مروری بر زندگی مارک زاکربرگ، موسس فیسبوک

مارک زاکربرگ در تاریخ ۱۴ مه سال ۱۹۸۴ میلادی در «وایت پلینز» نیویورک متولد شد و با همراهی یکی از دوستانش در خوابگاه دانشجویی بزرگ ترین شبکه اجتماعی دنیا را راه اندازی کرد. رفته‌رفته فیسبوک به موفقیت رسید و شرکت‌هایی مثل اینستاگرام، واتس‌اپ و آکیلس را خرید. حالا زاکربرگ با تغییر نام این شرکت به متا تمرکز خود را روی متاورس گذاشته است.

مارک ۳۸ ساله به عنوان دوازدهمین فرد ثروتمند دنیا حالا با دو فرزند آینده‌ای را تصور می‌کند که همه در آن به راحتی می‌توانند با یک هدست واقعیت مجازی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و افکار و احساسات خود را با هم به اشتراک بگذارند.

سال های نخست زندگی

مارک زاکربرگ

 

مارک الیوت زاکربرگ در ۱۴ می سال ۱۹۸۴ میلادی در منطقه White Plains نیویوک متولد شد. خانواده اش تحصیل کرده بودند؛ پدرش ادوارد یک مطب دندانپزشکی درست چسبیده به منزلشان داشت و مادرش کارن تا پیش از تولد چهارفرزندشان (به نام های مارک، رندی، دونا و آریل) به عنوان روانپزشک کار می کرد.

مارک در همان سنین نوجوانی علاقه شدیدش به کامپیوترها را آشکار کرد؛ وفتی تنها دوازده سال داشت، با استفاده از Atari BASIC نوعی برنامه پیام رسان به نام زاکنت را توسعه داد و آن را در اختیار پدرش قرار داد تا در مطب استفاده کند. به این ترتیب منشی پدر دیگر لازم نبود نام بیمار بعدی که وارد اتاق می شود را داد بزند و با استفاده از برنامه دکتر را از این بابت باخبر می کرد.

جالب است بدانید حتی اعضای خانواده زاکربرگ نیز از زاکنت برای ارتباط با هم در داخل منزل استفاده می کردند. مارک جوان با همراهی دوستانش حتی تعدادی بازی کامپیوتری را توسعه داد که البته صرفا جنبه سرگرمی داشتند. او در این باره می گوید: «من تعداد زیادی دوست داشتم که هنرمند بودند، آنها ایده هایشان را مطرح می کردند و من از روی آنها بازی می ساختم.»

مارک زاکربرگ

والدین مارک برای همگام شدن با علاقه رو به رشد وی به کامپیوترها یک معلم خصوصی به نام «دیوید نیومن» را استخدام کردند که هفته ای یکبار به منزلشان می آمد و با مارک کامپیوتر کار می کرد.

بعدها نیومن در مصاحبه اش با خبرنگاران اظهار داشت: «جلو افتادن از مارک اعجوبه که همزمان کلاس هایی را هم در کالج Mercy می گذراند ابدا برایم ساده نبود.»

زاکربرگ بعدا دوره های آمادگی کامپیوتر را در آکادمی Phillips Exeter واقع در نیو همپشایر طی کرد. او در آنجا ذوق و استعداد ویژه اش در زمینه شمشیربازی را به نمایش گذاشت و به عنوان کاپیتان تیم مدرسه نیز انتخاب شد.

او حتی در رشته ادبیات نیز سرآمد بود و در دروس کلاسیک موفق به دریافت یک دیپلم جداگانه شد. اما در پس تمامی این فعالیت ها، زاکربرگ همچنان شیفته کامپیوترها بود و تلاش هایش برای توسعه برنامه های جدید را ادامه می داد. هنوز در دبیرستان درس می خواند که نسخه اولیه ای از نرم افزار موسیقی پاندورا را طراحی کرد که خودش به آن Synapse می گفت. چندین شرکت از جمله AOL و مایکروسافت علاقمندی شان برای خرید آن نرم افزار و حتی استخدام مارک نوجوان را پیش از اتمام تحصیل مطرح کردند اما او همه پیشنهادات را رد کرد.

