ایدز و اطلاعرسانی شفاف به جامعه
رویکرد تاخیر در اطلاعرسانی مسئولان در خصوص بیماری ایدز در روستای چنارمحمودی، زمینهساز کاهش اعتماد اجتماعی به نهادهای رسمی می شود. باید بپذیریم اگر آنچه منتشر شده واقعی باشد، نباید انتظار داشت که مردم بیتفاوت باشند و نوع رفتار مسئولان امر در مواجهه با این مساله در ادامه میتواند نوع واکنش مردم را تعیین کند و بدون شک این شرایط آثار اجتماعی و روانی برای مردم این روستا و استان و حتی کل کشور بهدنبال خواهد داشت.
عدم اطلاعرسانی دقیق مسئولان به موازات نبود شناخت کافی در خصوص این بیماری، ترس و دلهره بیشتری را در بطن جامعه ایجاد کرده است؛ معمولا جهل نسبت به یک موضوع خاص از جمله بیماریهای لاعلاج مانند ایدز که تنها قابل کنترل است و درمان قطعی ندارد، فشارهای روحی زیادی به بیماران و اطرافیان آنها وارد میکند و حتی نقشهای اجتماعی مردم را تحت شعاع قرار میدهد و در شرایط حاضر با این نوع ابتلا و فضایی که ایجاد شده، به مراتب پیامدهای منفی آن نیز بیشتر خواهد شد.
وزارت بهداشت و درمان با همکاری رسانههای رسمی کشور باید به محض انتشار این خبر نسبت به آن واکنش نشان میداد و ذهن جامعه را با انتشار اطلاعات درست و شفاف آرام میکرد، نه اینکه پس از مواجه شدن با حجم بسیار بالایی از اخبار منتشر شده در فضای مجازی در حالی که کار از کار گذشته است، آن زمان وزیر بهداشت به این اخبار واکنش نشان دهد و از عملکرد مجموعه خود در این رابطه دفاع کند.
درست است که اگر احتیاط لازم توسط فرد مبتلا به عفونت اچ.آی.وی و افرادی که با آنها ارتباط دارند یا مکانهایی که خدمات میدهند، وجود داشته باشد با ایدز هم میتوان زندگی کرد، اما وقتی در نبود اطلاعرسانی دقیق و شفاف و جهل مردم نسبت به این بیماری، تنها بر روی انتقال آن از طریق مسائل جنسی محافظت نشده یا استفاده از سرنگ آلوده مشترک متمرکز میشود، آن زمان است که جامعه یک برچسب غلط به مردم این منطقه میزند.
به هر میزان از اطلاعرسانی رسمی و درست فاصله بگیریم، مردم این منطقه و کل کشور بار روانی مخربتری متحمل میشوند که ماندگاری این برچسب بیشتر خواهد شد. با توجه به اینکه این موضوع اینگونه منعکس شده بود که به دلیل تست قندخون این اتفاق افتاده است، طبیعتا با ایجاد حساسیت بیشتر در جامعه، این اتفاق به بحرانی برای مردم این منطقه تبدیل شده و باید سریعتر و بهدرستی اطلاعرسانی و اقدامات روانی روی ذهن مردم روستا انجام شود که البته کار راحتی نیست؛ وزارت بهداشت میتوانست در مقطعی اطلاعاتی در زمینه راههای انتقال این بیماری و چگونگی مدیریت آن منعکس کند ولی متاسفانه این کار انجام نشد.
اگر مردم حتی به اشتباه این احساس را داشته باشند که مسئولان قصد لاپوشانی در این رابطه را دارند، به کاهش اعتماد مردمی منجر خواهد شد و نه فقط مردم آن روستا، بلکه کل کشور و افکارعمومی و حتی بیرون از کشور نیز تحت تاثیر این موضوع قرار خواهند گرفت.
باید از مردم این روستا چه مبتلایان به ایدز و چه کسانی که مبتلا نیستند، دلجویی و حمایت شود و برای بازتوانی و افزایش تابآوری اجتماعی آنها اقدامات لازم صورت گیرد تا استرسها و فشارهای روانی وارده کاهش پیدا کند. این فشارها از این بابت بیشتر است که مردم این روستا اطلاعات دقیقی ندارند که چه اتفاقی افتاده است و این مساله، هراس زیادی در میان مردم ایجاد کرده. باید احتیاطها و اطلاعات لازم به مبتلایان به این بیماری در این روستا ارائه شود که با روحیه و ذهنی آرام، ضمن پذیرش ماهیت و نوع این بیماری، خدمات مشاورهای، مددکاری و درمانی لازم را دریافت کنند.
* رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران