خندوانه ؛ رقابت آیت-وحید و حکایت انصاف
در همین زمینه نماینده جامعه کارگری : وعده غذایی کارگران به ۱.۵ وعده در روز رسیده /… ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ رتبه جدید پاسپورت های جهان اعلام شد ۴ مرداد ۱۴۰۳ یک فرد استعداد ذاتی و شیرینی وجودی دارد ولی هیچ تلاشی برای بهبود و اصلاح دیگر نقیصههایش نمی کند، اما باز برنده است! عصر ایران […]
عصر ایران ؛ کاوه معینفر – در برنامه خندوانه چهارشنبه شب (۲۴ مرداد) راه یافتگان به مرحله بعد مسابقه “خنداننده شو” مشخص شد و در حساسترین بخش آن اعلام آرا رقابت بین آیت بیغم از گروه رامبد جوان و وحید رحمانیان از گروه فرهاد آئیش بود که بر اساس آرا مردمی وحید رحمانیان با بیش از ۲ میلیون رای به مرحله بعد صعود کرد و آیت بیغم از دور مسابقه حذف شد.
در هفته گذشته شاهد جنجال و برخورد طرفداران آتشین هر کدام از این ۲شرکت کننده در فضای مجازی بودیم زیرا که گروهی اعتقاد داشتند که رامبد جوان بدجنسی کرده و با تعریف از آیت در مقابل وحید باعث شد تمرکز او بهم بریزد و نتواند اجرایش را انجام دهد و گروه دوم بر این باورند که وحید رحیمیان با مظلوم نمایی و رندی دست به تحریک احساسات مردم زده است، چون هر مربی از اعضای گروه خودش تعریف و حمایت میکند بنابراین رامبد عملی خلاف را انجام نداده است و اگر وحید قرار است با یک تعریف از رقیبش چنان به هم بریزد که باید از همین الان قید این حرفه را بزند و …
بهرحال بعد از چند روز کش و قوس و استدلالهای هواداران هر ۲ طرف تکلیف مشخص شد و آیت از مسابقه حذف شد.
قصد دفاع یا جانبداری از هیچ کسی نیست، اما یک کم منطقی به کل اتفاقات نگاه کنیم، آیا با این آرا مخاطبان حق ماجرا ادا شد و حق به حقدار رسید؟
آیت بیغم که اجرای کامل و دقیق انجام داد باید حذف شود و وحید رحمانیان که اجرایش را بعد از چند دقیقه قطع و اعلام کرد: « استندآپ من تموم شد، هرچه در ذهنم بود یادم رفته » باید به مرحله بعد صعود می کرد؟
حتی وقتی که دوباره به وحید فرصتی داده شد تا بعد از چند دقیقه دوباره اجرا کند و دوباره برگشت و در ادامه همان استندآپ اول یک اجرای شلخته انجام داد و باز با اشک به چشمان آوردن و بغض کردن احساسات تماشاچی را درگیر خودش کرد.
در زندگی فرصت دوبارهای وجود ندارد و حال که به وحید این شانس مجدد داده شد از آن استفاده کرد؟ آیا به لحاظ فرصتها به این ۲ رقیب امکان برابر داده شد؟
خیر، واقعیت این است که وحید از شانس مجدد هم استفاده چندانی نکرد که بتواند در مقابل رقیبش او را وزنهای قابل اعتنا کند و فقط میتوان گفت او زمان و فرصتی ۲ برابر آیت در اختیار داشته است!
برای کسانی که ادعا داشتند رامبد جوان می خواهد به هر شکلی شده شرکت کننده گروه خودش صعود کند دوباره جای این پرسش است اگر رامبد جوان در این حد خودخواه و بدذات است که عملی را از سر عمد انجام دهد تا روح و روان وحید را درگیر چنین حاشیهای سازد، اصلا چرا آنرا پخش می کرد؟
رامبد خود طراح و خالق برنامه خندوانه است و قطعا در این حد قدرت دارد که این بخش ۱ دقیقهای را از کل برنامه حذف کند و آن موقع هیچ کس این پشت صحنه را ندیده بود و هیچ حرف و سخنی هم علیه رامبد شکل نمی گرفت.
