شعلهور شدن دوباره «امید» با شجاعت «شیخ دیپلمات»
در همین زمینه
۲ سال تا پایان عمر دولت روحانی باقی مانده است و خیلیها فکر میکنند، این زمان برای ادامه کار کافی نیست اما نباید فراموش کنیم دکتر مصدق تنها ۲۷ ماه در راس کار بود و تاریخ ایران را تغییر داد. پس لازم است رییس جمهور برای شعله ور شدن دوباره امید در کشور، کمی در رفتار سیاسی خود تغییر ایجاد کند و شجاعتر باشد.
عصرایران؛ مصطفی داننده- «دولت اگر قدرتمند نباشد مردم زندگی خوشی را تجربه نخواهند کرد، قدرت و توان دولت به معنای آن است که دولت بتواند در صحنه سخت مدیریت اختیارات لازم را داشته باشد در غیر اینصورت کسی که اختیارات را نداشته باشد چه انتظاری از او دارید؟»
جملات بالا متعلق به رییس جمهور است. روحانی در هفته دولت و در جشنواره رییس جمهور شهید، رجایی بازهم از کم بودن اختیاراتش گفت و لب به گلایه گشود.
در این سالها دیگر به خوبی فهمیدهایم که دولت تنها تصمیم گیر کشور نیست و به تنهایی نمیتواند اسب خود را پیش ببرد. تقریبا تمام روسای جمهوری ایران در دوره دوم خود از این دست بسته بودن گلایه داشتند و خواستار اختیار بیشتری بودند.
کاش رییس جمهور روحانی برای یک بار هم که شده سخنان خود را از لای پردهها بیرون میآورد و صریح میگفت منظورش از نبود اختیار چیست.
کاش او میگفت در چه زمینههایی اختیار میخواهد و با این اختیارها به دنبال رسیدن به چه هدفی است. نمیشود که هر روز، هر ماه و هر سال پشت تریبون قرار گرفت و سخنرانی کرد و از کمبود اختیارها گفت اما در عمل کاری نکرد.
مردمی که به حسن روحانی رای دادند از او انتظار دارند شعارهای خود را محقق کند چون آن روزی که روحانی به دنبال رای بود از کمبود اختیارها سخن نمیگفت.
شاید احمدی نژاد لایههای قدرت در ایران را نمیشناخت و بعد از دوره دوم تازه پی به جایگاه واقعی رئیس جمهور برد اما روحانی که تقریبا در تمام سالهای جمهوری در بالاترین مسئولیتها حضور داشته است، چرا کاری برای جایگاه خود نمیکند؟
آیا واقعا باید باور کنیم روحانی که ۵ دوره نماینده مجلس بوده، دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده، عضو مجلس خبرگان رهبری بوده، عضو مجمع تشخیص مصلحت بوده، نمیدانسته که رییس جمهور در این کشور چه اختیاراتی دارد و چه اختیاراتی ندارد؟
کسانی که در انتخابات سال ۹۶ به حسن روحانی رای دادند از رییس جمهور انتظار دارند کمی شجاعتر باشد و بدون تعارف برنامههای خود را اجرا کند. بالاخره جه بخواهیم چه نخواهیم بسیاری از مردم همه مشکلات کشور را از چشم دولت میبینند و روحانی برای آنها بایدبه فکر جواب باشد.
انفعال روحانی در برخورد با پدیدههای سیاسی و اجتماعی باعث شده است موج ناامیدی در بخشی از مردم ایجاد شود و آنها به این باور برسند که وقتی روحانی نتوانست کاری انجام دهد از دیگران چه توقعی میشود داشت؟ و چه لزومی دارد ما به پای صندوقهای رای برویم وقتی تغییری ایجاد نمیشود؟
ناامیدی از صندوق رای مهمترین خطری است که جریان اعتدال و اصلاحات را تهدید میکند. عدم مشارکت مردم یعنی بازگشت تندروهایی به قدرت که عامل بسیاری از مشکلات کشور در دهه گذشته بودند .
