وقتی مو را از ماست نمی‌کشیم، باید هم برجی بسازیم که به درد نمی‌خورد

وقتی پول نفت بدون زحمت به جیب مسؤولان سرازیر می‌شود، نباید هم به کسی بربخورد که برجی با هزینه بالا ساخته می‌شود و بعد به این نتیجه می‌رسیم که فقط به درد گردشگری می‌خورد.

عصرایران؛ مصطفی داننده- «اگر پژوهش دقیقی رخ می داد شاهد ایجاد برج میلاد، پل صدر و موارد این چنینی نبودیم چرا که برج میلاد با صرف هزینه و وقت زیاد به هیچ عنوان نماد تهران نبوده است.  این برج کاربری لازم مدنظر از جمله کاربری مخابراتی را نداشته و هم اکنون به مکانی تفریحی تبدیل شده است.»
جملات بالا را محسن هاشمی، رییس شورای شهر تهران گفته است. شاید اگر این حرف‌ها در جای دیگر جهان زده می‌شد، با واکنش‌های عجیب و غریبی به همراه داشت.مگر می‌شود، برجی این چنین علم شود اما برای آن پژوهش دقیق نشده باشد؟
در ایران اما این امر یک اتفاق عادی است. برجی می‌سازیم که به درد نمی‌خورد. پلی می‌سازیم که بیهوده است. ایرادی ندارد، دارد؟ نه فوقش خراب‌شان می‌کنیم و به جای آنها، سازه‌های دیگری می‌سازیم.
کم خیابان و میدان، ساخته شده دیدیم که صبح بودند و شب نبودند. اینها برای ما عادی است. ما کلا عادت داریم تحقیقات را بعد از ساختن انجام دهیم نه قبل از آن.
وقتی پول نفت بدون زحمت به جیب مسؤولان سرازیر می‌شود، نباید هم به کسی بربخورد که برجی با هزینه بالا ساخته می‌شود و بعد به این نتیجه می‌رسیم که فقط به درد گردشگری می‌خورد.
 
اگر بودجه کشور از مالیات، توریست و صادارات غیر نفتی تامین و در چاه‌های نفت بسته می‌شد، شاهد حیف و میل این چنین بیت‌المال نبودیم.
وقتی نفت باشد، کسی هم نباشد مو را از ماست بیرون بکشد، باید هم بسازیم و بعد به این نتیجه برسیم که الکی ساختیم.
به نظر می‌رسد واقعا اگر به این نتیجه رسیده‌ایم که برج میلاد را بیهوده ساخته‌ایم و هیچ دردی از ما دوا نمی‌کرده است، باید از آنهایی که دستور ساختن این برج و امثال آن را داده‌اند سوال کنیم بر اساس چه تحقیقاتی به این نتیجه رسیده‌اند که تهران با داشتن نماد تاریخی چون میدان آزادی و داشتن کوه‌هایی که می‌شود بر روی آنها آنتن‌های مخابراتی نصب کرد، چرا برج میلاد را ساخته‌اند؟
باید از آنها پرسید که چرا تحقیقات کافی برای ساختن سازه‌های شهری نشده است؟ اصلا آنها چگونه به این نتیجه رسیده‌اند که تهران جدا از مشکلات مخابراتی، احتیاج به یک نماد دیگر دارد. مثلا می‌شود برای شیراز نماد دیگری ساخت؟ نماد شیراز، حافظیه و دروازه قرآن است و نماد تهران میدان آزادی.
گویا مدیران شهری به این نتیجه رسیده‌ بودند که عقل مردم به چشم آنهاست و به خاطر همین تا توانسته‌اند ساخته‌اند، بدون اینکه بدانند برای چه می‌سازند.
خوب حالا باید حسابی از آنها سوال شود که چرا با پول بیت‌المال کارهایی کرده‌اند که به درد نخور است. الان فصل خوبی است که مو را از ماست‌ها بیرون بکشیم و گزارش آن را به مردم بدهیم. شفافیت در این زمینه می‌تواند به عدم تکرار اشتباهات این چنین کمک کند.
شاید اگر ما جامعه مدنی پرسشگر داشتیم، همان زمان که داشتند پی برج میلاد را می‌ساختند، جلوی آن را می‌گرفتیم و اجازه نمی‌دادیم طرحی بدون فایده علم شود.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.