن بانوان هر روز یک خبر منتشر می شود. معاون رئیس جمهور می گوید می شود. نیروی انتظامی می گوید نمی شود. وزیر ورزش می گوید مشکلات هموار شده. از جایی دیگر بیانیه می دهند که اگر اینگونه شود،وامصیبتا … . بهتر است یک تصمیم جدی و قاطع گرفته شود. مجلس و دولت باید سریعاً به این موضوع رسیدگی کنند. این شل کن سفت کن ها تاوان دارد. یکی میشود سحر و اینگونه از بین می رود. یکی هم دختران گریم کرده که سابقه دار شده اند.
برای اینکه دیگر ماجرای تلخی همچون دختر آبی رخ ندهد می بایست در رفتار و کردار مامورینی که در کنار نسل جوان انجام وظیفه می کنند تجدید نظر کنند. به هر حال جوانی است و غرور. این بزرگترها هستند که باید صبرو سعه صدر پیشه کنند. امر به معروف فقط در مساله حجاب کاربرد ندارد. در همه مسائل می توان با تعامل با افراد و با آرامش طرف مقابل را قانع کرد. سحر خدایاری قطعاً برای تماشای فوتبال به ورزشگاه آزادی رفته است. بنا بر گفته دوستان و خانواده ناراحتی اعصاب و مشکل روانی داشته است. و در برخورد مامورین با وی می توانسته هر عکس العمل غیر منطقی از خود نشان دهد. کاش آن روز یک نفر پیدا می شد با برخوردی مناسب این دختر را از رفتن به ورزشگاه منصرف می کرد و بسمت منزل روانه می کرد. تا دیگر دختری نسوزد و جان ندهد. تا دشمن از این حادثه سوء استفاده نکند. تا آبی به آسیاب دشمن ریخته نشود …

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.