در همین برنامه فرهاد آئیش اشاره کرد که « وحید حق کسی را نخورده است بلکه حقش را گرفت[…] یک نفر صفر تا صد بره ولی یک نفر صفر تا ۲۰ بره و بهش اجازه دوم بدن از صفر تا ۶۰ بره ولی مردم احساس بکنن که چیزی در اون آدم هست که شاید بهتر بتونه عمل کنه، یک نبوغی داره، ممکنه تواناییش بالقوه باشه و بالفعل نشده باشه ولی تشخیص من اینه که بالفعله چون چندبار دیدم که شده و …» این مدل استدلال ما را یاد والدینی می اندازد که اعتقاد دارن بچه آنها بسیار با استعدادتر از تمام بچه های دیگر است فقط حوصله نداره درس بخونه، عموما شاگرد اول کلاس را خرخون خطاب می کنن و ذکر می کنن بچه من اگر فقط سر کلاس گوش بده از همه این شاگرد اولهای مدرسه اش بهتره ولی اون حوصله اینکارهارو نداره و …
بهر حال شکوفا شدن استعداد یک فرآیند چند وجهی است که استعداد و پتانسیل بالقوه یکی از آنهاست اما قطعا تمرین، پشتکار، جدیت، نظم فردی، نظم گروهی و … از دیگر مولفههای این مسیر هستند.
پرسش این است که حال حق آیت بیغم پایمال نشده است؟ فراتر برویم اصلا بحث شخص آیت و وحید و رامبد نیست، قضیه اجرا درست مبتنی بر تمرکز و پشتکار یک نفر و اجرای نصف نیمه و شلخته رقیبش است آیا باید با تکیه بر احساسات و اشکی که در چشمان طرف حلقه می بندد تمام قابلیتها و تواناییهای شخص مقابل را فراموش کرد؟
اینجا حرف از به محاق رفتن تلاش و کوشش است که در تمام تاریخ و جوامع بشری آنرا یک ارزش دانستهاند و یکی از مهمترین راز تفاوت انسانها با همدیگر است، کسانی که تلاش می کنند و پله پله به خواستههایشان میرسند همیشه ارزشمندتر از کسانی هستند که وارث یک موفقیت یا ثروت یا … هستند.
اینجا حرف از این است که یک فرد فقط یک استعداد ذاتی و شیرینی وجودی دارد ولی هیچ تلاشی برای بهبود و اصلاح دیگر نقیصههایش نمی کند اما باز برنده است!
آیا آیت انسان نیست؟ او روح و روان ندارد؟ محض اطلاع باید گفت آیت با خودش فکر خواهد کرد من درست اجرا کردم، ولی وحید نصفه نیمه هم اجرا نکرد، ولی مردم به او رای دادند، اگر ادعا میکنیم رامبد با روح و روان وحید بازی کرده است حال ما به شکل میلیونی به روح و روان آیت حمله نکردهایم؟
بهرحال هم رامبد جوان و هم گروه خنداننده شو همگی به این انتخاب مخاطبان احترام گذاشته و برنامه و مسابقه ادامه خواهد یافت اما یک نکته را فراموش نکنیم و آنهم این است که آیا وحید رحمانیان قدر این فرصت را خواهد دانست؟ نمی خواهم بگویم حق او نیست یا جای کسی دیگر را گرفته است اما این موقعیتی است که غلیان احساسات در اختیار او قرار داده است، هم رامبد جوان احساسی عمل کرد که بعد از استندآپی که قطع کرد دوباره اجازه اجرا داد و هم مربیان و هم مخاطبان.
احتمالا کسانی خواهند گفت: «دلت خوشه، تمام مشکلات زندگی را رها کردهای و به این وحید رحیمیان بنده خدا گیر دادی؟» در جواب باید گفت اتفاقا اینجاست که باید صدای زنگ خطر را شنید، زنگی که از همین برنامه مسابقه “خنداننده شو” قابل تسری به فرهنگ، اقتصاد، سیاست و تمام ارکان جامعه است.
زنگ خطر غلبه احساسات جمعی بر منطق.