جوان۱۸ساله ای که با همدستانش برای تعرض و سرقت،به یک خانه حمله کرده بودند،به علت اعتیاد مرد

این پرونده با شکایت مادر و دختر جوانی تشکیل شد. آنها از مرکز فوریت‌های پلیسی کمک خواستند و مدعی شدند چهار نفر به زور وارد خانه آنها شده‌اند.

زمانی که مأموران در محل حاضر شدند، مادر و دختر را که به کمک همسایه‌ها نجات پیدا کرده بودند، مورد بازجویی قرار دادند. این مادر و دختر گفتند: آن شب ما از میهمانی برگشته بودیم و داشتیم آماده می‌شدیم که بخوابیم. زنگ در را زدند، ما فکر کردیم شاید همسایه باشد، در را باز کردیم و چهار جوان با قمه و چاقو وارد خانه شدند.

دختر خانواده گفت: مهاجمان من را به داخل اتاق بردند و تهدید کردند که به من تعرض می‌کنند. آنها گفتند باید بگویم پول و طلاها کجاست من خیلی ترسیدم و گفتم هرچه دوست دارند از خانه بردارند. در یک لحظه وقتی من با مهاجمان درگیر بودم، مادرم از فرصت استفاده کرد و فریاد زد و از همسایه‌ها کمک خواست با صدای فریادهای مادرم بود که همسایه‌های واحدهای دیگر آمدند و مهاجمان از ترس با برداشتن چند قطعه از وسایل خانه فرار کردند.

با شکایت این مادر و دختر و بررسی آثار برجای‌مانده، پلیس تحقیقات گسترده‌ای را پی گرفت و متوجه شد پراید مشکوکی در اطراف خانه این مادر و دختر پارک شده است.

با بررسی دقیق مشخص شد که این ماشین متعلق به مهاجمان است. آنها حین فرار ماشین را جا گذاشته بودند.

پلیس با شناسایی صاحب ماشین او را احضار کرد. مرد میان‌سال گفت: این خودرو مال من است اما شب حادثه دست پسرم بود. با شناسایی پسر این مرد، جوانان مهاجم شناسایی و بازداشت شدند. آنها ادعا کردند قصدی برای سرقت نداشتند و به دعوت مادر و دختر وارد خانه شدند اما گفته‌های همسایه‌ها نشان می‌داد مادر و دختر افراد پاکدامنی هستند و بدون هیچ حاشیه‌ای در آن ساختمان زندگی می‌کردند.

به‌این‌ترتیب متهمان با قرار وثیقه آزاد شدند. یکی از آنها که نوجوانی زیر ۱۸ سال بود، به دلیل اعتیادی که داشت، از سوی پدرش در مرکز ترک اعتیاد بستری شد و چند روز بعد خبر رسید که این نوجوان فوت کرده است. به‌این‌ترتیب رسیدگی به این پرونده بدون حضور یکی از متهمان برگزار شد.

سه متهم در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند. آنها مدعی شدند به دعوت مادر و دختر به خانه آنها رفته بودند و مادر و دختر قصد اخاذی دارند اما شکات نسبت‌به این حرف اعتراض کردند. دختر جوان گفت: اگر ما خودمان این افراد را دعوت کرده بودیم، چرا باید از همسایه‌ها کمک می‌خواستیم، چرا با قمه وارد خانه شدند. این حرف‌ها دروغ است و ما ادعای شرف هم داریم.