2 سال تا پایان عمر دولت روحانی باقی مانده است و خیلیها فکر میکنند، این زمان برای ادامه کار کافی نیست اما نباید فراموش کنیم دکتر مصدق تنها ۲۷ ماه در راس کار بود و تاریخ ایران را تغییر داد.
پس لازم است رییس جمهور برای شعله ور شدن دوباره امید در کشور، کمی در رفتار سیاسی خود تغییر ایجاد کند و شجاعتر باشد.
جملات بالا متعلق به رییس جمهور است. روحانی در هفته دولت و در جشنواره رییس جمهور شهید، رجایی بازهم از کم بودن اختیاراتش گفت و لب به گلایه گشود.
در این سالها دیگر به خوبی فهمیدهایم که دولت تنها تصمیم گیر کشور نیست و به تنهایی نمیتواند اسب خود را پیش ببرد. تقریبا تمام روسای جمهوری ایران در دوره دوم خود از این دست بسته بودن گلایه داشتند و خواستار اختیار بیشتری بودند.
کاش رییس جمهور روحانی برای یک بار هم که شده سخنان خود را از لای پردهها بیرون میآورد و صریح میگفت منظورش از نبود اختیار چیست.
کاش او میگفت در چه زمینههایی اختیار میخواهد و با این اختیارها به دنبال رسیدن به چه هدفی است. نمیشود که هر روز، هر ماه و هر سال پشت تریبون قرار گرفت و سخنرانی کرد و از کمبود اختیارها گفت اما در عمل کاری نکرد.
مردمی که به حسن روحانی رای دادند از او انتظار دارند شعارهای خود را محقق کند چون آن روزی که روحانی به دنبال رای بود از کمبود اختیارها سخن نمیگفت.
شاید احمدی نژاد لایههای قدرت در ایران را نمیشناخت و بعد از دوره دوم تازه پی به جایگاه واقعی رئیس جمهور برد اما روحانی که تقریبا در تمام سالهای جمهوری در بالاترین مسئولیتها حضور داشته است، چرا کاری برای جایگاه خود نمیکند؟
آیا واقعا باید باور کنیم روحانی که ۵ دوره نماینده مجلس بوده، دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده، عضو مجلس خبرگان رهبری بوده، عضو مجمع تشخیص مصلحت بوده، نمیدانسته که رییس جمهور در این کشور چه اختیاراتی دارد و چه اختیاراتی ندارد؟
کسانی که در انتخابات سال ۹۶ به حسن روحانی رای دادند از رییس جمهور انتظار دارند کمی شجاعتر باشد و بدون تعارف برنامههای خود را اجرا کند. بالاخره جه بخواهیم چه نخواهیم بسیاری از مردم همه مشکلات کشور را از چشم دولت میبینند و روحانی برای آنها بایدبه فکر جواب باشد.
انفعال روحانی در برخورد با پدیدههای سیاسی و اجتماعی باعث شده است موج ناامیدی در بخشی از مردم ایجاد شود و آنها به این باور برسند که وقتی روحانی نتوانست کاری انجام دهد از دیگران چه توقعی میشود داشت؟ و چه لزومی دارد ما به پای صندوقهای رای برویم وقتی تغییری ایجاد نمیشود؟
ناامیدی از صندوق رای مهمترین خطری است که جریان اعتدال و اصلاحات را تهدید میکند. عدم مشارکت مردم یعنی بازگشت تندروهایی به قدرت که عامل بسیاری از مشکلات کشور در دهه گذشته بودند .
2 سال تا پایان عمر دولت روحانی باقی مانده است و خیلیها فکر میکنند، این زمان برای ادامه کار کافی نیست اما نباید فراموش کنیم دکتر مصدق تنها ۲۷ ماه در راس کار بود و تاریخ ایران را تغییر داد.
پس لازم است رییس جمهور برای شعله ور شدن دوباره امید در کشور، کمی در رفتار سیاسی خود تغییر ایجاد کند و شجاعتر باشد.