ببخشید که ما بنزین را گران کردیم!

اینهایی که مسافر کشی می‌کنند، عاشق خیابان نیستند … آنها به پول مسافرکشی احتیاج دارند.

عصرایران؛ مصطفی داننده- مشاور رییس جمهور توییت زد که:« چراغ بنزینش روشن شده بود.  گفت: تمام شد؛ ۱۰ لیتر زدم ۳۰ تومن ولی باهاش فقط ۲۶ تومن کار کردم. جماعت زیادی از راه مسافرکشی با ماشین شخصی زندگی می کنند یا به کمک آن به عنوان کار دوم زندگی شان را اداره می کنند.»
آقای حسام الدین آشنا، ببخشید که ما بنزین را گران کردیم. ببخشید که تصمیم ما بر روی زندگی مردم تاثیر گذاشته است. ببخشید که حال شما را خراب کردیم!
بهتر نبود آقای مشاور به جای اینکه در فضای مجازی توییت بزند و به مردمی که با پوست و استخوان خود مشکلات را درک می‌کنند، بگوید اوضاع رانندگان شخصی خوب نیست، گوشی تلفن را بر می‌داشت یا به نهاد ریاست جمهوری می‌رفت و به رییس جمهور اطلاع می‌داد که آقای رییس! اوضاع زندگی مردم خوب نیست.
سری به مجلس و قوه قضاییه می‌زد و می‎‌گفت: آقایان بابت تصمیم سران قوا، زندگی مردم سخت شده است.
بهتر نبود قبل از تصمیم گیری در مورد بنزین سوار مسافربرهای شخصی می‌شدید و حرفِ‌دل آنها را می‌شنیدید. الان شنیدن شما چه دردی از مردم دوا می‌کند؟ شما قبل از این تصمیم باید همه شرایط را می‌سنجیدید. باید به این فکر می‌کردید که در شهر بزرگی مثل تهران با ۶۰ لیتر بنزین چه می‌شود کرد.
اینهایی که مسافر کشی می‌کنند، عاشق خیابان نیستند. اهل دور،دور کردن هم نیستند. آنها به پول مسافرکشی احتیاج دارند. اگر کار دوم یا سوم نکنند، چرخ زندگی‌شان در گِل گرانی گیر می‌کند.
شاید شما خبر نداشته باشید اما قیمت‌ها سه برابر شده است. با یک حقوق کارمندی نمی‌شود هم اجاره خانه داد، هم شهریه دانشگاه، هم برنج، گوشت و مرغ خرید. تفریح، سینما، بازی و لباس را اصلا به حساب نمی‌آوریم.
با وجود تورم سرسام آور قبل از تصمیم باید با مردم حرف می‌زدید و شرایط زندگی آنها را بررسی می‌کردید. واقعا فکر می‌کنید با این صد هزار و اندی که به مردم می‌دهید حال زندگی آنها خوب می‌شود؟ نه، نمی‌شود!
الان خیلی از مردم حاضر هستند دولت هیچ یارانه‌ای به آنها ندهد اما قیمت بنزین و دیگر اجناس به سه سال یا چهار سال قبل برگردد.
همین الان سری به بازار بزنید و ببیند که بنزین چه تاثیری بر زندگی مردم گذاشته است. مردمی که دیگر تاب گرانی و تورم بیشتر را ندارند.
کُمیت زندگی مردم حسابی لنگ می‌زند. چرخ زندگی‎‌شان نمی‌چرخد. آرزوی دم دستی آنها شده است سپری شدن یک ماه با پولی که دارند. کاش آقای مشاور با کسانی که پول جمع کرده بودند خانه یا ماشین بخرند هم حرف می‌زد. می‌دید که آنها شب خوابیدن وصبح بیدار شدند و دیدند با پولی که دارند ۱۰ متر خانه هم نمی‌توانند بخرند.  سری به جوان‌هایی بزند که چند سالی است لنگ اجاره یک خانه هستند.
در پایان این نوشتار بازهم به خاطر گران کردن بنزین و خدشه دار شدن روحیه آقای مشاور و دیگر مسؤولان معذرت خواهی می‌کنم. بهتر است آقایان و خانم‌های مسؤول بنزین آزاد بزنند و با ماشین خود به محل کار بزنند و دیگر سوار تاکسی یا مسافربرهای شخصی نشوند.
البته آنها می‌توانند بنزین آزاد بزنند چون فکر می‌کنم حقوق‌شان را سر وقت می‌گیرند و خوب هم می‌گیرند.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.