حذف تلخ ایران/ حسرت قهرمانی ۴۷ ساله شد
در همین زمینه پرسپولیس نباخت، ورزش ایران باخت ۲۹ آذر ۱۳۹۹ ناصر حجازی؛ افسانۀ او که پرواز میکرد، کرنش نمیکرد ۲ خرداد ۱۳۹۹ تیم ملی فوتبال ایران با شکست ۳ بر صفر مقابل ژاپن، به فینال جام ملتهای آسیا نرسید. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ قرار بود رویا بسازند. این بزرگترین سد بود سدی ۴۳ ساله. […]
تیم ملی فوتبال ایران با شکست ۳ بر صفر مقابل ژاپن، به فینال جام ملتهای آسیا نرسید.
نه فقط آن یازدهتای ترکیب اصلی که روی سکوها هم وضعیت همین طور بود.
سوت بازی که زده شد صدای بوق بود.صدای طبل و تشویقهای ایسلندی. ایران چی کارش میکنههایی که قطع نمیشدنپ. اسم ورزشگاه اگرچه هذا بن زاید بود اما همان آزادی خودمان بود فقط کمی خانوادگیتر. اینجا صندلی بغلیات حتما برادر پدر، اصغر یا اکبر ننشسته بود. خواهرها، مادرها و فرزندها ، همه کنار هم و با تمام وجود داشتند تیمملیرا تشویق میکردند.
بازی که شروع شد ، بر طبق پیش بینی ایران عقبتر نشسته بود. باز حمله اول برای رقیب بود. این بار البته تک حمله هم نبود. توپی که یکبار با دخالت و تکل به موقع کنعانی زادگان به اوت رفت، ضربه سری که مهاجم ژاپنی بالای دروازه انداخت و توپی که دوآن قصد داشت با جا خالی وارد گل بیرانوند کند اما ایران خوش شانس تر از او بود.
این اما معنایش بی شانس بودن ایران نبود که بی شک مهمترین صحنه بازی را در نیمه اول سردار رقم زد. دریبلهای ویرانگرش و توپی که گلر ژاپن معجزهآسا با نوک پا به کرنر فرستاد.
یکبار سردار اعتقاد به پنالتی داشت و داور نداشت و یکبار هم خود دفاع ژاپن داشت کار بازی را زیر فشار تشویقهای روی سکوها یکسره میکرد.
بازی اما همان طور که سوبیت خاطر ستاره پیشین تیمملی امارات گفته بود، زیباترین و پیچیدهترین تقابل جام بود.هماوردی سخت که همه در انتظار گل اولش بودند.
بوسه امیری به هر توپ برای پرتاب اوتهای دستی و پرتابهایی که به قول مهدی مهدوی کیا همچنان باید تیزتر ارسال میشدند ، اقلا تا نیمه اول بازی به کارمان نیامده بودند و همچنان باید انتظار دقایق آتی کشیده میشد برای باز شدن قفل بازی.
قفل بازی باز شد اما نه آن طور که ما میخواستیم.سخت کوشهای ژاپنی بودند که گل زدند.دقیقه ۵۵. یک گل عجیب. یک خطای پشت ۱۸، بازیکنانی که بازی را ول کرده بودند تا اعتراض کنند. داوری که آوانتاژ داد و دروازه ای که توسطاوساکا باز شد.
چند دقیقه بعد یک ضدحمله دیگر واین بار پنالتی و گل . تیم از هم پاشید . نابود شد . هیچ شباهتی به یک تیم قهرمان نداشت. بازی احساسی و یک تراژدی مطلق. اینکه در دقیقه ۹۲ گل سوم را هم خوردیم. اینکه پر از اشک بود روی سکوها و اینکه این پایان یک مسیر ۸ ساله شد با دستاوردی تمام برای منتقدان، همه و همه مثل آوار روی سر یک تیم خراب شد.
اگرچه روی سکوها جمعیت بازیکنانشان را تشویق میکردند اما همان طور که خود کیروش گفته بود. بازیهای حذفی بازیهای همه چیز یا هیچ چیز بودند و سهم ایران هیچ چیز شد.
دقیقا هیچ چیز.