ترامپ دیروز در یک توییت از برکناری “جان بولتون” مشاور امنیت ملی خود به دلیل اختلاف نظرها با او در زمینه مسایل مختلف در سیاست خارجی، خبرداد.
بولتون سومین مشاور امنیت ملی کابینه ترامپ است که در کمتر از ۳ سال گذشته از کابینه ترامپ اخراج میشود، با این تفاوت که “مایکل فلین” نخستین مشاور امنیت ملی او کمتر از ۱ ماه پس از استقرار ترامپ در کاخ سفید به خاطر پرونده ارتباطات پنهانی ستاد انتخاباتی ترامپ با روسیه خود مجبور به استعفا شد و دو مشاور دیگر امنیت ملی از سوی ترامپ از کابینه اخراج شدند.
بولتون یکی از تندروترین و شاید تندروترین عضو کابینه ترامپ بود که رویکردی “ایدئولوژیک” نسبت به مسایل سیاست خارجی و امنیتی آمریکا داشت، در حالی که ترامپ آن گونه که در ۳۱ ماه گذشته نشان داده، بیشتر به دنبال پیگیری رویکردی اقتصادمحور و تاجر مسلکانه در زمینه سیاست خارجی آمریکا بوده است.
درباره اخراج بولتون از کابینه ترامپ نکته هایی وجود دارد:
۱- ترامپ از همان ابتدای انتصاب بولتون به سمت مشاور امنیت ملی هرازگاهی تفاوت دیدگاه و رویکرد خود با او را به نمایش گذاشته است و حتی چند ماه پیش در اظهاراتی گفته بود اگر به دنبال پیگیری توصیههای بولتون در زمینه مسایل سیاست خارجی و امنیتی آمریکا میبود، حالا میبایست در چند نقطه از جهان مشغول جنگ بود.
بنابراین اخراج بولتون از کابینه ترامپ با توجه به رویه رفتاری ترامپ در ۳۱ ماه گذشته و در نظر گرفتن اختلافات دو طرف امری غیرمنتظره نبود؛ هر چند که نحوه اعلام آن از طریق توییتر غیرمنتظره به نظر میرسید.
۲- برکناری بولتون میتواند نشانهای قوی باشد از اینکه ترامپ به هیچ وجه دوست ندارد خود را درگیر جنگ و برخوردهای نظامی در اقصی نقاط دنیا کند؛ چه آنکه او ۱۴ ماه دیگر باید بار دیگر در انتخابات رای مردم را به سمت خود جلب کند و در دور پیشین انتخابات در سال ۲۰۱۶ او یکی از نامزدهایی بوده که علیه جنگطلبی تبلیغات کرده و از هزینههای گزاف تحمیل جنگ های طولانی انتقاد کرده است.
۳- بولتون در “یک سال و اندی گذشته” در کابینه ترامپ “چرخ پنجم درشکه “بود؛– درست چند روز پیش از اعلام خروج یکجانبه آمریکا از برجام بود که ترامپ بولتون را به سمت مشاور امنیت ملی خود جانشین “هربرت مک مستر” مشاور پیشین امنیت ملی خود کرد- او به طور کلی هیچ دستاوردی در کابینه ترامپ کسب نکرد و در همه موضوعات مورد اختلاف با ترامپ به ایدههای او توجهی نشد و در مواردی هم که به ایدهها و سیاستگذاریهای او عمل شد از نظر ترامپ فاجعه رخ داد؛ مانند مورد ونزوئلا.
عکس آرشیوی/ بولتون در نشست کابینه/ آسوشیتدپرس
یا در سوی دیگر بولتون مخالف ایده مذاکرات مستقیم ترامپ با رهبر کره شمالی بوده است که ترامپ هیچگاه به این خواسته بولتون توجهی نشان نداد، و یا در فقره مذاکرات با رهبران طالبان در ۱ سال گذشته بولتون از مخالفان برگزاری چنین مذاکراتی بوده است.
در زمینه ایران با وجودی که او با رویکرد فشار حداکثری علیه ایران با ترامپ همخوانی و همصدایی داشت؛ اما رویکردی که او در زمینه ایران به دنبال آن بود با هدف تغییر رژیم بود در حالی که هدف ترامپ از وارد آوردن فشار حداکثری به ایران، تسلیم کردن این کشور به منظور گرفتن امتیازات گسترده است؛ و ترامپ طی ماهها و سالهای گذشته بارها و بارها تاکید کرده که هدف او تغییر رژیم و یا جنگ با ایران نیست.
البته این اظهارات ترامپ با اعمال دولت او در قبال ایران متناقض است چه آنکه او به پیگیری سیاست هایی به شدت ضدایرانی پای میفشارد و در عین حال ادعا دارد هدف او جنگ و یا تغییر رژیم در ایران نیست و گاه حتی ادعا می کند، می خواهد همان طور که عظمت را به آمریکا بازگردانیده، به ایران نیز بازگرداند!
۴- برکناری بولتون از سمت مشاور امنیت ملی ترامپ، میتواند حاوی پیامی از سوی ترامپ به برخی کشورها به ویژه ایران باشد؛ پیامی با این مضمون که:” حالا شرایط برای مذاکرات مستقیم دو طرف آمادهتر از گذشته شده است.”
هر چند که بعید مینماید برکناری بولتون در راستای اجابت خواسته احتمالی ایران در این زمینه باشد؛ چه آنکه نه به نظر میرسد ایران چنین خواستهای را علنا و به عنوان یکی از شروط مذاکره مطرح کرده باشد و نه ترامپ شخصیتی است که تن به اجابت چنین خواستهای دهد؛ اما برکناری بولتون با توجه به اختلاف نظرهای عمیق ترامپ با او در زمینه مسایل مختلف و نارضایتیاش از پروژههای ناکام بولتون – به ویژه در زمینه دخالت بیحد و مرز و بینتیجه ماههای اخیر آمریکا در مسایل داخلی ونزوئلا – میتواند حاوی پیامی برای کشورهایی خاص از جمله ونزوئلا، ایران و کره شمالی باشد.
۵- ترامپ در طول کمتر از ۳ سال از استقرار خود در کاخ سفید ۳ مشاور امنیت ملی عوض کرده است و چنین رکوردی در تاریخ آمریکا بینظیر است و نشان از این دارد که چهل و پنجمین رییس جمهوری آمریکا فاقد رویکردی مشخص و منسجم در زمینه مسایل مرتبط با سیاست خارجی ایالات متحده آمریکاست؛ این مساله میتواند از سوی رقبای ترامپ در انتخابات سال آینده آمریکا مورد استفاده تبلیغاتی قرار گیرد.
۶- ترامپ در همه مسایل داخلی و خارجی آمریکا با توجه به “چرتکه حساب و کتاب دخل و خرجی” که در دست دارد تصمیم میگیرد و تصمیمات او غالبا یکباره است و گاه تصمیماتی میگیرد که بسیاری از مشاوران و ناظران و کارشناسان با آن مخالفت میکنند.
ترامپ تصمیماتش را بر مبنای محاسبه ساده ذهنی فایده- هزینه (اقتصادی) میگیرد در حالی که افرادی مانند بولتون که رویکردی ایدئولوژیک به مسایل دارند، گاه حاضرند برای تحقق رویکرد ایدئولوژیک مطلوب خود هزینههای زیادی بدهند؛ و به نظر میرسد همین یک نکته، اصلیترین محل اختلاف ترامپ با بولتون بوده است که در نهایت منجر به برکناری بولتون از سمتش شد.