تحصیل در هاروارد

مارک زاکربرگ

در سال ۲۰۰۲ و بعد از آنکه زاکربرگ درسش را در مدرسه «اکستر» تمام کرد، برای پذیرش در دانشگاه هاروارد اقدام نمود. سال دوم دانشگاه بود که نامش به عنوان توسعه دهنده کاربلد نرم افزار در دانشگاه بر سر زبان ها افتاد. همان موقع بود که او برنامه ای به نام CourseMatch را ساخت که به دانشجویان کمک می کرد کلاس هایشان را براساس گزینه های انتخاب شده توسط دیگر کاربران انتخاب نمایند.

او همچنین Facemash را اختراع کرد که عکس دو دانشجو را در کنار هم نمایش می داد و دیگران می توانستند از طریق آن، فردی که جذابیت ظاهری بیشتری داشت را انتخاب نمایند. طولی نکشید که آن برنامه به محبوبیت بالایی دست یافت اما اندکی بعد چون مدیریت دانشگاه آن را نامناسب تشخیص داد، بسته شد.

براساس برخی گفته ها و شنیده ها در رابطه با پروژه های قبلی اش، چهارتن از هم کلاسی های مارک به نام های «دیویا نارندرا» (Divya Narendra)، دوقلوهای «کامرون» و «تایلر وینکلووس» (Tyler Winklevoss) تلاش داشتند از او برای کار روی ایده یک شبکه اجتماعی به نام Harvard Connection دعوت به همکاری نمایند که برای آشنا کردن دانشجویان با هم از اطلاعات دریافتی شبکه دانشجویان هاروارد استفاده می کرد.

زاکربرگ موافقت کرد با آن گروه بر سر پروژه مذکور همکاری نماید اما طولی نکشید که درسش را رها نمود تا با همراهی دوستانش «داستین ماسکوویتز»، «کریس هیوز» و «ادواردو ساورین» روی شبکه اجتماعی خودش کار کند.

زاکربرگ و دوستانش سایتی را طراحی کردند که به کاربران امکان می داد برای خود پروفایل تهیه کرده، عکس رویش آپلود نمایند و با دیگران ارتباط برقرار کنند. آن تیم، سایت خود به نام فیسبوک را در ژوئن سال ۲۰۰۴ در داخل یکی از اتاق های خوابگاه دانشجویی هاروارد راه اندازی کردند. سال دوم تحصیل در هاروارد هم تمام شد و زاکربرگ تصمیم گرفت تحصیل را رها کند تا به صورت تمام وقت روی پروژه فیسبوک کار کند. او دفتر شرکت را به پالو آلتو انتقال داد و تا پایان سال ۲۰۰۴ میلادی شمار کاربران وبسایتش به یک میلیون نفر رسید.

شکوفایی فیسبوک

مارک زاکربرگ

در سال ۲۰۰۵ میلادی، فیسبوک مبلغ قابل توجهی را از شرکت سرمایه گذار Accel Partners دریافت کرد. در واقع Accel حدود ۱۲.۷ میلیون دلار را در شبکه ای اجتماعی سرمایه گذاری کرد که در آن دوران تنها برای دانشجویان آیوی لیگ قابل دسترس بود.

طولی نکشید که شرکت تحت سرپرستی زاکربرگ دسترسی دانشجویان دیگر دانشگاه ها، دبیرستان‌ها و مدارس بین المللی را هم به فیسبوک فراهم نمود و با این ترفند، شمار کاربران سایت را در دسامبر سال ۲۰۰۵ میلادی به رقم ۵.۵ میلیون نفر رساند.

این شبکه اجتماعی به ندرت توجه شرکت هایی که تمایل داشتند از آن در بخش تبلیغات بهره بگیرند را به خود جلب نمود. زاکربرگ که نمی خواست ظرفیت های تبلیغاتی وبسایتش پر شود، پیشنهادات شرکت های مطرحی نظیر یاهو و MTV Networks را رد کرد و در مقابل تصمیم گرفت تمرکزش را روی توسعه سایت قرار دهد. در همین راستا او امکان دسترسی توسعه دهندگان به پروژه خود را فراهم نمود تا امکانات بیشتری را به آن اضافه نماید.

همکلاسی های قدیمی زاکربرگ در هاروارد او را به سرقت ایده شان متهم کردند

اولین شکایت از فیسبوک

شرکت روندی رو به رشد را طی می کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۶، با نخستین مانع بزرگش روبرو شد. خالقان Harvard Connection مدعی شدند که زاکربرگ ایده آنها را سرقت کرده و خواهان پرداخت غرامت از سوی او شدند.

