فحش دادیم تا باخت را جبران کنیم
در همین زمینه اگر ایرانگرد هستید، این شهرهای تاریخی را از دست ندهید. ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ ایران هدی رستمی VS ایران بوکسور پاک پردیسان ! ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ به نظر میرسد ایرانیها فکر میکنند اگر در این صفحات ابراز وجود نکنند یک شانس بزرگ را در زندگی خود از دست دادهاند. با چرخی در شبکههای […]
خیلیها تازه صفحه را اشتباهی رفتند و به «سوگورو اوساکا» دونده ژاپنی فحش دادند.
بالاخره باید مقصر باخت ایران به ژاپن پیدا شود و چه مقصری بهتر از ستاره ژاپنیها. اگر آنها نبودند ما الان فینالیست بودیم. همه آنهایی که فحش دادند علت طلاق را ازدواج میدانند و علت باخت ایران را ژاپن.
ما با هزار و آرزو به جام ملتها رفته بودیم. قرار بود طلسم ۴۳ ساله را بشکنیم. آنوقت یک چشم بادامی میآید تمام کاخهای ساخته شده ما را ویران میکند، آنهم درست زمانی که ما داریم به داور اعتراض میکنیم.
حالا که بازیکنان تیم ملی در زمین چمن نتوانستند جواب ژاپنیها را بدهند ما در فضای مجازی حسابی از خجالت آنها در میآییم. آنقدر فحش میدهیم تا طرف صفحه خود را ببندد. بستن صفحه یعنی ما موفق بودهایم!
این روش در مورد تمام کسانی که ما ایرانیها به آنها فحش دادهایم جواب داده است. به قول صادق هدایت:« زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد فحش آبدار زیاد دارد.»
همین آدمهایی که برای جبران باخت ایران به بازیکن ژاپن فحش میدهند، به سراغ صفحه سردار آزمون و احسان حاج صفی میروند و نظر میگذارند که شما آبروی ایران و ایرانی را بردید. چرا جنبه باخت ندارید؟
به نظر میرسد ایرانیها فکر میکنند اگر در این صفحات ابراز وجود نکنند یک شانس بزرگ را در زندگی خود از دست دادهاند. با چرخی در شبکههای اجتماعی آدم های معروف میتوانید ردپای ایرانیرا ببیند. هیچکدام از ستارههای داخلی و خارجی از شر فحشهای آبدار ایرانی در امان نیستند.
برخی از ما فکر میکنیم آنها پیامها را نمیخوانند. بسیاری از این ستارهها تلاش میکنند بفهمند این افراد با خط ناشناخته خود چه چیزهایی برایشان نوشته اند. دوستان ایرانی و ترجمه گوگل به این افراد میگوید که ایرانیها به آنها فحش دادهاند. فحشهایی که در هر فرهنگی ناپسند است.
واقعیت این است که ما دوست نداریم موفقیت دیگران را ببینم. رسیدن افراد مختلف به قله و ماندن ما در کوه پایه، حسابی آزارمان میدهد. رشد آنها انگار چاقویی است که در قلبمان نشسته است.
این درد مشترک بسیاری از ما در دنیای واقعی است اما در فضای مجازی آن را بروز میدهیم. بسیاری از ما در دنیای واقعی از خود چهره موجهی نشان میدهیم اما وقتی پایمان به شبکههای اجتماعی میرسد، چون آن فضا را غیر واقعی میدانیم چهره واقعی خود را نشان و شروع به فحاشی میکنیم.
جامعه واقعی ایران را در فضای مجازی باید جستجو کرد. فضایی که این روزها از آن صداهای خوبی به گوش نمیرسد و نشان میدهد جامعه ایران دچار چه بیماریهای اجتماعی مهلکی است.
مردم دنیا بر اساس همین فحشها ایران و ایرانی را قضاوت میکنند. در این وضعیت، آنها احتمالا مردم ایران را مردمی بیادب مینامند که بدون هیچ دلیلی به طرف مقابل فحش میدهند.