خوزستان را دریابید، اما با هم نجنگید!!

رفع این معضل بزرگ فقط به دست حاکمیت است و باید با برنامه ریزی و اقدام عاجل ، آب را دوباره به رودها و تالاب های این استان بازگرداند.

 

پایگاه خبری رسا نشر – شبنم حاجی اسفندیاری: خوبی مردم ایران همین است. وقتی در گوشه ای از این کشور مشکلی به وجود می آید یا حادثه ای رخ می دهد؛ بی آنکه به نسبت های قومیتی، فرهنگی و سیاسی فکر کنند برای کمک رسانی، همراهی و همدلی با هرآنچه در توان دارند به عرصه می آیند. و با هر روشی که می توانند کمک می کنند. خیلی ها دل را به دریا می زنند و به محل حادثه می روند تا شاید کمکی از دستشان برآید. و این وجه تمایز ایرانیان با دیگر ساکنان این کره خاکی است.

خوزستان را دریابید، اما با هم نجنگید!!

همانند زلزله رودبار و منجیل، زلزله بم، زلزله آذربایجان، زلزله کرمانشاه و سرپل ذهاب، سیل لرستان، سیل سیستان،  و حالا هم کمبود آب در خوزستان. هر کجا که نیاز باشد از یک پتو و بخاری گرفته تا کمک های نقدی، همطونانمان را تنها نگذاشته ایم. خصوصاً با رواج فضای مجازی و به کمک شبکه های اجتماعی مشکلات مناطق حادثه دیده بیشتر به چشم می آید. چند سالی است درخواست کمک ها از نهادهایی مانند کمیته امداد و هلال احمر به دست گروههای مردمی و سلبریتی ها و افراد سرشناس افتاده و با همراهی مردم معجزه های بزرگی همچون کمک رسانی بی نظیر ایرانیان به زلزله و کرمانشاه سرپل ذهاب به وقوع پیوسته است.

اما همان موقع هم بحث‌های بسیاری در شبکه‌های اجتماعی بالا گرفت که درست است درخواست کمک و همراهی با حادثه‌دیدگان یک کار انسانی و وظیه ملی است. اما همه اینها وظیفه حاکمیت است.  این دستگاهها و نهادهای مسئول مانند هلال احمر، وزارت بهداشت، وزارت کشور و در کل دولتی هاست که باید در این حوادث حضور فعال داشته باشند. این حمایت‌ها باعث می شود که حاکمیت از خود سلب مسئولیت کند و چشم به کمکهای مردمی بدوزد. مثلاً زمانی که صادق زیباکلام و علی دایی مسئولیت ساخت مسکن در کرمانشاه و سرپل ذهاب را بر عهده گرفتند خیلی ها به این ماجرا معترض شدند که وزارت راه  و بنیاد مسکن چه کاره است که مردم پول جمع کنند و برای آسیب دیدگان خانه بسازند؟

راستش را بخواهید پر بیراه هم نمی گفتند. اما واقعیت امر این است که اگر ما منتظر انجام وظیفه این ارگانها بمانیم، نه یک فصل سرما، بلکه ممکن است چند سال طول بکشد تا این دوستان بتوانند وعده‌هایشان را عملی کنند. و آنوقت ما  برای هموطنی که در سرمای استخوان سوز کرمانشاه باید در کانکس و چادر بماند دلمان خون می شود. برای همین است بدون درنظر گرفتن مسئولیت‌ها و نگاه به حاکمیت، خودمان تلاش می کنیم و با همت همه هموطنانمان حتی زودتر از امدادگران آب و غذا و چادر به آسیب دیدگان می رسانیم. با همه این تفاسیر اصل موضوع پابرجاست. دولتها اولاً وظیفه دارند که با ایجاد قوانین و زیرساخت های استاندارد، شرایط امن و دسترسی به امکانات اولیه زندگی را برای شهروندانشان در نقاط مختلف کشور فراهم کنند. و دوماً در مواقع بروز حوادث طبیعی و غیر مترقبه با تمام امکانات که از قبل در مراکز بحران دپو کرده اند، به کمک حادثه دیدگان بشتابند. و این امر در مناطق حادثه خیز کشور دارای اهمیت بالاتری است.