زاکربرگ اصرار داشت که فیسبوک و Harvard Connection براساس دو ایده کاملا متفاوت توسعه یافته اند، اما چندی بعد وکلا با بررسی اطلاعات رد و بدل شده میان او و دوستانش به رشته ای از پیامک ها دست پیدا کردند که در آنها زاکربرگ از هک کردن دیتابیس دانشگاه می گوید.

وکلا در ادامه اعلام کردند که وی احتمالا به صورت عمدی مالکیت معنوی پلتفرم هم دانشگاهی هایش را نقض کرده و حتی اطلاعات خصوصی کاربران دیتابیس دانشگاه را در اختیار دوستانش قرار داده است.

وی بعدا به خاطر پیام های ارسالی اش عذرخواهی کرد و در مصاحبه ای که با نشریه نیویورکر انجام داد اظهار نمود: «اگر قرار باشد سرویسی تاثیرگذار ساخته شود و مردم زیادی به آن اتکا کنند، در وهله نخست باید به مرحله بلوغ رسید، درست است؟ فکر می کنم بزرگ شده ام و چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام.»

مارک زاکربرگ

هرچند که بعدها زاکربرگ با پرداخت ۶۵ میلیون دلار به طرف شاکی، دعوای حقوقی شان را حل و فصل کرد اما پرونده همچنان تا سال ۲۰۱۱ در جریان بود و Narendra و Winklevosses مدعی شدند که هم کلاسی قدیمی شان آنها را گمراه کرده است.

فیلم شبکه اجتماعی

در سال ۲۰۰۹ میلادی و همزمان با انتشار کتاب میلیاردرهای تصادفی به قلم بن مزریچ، زاکربرگ با چالش بزرگ دیگری روبرو شد. او مزریچ را متهم کرد که سرگذشتش را به درستی بازگو نکرده و از سناریوهای ساختگی، دیالوگ های تخیلی و کاراکترهای خیالی در کتابش استفاده نموده.

در هر حال، نویسنده کتاب حق امتیاز داستانش را به Aaron Sorkin نمایش نامه نویس واگذار کرد و در ادامه فیلمی به نام The Social Network یا شبکه اجتماعی از روی آن ساخته شد که هشت تن از عوامل آن هم نامزد دریافت آکادمی آوارد شدند.

فیلم فیس بوک

زاکربرگ اما شدیدا روایت فیلم را مورد انتقاد قرار داد و بعدها به خبرنگار نیویورکر گفت که بسیاری از جزئیات آن غیرواقعی بوده اند. برای نمونه در آن گفته شده که زاکربرگ از سال ۲۰۰۳ با پریسیلا چن دانشجوی چینی-آمریکایی رشته پزشکی دانشگاه هاروارد ارتباط داشته است. البته بخش هایی از این فیلم نیز مورد توجهش قرار گرفته از جمله جزئیاتی که روی آنها تاکید شده. مثلا آنطور که خودش می گوید تک تک تیشرت‌هایی که شخصا می پوشد را بر تن کاراکتر اصلی فیلم دیده است.

زاکربرگ و فیسبوک با وجود تمامی این حاشیه سازی ها همچنان مسیر موفقیت را طی می کردند. کمی بعد، مجله تایم از وی به عنوان شخصیت سال ۲۰۱۰ یاد کرد و فوربز نیز جایگاه سی و پنجم را در فهرست چهارصد گانه ثروتمندترین های خود به وی اختصاص داد که با این حساب، او با ثروت حدودی ۶.۹ میلیارد دلار حتی استیو جابز مدیرعامل وقت اپل را هم پشت سر می گذاشت.

ورود فیسبوک به بازار بورس

در ماه می ۲۰۱۲، دو تغییر بزرگ در زندگی زاکربرگ رخ داد؛ نخست اینکه سهام فیسبوک به صورت عمومی به بازار بورس عرضه شد که با این کار ۱۶ میلیارد دلار عاید آن شد و زاکربرگ در نخستین قدم برای آنکه بیشترین بهره را از این عایدی ببرد، راسا برای خرید اینستاگرام با مدیران آن وارد مذاکره شد.

در نخستین روزهای پس از عرضه فیسبوک به بازار بورس، ارزش سهام این شرکت افت قابل توجهی پیدا کرد اما کمی بعد اوضاع به روال عادی اش برگشت.

