جوانتر شدنِ «ستایش» ؛ دهنکجی به گریم ایران
در همین زمینه
تهیهکننده سریال: شما میگویید در فصل سوم ستایش خیلی جوان شده است و من میگویم اینگونه نیست او صاحب انگیزه و آرامش شده است!
عصر ایران ؛ کاوه معینفر – چند روز است که پخش فصل سوم سریال «ستایش» از شبکه ۳ سیما شروع شده است، نکتهای که از همان آغاز به چشم آمد ظاهر نقش ستایش با بازی نرگس محمدی بود که در این فصل نسبت به فصل دوم جوانتر شده است! در صورتی که به لحاظ زمان روایت داستانی بعدتر از آن است که یا باید پیرتر میشد یا خیر حداقل همان گریم فصل دوم را برایش حفظ میکردند.
واقعیت این است در سریالها که زمان فیلمبرداری طولانی میشود بازیگران اجازه نمیدهند که گریم زیادی بر روی صورت آنها انجام شود، امیر اسکندری (گریمور با سابقه) چند سال قبل به این قضیه اشاره کرد و در مصاحبهای با روزنامه “هفت صبح” اعلام کرد: « بازیگر می گفت اجازه نمیدهم چسب با لاتکس به صورتم بزنید یا می گفت من لنز توی چشمم نمیگذارم یا روی صورتم خطوط نکشید و تهیه کننده و کارگردان هم به راحتی پذیرفتند […] یا بازیگری دیگر میگفت موی سرم را رنگ نمی کنم، نمی گذارم لیفتینگ کنید و چسب به صورتم بزنید… »
بعید نیست در این مورد هم نرگس محمدی اجازه چنین اتفاقی را نداده باشد ولی مسئولیت اصلی این قضیه در وهله اول متوجه کارگردان و تهیه کننده و در مرحله بعدی طراح گریم این مجموعه تلویزیونی است. با این وجود اشکالات گریم صورت بازیگر ستایش فراتر از این اتفاق است که اشاره شد.
اساسا سازندگان سریال استراتژی عجیب و غیرقابل درکی در طراحی گریم نقش ستایش داشتهاند.
این قضیه گریم ستایش انتقادات زیادی را متوجه سازندگان سریال کرد تا جایی که آرمان زرینکوب (تهیه کننده سریال) مجبور شد در مصاحبهای به این انتقادات پاسخ داد و گفت: «من نمیدانم منظور این افراد برای انتقاد از گریم ستایش چیست، چون به نظر ما این گریم خیلی باورپذیر است […] شما میگویید در فصل سوم ستایش خیلی جوان شده است و من میگویم اینگونه نیست او صاحب انگیزه و آرامش شده است» !
باید گفت ایکاش تهیه کننده سریال مصاحبه نمیکرد و توضیحی نمیداد چون حداقل احساس نمیکردیم که شعور و احساس مخاطبش را از یاد برده است و هر چه دلشان بخواهند را میگویند و نشان میدهند و مخاطب هم باید آنرا بپذیرد و ببلعد.
وقتی که تلویزیون خصوصی وجود ندارد و فضای رقابتی شکل نمیگیرد خودبخود این اتفاقات پیش میآید، تهیه کننده خطری را متوجه جایگاه و ادامه کارش نمیداند و بعد از این سریال دوباره پروژهای بزرگتر و پرطمطراقتر به او میدهند! و این باعث میشود که تهیه کننده چنین اظهاراتی بیان کند که واقعا باید به عنوان یک مخاطب به او گفت آیا خدای نکرده داروی توهمزا مصرف نکرده است؟ چون چنین جوابی بیشتر حاصل یک ذهن متوهم است.
اگر قرار باشد تهیه کننده اظهار نظری بکند فقط باید عذرخواهی کند چون با هیچ منطقی نمیتوان آن را توجیه کرد.
حرفه و هنر گریم ایران اتفاقا از جایگاه قابل قبول و استانداردی در سطح جهانی قرار دارد و قبل از شروع جنگ در سوریه بسیاری از گریمورهای ایرانی در کشورهای منطقه مانند سوریه، امارات، قطر، عراق و … فعالیت جدی داشتند.
این گریم غیر حرفهای سریال ستایش یک نوع بی احترامی به کُل گریم ایران است که در میان این همه هنرمند و گریمور حرفهای و شناخته شده قدیمی و نسل جوان گریمورهای خوش ذوق چنین فاجعهای از شبکه ۳ را هر شب باید شاهد باشند.
آیا میراث اساتیدی چون بیژن محتشم، جلالالدین معیریان، فرهنگ معیری، عبدالله اسکندری و … که سالهای زیادی در انتقال این هنر به نسل جوان زحمت کشیدهاند باید چنین محصولی داشته باشد؟ وقتی چنین گریمی را میبینند چه حسی به آنها دست میدهد؟
آیا اصلا تلویزیون خود برای خودش احترامی قائل نیست که به این سادگی از کنار چنین اشتباهاتی رد میشود؟ آن هم در زمانهای که اعتماد و حفظ مخاطب بزرگترین دغدغه تمام رسانههای جهان است.