در رابطه با خوزستان هم موضوع همین است. عده ای از فعالان فضای مجازی پیش قدم شده اند و با درخواست از مردم  برای ارسال آب معدنی و تانکر آب همیاری و همراهی خواسته اند. منتها موضوع خوزستان به مانند کم آبی سیستان و بلوچستان یا در مواقع زلزله و سیل های گذشته نیست. موضوع فقط آبِ شرب نیست. خشکسالی بیشتر، زمین های کشاورزی و دامداری ها را به خطر انداخته است. اشتباهات راهبردی گذشته و تغییر در اکوسیستم منطقه ایِ کارون ، هورالعظیم و سایر رودها، کشاورزی خوزستان را به ورطه نابودی کشانده و حقیقتاً این مشکل با کمک های مادی و تهیه آب حل نخواهد شد. اگر کمی مطالعه کنید خواهید دید که مشکل خوزستان بزرگ تر از این چیزهاست. برای همین است که رفع این معضل بزرگ فقط به دست حاکمیت است و باید با برنامه ریزی و اقدام عاجل ، آب را دوباره به رودها و تالاب های این استان بازگرداند. استانی که مردمانی مظلوم و محروم دارد. خوزستانی که روزگاری دیوار مستحکم دفاع از این آب و خاک شد و اجازه عبور دشمن از خاکش را به داخل استان دیگری نداد.

حالا خوزستان به کمک نیاز دارد. مردم این دیار از بی عدالتی و تبعیض به تنگ آمده اند و خشمگین هستند. باید برای آنان کاری کرد. از اینرو ضمن همراهی و اتحاد با خوزستان باید از مسئولین خواست که با سریعترین روش ها مشکلات را حل کنند. و ما هم بجای جنگیدن با دیگران و اینکه آب معدنی فرستادن خوب است یا نه، از هر طریقی می‌توانیم مردم خوزستان را دریابیم. نمیدانم چرا به دنبال تخریب همدیگر هستیم. منطق معترضین به کسانیکه تصمیم به کمک های اینچنینی را گرفته اند نمی فهمم. یکی می گوید این دسیسه شرکت های آب معدنی است! دیگری می گوید مگر مردم خوزستان فقیرند؟ یا مگر با آب معدنی می شود زمین را سیراب کرد؟ همانطور هم که در بالا گفتم ابراز محبت هموطنان در مورد مشکل فعلی خوزستان راه گشا نیست و حل این مشکل نیازمند بازنگری در رفتار دولت با منابع طبیعی خوزستان است. اما هیچکس حق ندارد، انسان دوستی دیگران را با هر دلیلی زیر سوال ببرد و آن را تخریب کند. بله! در خوزستان آب معدنی هست. اما اگر هزار باکس آب معدنی از شهرهای دیگر به روستاییان و افرادی که توان مالی تهیه همه روزه آب معدنی را ندارند ارسال شود، خود کمک بزرگی است. پس اگر کاری نمی کنید یا کاری از دستتان بر نمی آید، مقابل خوبی کردن دیگران نایستید. تانکرهای آبی که به سمت خوزستان می رود شاید رودخانه را پر آب نکند. اما می تواند آب مورد نیاز یک دامداری را برای چند روز تامین کند. به هر حال مشکل آب خوزستان به زودی حل می شود. اما اینکه شما در زیر کولر نشسته اید و اجازه رفتن تانکر آب به یک روستا را صادر نمی کنید هم لطفی به روستاییان، کشاورزان و دامداران گرفتار خوزستانی نمی کنید.

جوانان و مردم خوزستان بزرگ در این شبها نشان دادند که خودشان در گرفتن حقشان از همه مصمم‌تر و توانا‌ترند. همینکه سکوت نکردند و دردشان را فریاد زدند نشان از عزت نفس و اراده ی بزرگی است که نمونه آن را در دهه شصت هم با ایستادن مقابل لشکر دشمن بعثی از آنها دیده بودیم. اما ما اگر واقعاً دلمان برای خوزستان می سوزد و با مردم دیار قهرمانان، همدل و همراه هستیم به جای بهانه گیری و سنگ اندازی مقابل خوبی های دیگران، باید از هر راه و روشی که می توانیم خوزستان را دریابیم. حتی با انتشار یک پست با #خوزستان .

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.