خرید اینستاگرام

خرید اینستاگرام توسط فیسبوک

توییتر در اوایل سال ۲۰۱۲ به شدت علاقه‌مند به خرید پلتفرم جدیدی برای اشتراک‌گذاری تصاویر بود که اینستاگرام نام داشت. «دیک کاستولو»، مدیرعامل وقت توییتر گفته بود «کوین سیستروم»، موسس اینستاگرام می‌تواند مدیر این شرکت باقی بماند و همچنین می‌تواند مدیر محصول توییتر شود. با این حال، موسسان اینستاگرام تمایلی برای فروش شرکت خود نداشتند. این جا بود که مارک زاکربرگ با پیشنهاد جذاب حفظ استقلال وارد عمل شد.

موسس فیسبوک در هفته اول آوریل ۲۰۱۲ با سیستروم تماس گرفت و گفت می‌خواهد اینستاگرام را بخرد. او مدعی شد که رقم پرداختی او دو برابر مبلغ پیشنهادی توییتر که حدود ۵۰۰ میلیون دلار برآورد می‌شد، خواهد بود. اینستاگرام در آن زمان درآمد زیادی نداشت و تعداد کاربران آن ۹۰ میلیون تخمین زده می‌شد.

زاکربرگ به موسس اینستاگرام وعده داد که این شرکت را صرفا به یکی از محصولات فیسبوک تبدیل نمی‌کند و این همکاری نه تنها می‌تواند به رشد پلتفرم سیستروم کمک کند، بلکه منابع فراوان آن‌ها را در اختیار این شرکت خواهد گذاشت. این پیشنهاد برای سیستروم جذاب بود، اما او در ابتدا می‌خواست رقم این معامله را ۲ میلیارد دلار تعیین کند.

این رقم برای سرویسی که نسبت به فیسبوک کاربران خیلی کمتری داشت، بسیار سنگین به حساب می‌آمد، اما زاکربرگ می‌دانست که کسب و کارها از همین حالا از اینستاگرام استقبال کرده و تصاویر محصولات خود را روی آن به اشتراک می‌گذارند. از این رو، او تمام تلاش خود را کرد تا این معامله سریع‌تر نهایی شود.

با این حال، بر سر شیوه پرداخت هم اختلاف‌نظر وجود داشت. زاکربرگ سعی داشت سیستروم را متقاعد کند که با دریافت سهام فیسبوک می‌تواند سرمایه‌گذاری بهتری داشته باشد و در آینده به ثروت بیشتری دست پیدا کند. فیسبوک می‌خواست فعالیت‌های خود را گسترش دهد و این اتفاق قیمت سهام این شرکت را بالا می‌برد، در نتیجه، مقدار سهامی که به او پیشنهاد شده بود، خیلی زود می‌توانست به همان رقم ۲ میلیارد دلاری معامله برسد و حتی بیشتر شود.

از سوی دیگر، زاکربرگ نمی‌خواست مبلغ زیادی بابت شرکت کوچک اینستاگرام بپردازد تا در بازار دره سیلیکون حباب بیهوده ایجاد کند. او قصد داشت شرکت‌های بیشتری را بخرد و با این کار شرایط کاری آینده خود را بدتر می‌کرد. در نهایت، در همان آوریل سال ۲۰۱۲ اعلام شد که مارک زاکربرگ اینستاگرام را با پرداخت مبلغ ۱ میلیارد دلار در قالب پول نقد و سهام به زیرمجموعه فیسبوک اضافه می‌کند.

خرید واتس‌اپ

خرید واتس‌اپ توسط فیسبوک

مارک زاکربرگ اولین بار در همان بهار سال ۲۰۱۲ با «جان کوم»، مدیرعامل واتس‌اپ تماس گرفت. آن‌ها یک ماه پس از این تماس با یکدیگر دیداری داشتند و درباره این معامله صحبت کردند، اما چیزی نهایی نشد. با این حال، هر دو طرف ارتباطات خود را حفظ کردند. زاکربرگ مصرانه تصمیم داشت این پیام‌رسان را بخرد چون عمیقا معتقد بود که تعداد کاربران این پلتفرم خیلی زود به ۱ میلیارد نفر می‌رسد.