آیا در این سیستم عریض و طویل تلویزیون هیچ نظارت کیفی بر پروژههای پُر خرج مانند سریالها وجود ندارد؟ اگر وجود دارد پس چرا شاهد چنین انفاقاتی هستیم؟ هزینه این سریالها از بیت المال نیست؟
واقعیت این است در سریالها که زمان فیلمبرداری طولانی میشود بازیگران اجازه نمیدهند که گریم زیادی بر روی صورت آنها انجام شود، امیر اسکندری (گریمور با سابقه) چند سال قبل به این قضیه اشاره کرد و در مصاحبهای با روزنامه “هفت صبح” اعلام کرد: « بازیگر می گفت اجازه نمیدهم چسب با لاتکس به صورتم بزنید یا می گفت من لنز توی چشمم نمیگذارم یا روی صورتم خطوط نکشید و تهیه کننده و کارگردان هم به راحتی پذیرفتند […] یا بازیگری دیگر میگفت موی سرم را رنگ نمی کنم، نمی گذارم لیفتینگ کنید و چسب به صورتم بزنید… »
بعید نیست در این مورد هم نرگس محمدی اجازه چنین اتفاقی را نداده باشد ولی مسئولیت اصلی این قضیه در وهله اول متوجه کارگردان و تهیه کننده و در مرحله بعدی طراح گریم این مجموعه تلویزیونی است. با این وجود اشکالات گریم صورت بازیگر ستایش فراتر از این اتفاق است که اشاره شد.
اساسا سازندگان سریال استراتژی عجیب و غیرقابل درکی در طراحی گریم نقش ستایش داشتهاند.
این قضیه گریم ستایش انتقادات زیادی را متوجه سازندگان سریال کرد تا جایی که آرمان زرینکوب (تهیه کننده سریال) مجبور شد در مصاحبهای به این انتقادات پاسخ داد و گفت: «من نمیدانم منظور این افراد برای انتقاد از گریم ستایش چیست، چون به نظر ما این گریم خیلی باورپذیر است […] شما میگویید در فصل سوم ستایش خیلی جوان شده است و من میگویم اینگونه نیست او صاحب انگیزه و آرامش شده است» !
باید گفت ایکاش تهیه کننده سریال مصاحبه نمیکرد و توضیحی نمیداد چون حداقل احساس نمیکردیم که شعور و احساس مخاطبش را از یاد برده است و هر چه دلشان بخواهند را میگویند و نشان میدهند و مخاطب هم باید آنرا بپذیرد و ببلعد.
وقتی که تلویزیون خصوصی وجود ندارد و فضای رقابتی شکل نمیگیرد خودبخود این اتفاقات پیش میآید، تهیه کننده خطری را متوجه جایگاه و ادامه کارش نمیداند و بعد از این سریال دوباره پروژهای بزرگتر و پرطمطراقتر به او میدهند! و این باعث میشود که تهیه کننده چنین اظهاراتی بیان کند که واقعا باید به عنوان یک مخاطب به او گفت آیا خدای نکرده داروی توهمزا مصرف نکرده است؟ چون چنین جوابی بیشتر حاصل یک ذهن متوهم است.
اگر قرار باشد تهیه کننده اظهار نظری بکند فقط باید عذرخواهی کند چون با هیچ منطقی نمیتوان آن را توجیه کرد.
حرفه و هنر گریم ایران اتفاقا از جایگاه قابل قبول و استانداردی در سطح جهانی قرار دارد و قبل از شروع جنگ در سوریه بسیاری از گریمورهای ایرانی در کشورهای منطقه مانند سوریه، امارات، قطر، عراق و … فعالیت جدی داشتند.
این گریم غیر حرفهای سریال ستایش یک نوع بی احترامی به کُل گریم ایران است که در میان این همه هنرمند و گریمور حرفهای و شناخته شده قدیمی و نسل جوان گریمورهای خوش ذوق چنین فاجعهای از شبکه ۳ را هر شب باید شاهد باشند.
آیا میراث اساتیدی چون بیژن محتشم، جلالالدین معیریان، فرهنگ معیری، عبدالله اسکندری و … که سالهای زیادی در انتقال این هنر به نسل جوان زحمت کشیدهاند باید چنین محصولی داشته باشد؟ وقتی چنین گریمی را میبینند چه حسی به آنها دست میدهد؟
آیا اصلا تلویزیون خود برای خودش احترامی قائل نیست که به این سادگی از کنار چنین اشتباهاتی رد میشود؟ آن هم در زمانهای که اعتماد و حفظ مخاطب بزرگترین دغدغه تمام رسانههای جهان است.
آیا در این سیستم عریض و طویل تلویزیون هیچ نظارت کیفی بر پروژههای پُر خرج مانند سریالها وجود ندارد؟ اگر وجود دارد پس چرا شاهد چنین انفاقاتی هستیم؟ هزینه این سریالها از بیت المال نیست؟