توافق بر سر عقد این قرارداد حدود دو سال طول کشید اما زاکربرگ از خرید آن پا پس نکشید. واتس‌اپ در سال ۲۰۱۴ بیش از ۴۵۰ میلیون کاربر فعال ماهانه داشت که ۷۰ درصد آن‌ها هر روز این پلتفرم سر می‌زدند. این آمار حتی بهتر از فیسبوک بود که ۶۲ درصد از کاربران آن‌ها هر روز حداقل یک بار مطالب آن را بررسی می‌کردند.

او و کوم یک بار دیگر در تاریخ ۹ فوریه ۲۰۱۴ با هم شام خوردند. مارک زاکربرگ دوباره پیشنهاد خرید واتس‌اپ را مطرح کرد و گفت بهتر است جهان این دو پلتفرم را با هم یکی کنیم. او مدعی شد که این خرید نه مانند خرید اکثر استارتاپ‌ها، بلکه مشابه یک همکاری واقعی خواهد بود. زاکربرگ وعده داد که کوم را حتی به هیئت مدیره فیسبوک اضافه خواهد کرد.

مدیرعامل واتس‌اپ چند روز درباره پیشنهاد مدیرعامل فیسبوک فکر کرد. در نهایت، توافق شد که این شرکت با پرداخت مبلغ ۱۶ میلیارد دلار (شامل ۴ میلیارد دلار نقدی و ۱۲ میلیارد دلار در قالب سهام) فروخته شود. فیسبوک ۳.۶ میلیارد دلار دیگر به این مبلغ اضافه کرد تا کارمندان واتس‌اپ به همکاری با این کمپانی ادامه دهند. البته افزایش قیمت سهام فیسبوک باعث شد تا سرانجام ۱.۷ میلیارد دلار دیگر بر ارزش این معامله افزوده شود.

خرید آکیلس

خرید آکیلس توسط فیسبوک

میان خرید واتس‌اپ و آکیلس فقط چند هفته فاصله بود. در ژانویه سال ۲۰۱۴ زاکربرگ داشت برای تولد ۱۰ سالگی فیسبوک و ۳۰ سالگی خودش آماده می‌شد. در آن زمان فیسبوک به موفقیت‌های زیادی رسیده بود و او داشت به این فکر می‌کرد که برای آینده چه برنامه‌هایی داشته باشد. آیا پلتفرم‌های محاسباتی اهمیت زیادی پیدا خواهند کرد؟ پس از گوشی‌های هوشمند چه گجتی دنیا را تسخیر می‌کند؟ مارک زاکربرگ باور داشت که پاسخ در هدستی خلاصه شده که می‌تواند تجربه‌های غنی سه بعدی را برای کاربران فراهم کند.

این هدست‌ها در نهایت قادر به اسکن مغز انسان خواهند بود و می‌توانند افکار ما را به ذهن دوستانمان منتقل کنند. زاکربرگ معتقد بود که این فناوری اجازه می‌دهد از طریق یک تجربه حسی کامل با دیگران ارتباط برقرار کنیم. او می‌گفت بعضی چیزها هستند که از وقوعشان در آینده اطمینان داریم، تنها چالش اساسی این است که دریابیم چه چیزهایی در دنیای فعلی ممکن خواهند بود و چگونه باید آن‌ها را بسازیم.

مدیرعامل فیسبوک در نهایت آکیلس را با پرداخت ۲ میلیارد دلار از «پالمر لاکی»، موسس ۲۲ ساله آن خرید. به نظر می‌رسد که این کارآفرین میلیاردر از همان زمان متوجه شده بود که باید چه مسیری را طی کند و در نهایت پارسال قدم بزرگ‌تری در این راه برداشت که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

رسوایی کمبریج آنالیتیکا

یکی از مهم‌ترین چالش‌های زاکربرگ و فیسبوک در سال ۲۰۱۶ اتفاق افتاد؛ زمانی که حجم مطالب دروغین در این شبکه اجتماعی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به شدت افزایش یافت. کمبریج آنالیتیکا یک شرکت مشاوره‌ای در بریتانیا بود که به سوء استفاده از اطلاعات کاربران فیسبوک در برهه زمانی انتخابات آمریکا متهم شد. این شرکت در سال ۲۰۱۳ تاسیس شده بود و توانست بدون رضایت کاربران، اطلاعات شخصی ۸۷ میلیون نفر را گردآوری کند.

کمبریج آنالیتیکا از طریق پرسش‌نامه‌هایی که به دقت طراحی شده بود، یک طرح ماهرانه را در فیسبوک پیاده‌سازی کرد. این شرکت با سوء استفاده از تنظیمات نمودار اجتماعی پیش‌فرض این شبکه اجتماعی، اطلاعات شخصی کاربران را از طریق پرسش‌نامه‌هایی که برای دوستان آن‌ها ارسال شده بود، به دست آورد. سپس آن‌ها از این اطلاعات برای برگزار کارزارهای تبلیغاتی انتخاباتی استفاده کردند تا بر نظر کاربران تاثیر بگذارند.

مارک زاکربرگ در کنگره

اثرات اقتصادی این رخنه اطلاعاتی که ناقض قانون محافظت از اطلاعات سال ۱۹۹۸ بود، قیمت سهام فیسبوک را پایین آورد و حدود ۳۰ میلیارد دلار به این شرکت ضرر زد. به دنبال این اتفاق، مارک زاکربرگ در یک عذرخواهی عمومی گفت: «ما اشراف کافی نسبت به مسئولیت خود نداشتیم، این یک اشتباه بزرگ بود.» او پذیرفت که خودش مقصر بخشی از این مشکل بوده و به همین خاطر حتی از سوی قانون‌گذاران آمریکا مورد مؤاخذه قرار گرفت.

زاکربرگ در ماه آوریل ۲۰۱۸ به کنگره رفت و درباره این رسوایی شهادت داد. او گفت کل این اتفاق بر اثر نقض تعهد از سمت دانشمندی به نام «الکساندر کوگن»، سازنده اپلیکیشن گردآوری اطلاعات، کمبریج آنالیتیکا و فیسبوک به وقوع پیوسته است. با این حال، مدیرعامل فیسبوک به درخواست پارلمان بریتانیا برای ادای شهادت پاسخ رد داد.

تغییر برند فیسبوک به متا

به دنبال رسوایی کمبریج آنالیتیکا و نگرانی‌هایی که عموم مردم درباره حریم خصوصی اطلاعات خود در این شبکه اجتماعی پیدا کرده بودند، پلتفرم فیسبوک رفته رفته محبوبیت خود را از دست دادند. افزون بر این، تحقیقاتی منتشر شده بودند که از اثر منفی این شبکه اجتماعی بر ذهن نوجوانان خبر می‌دادند. یکی از کارمندان سابق این شرکت هم گفته بود که فیسبوک درآمدزایی را به سلامت کاربران خود ترجیح می‌دهد.

از سوی دیگر، این شرکت حالا بسیار بزرگ‌تر از یک شرکت شبکه اجتماعی محسوب می‌شد و کسب و کارهای زیادی را در زیرمجموعه خود قرار داده بود. فیسبوک تا سپتامبر ۲۰۲۱ حدود ۹۱ شرکت خریده بود تا علاوه بر کنار زدن رقبا، دامنه فعالیت‌های خود را گسترش دهد. تا پیش از این، اپلیکیشن‌هایی مثل اینستاگرام و واتس‌اپ تحت عنوان زیرمجموعه فیسبوک منتشر می‌شدند و این نام به خودی خود می‌توانست به این برندها آسیب وارد کند.

متا

از سوی دیگر، مارک زاکربرگ به معنای واقعی کلمه شیفته فناوری واقعیت افزوده و واقعیت مجازی شده بود. او از سال‌ها قبل باور داشت که جهان به سمت مجازی شدن پیش می‌رود و پس از تلفن‌های هوشمند، بزرگ‌ترین محصول دنیا هدست‌های AR/VR خواهند بود. به همین خاطر نام کمپانی خود را به متا تغییر داد تا بیش از هر چیز یادآور کلمه متاورس باشد.

زاکربرگ با این تغییر برند یادآور شد که این شرکت می‌خواهد یکی از بنیان‌گذاران متاورس باشد و نقش مهمی در آینده ایفا کند. او برای کار روی متاورس بسیار جدی بود. زاکربرگ اکتبر پارسال از برنامه‌ای برای استخدام ۱۰ هزار نیروی ماهر در اتحادیه اروپا خبر داد که همه قرار بود روی متاورس کار کنند. یک ماه قبل‌تر یعنی در ماه سپتامبر هم اعلام شد که این شرکت ۵۰ میلیون دلار در زمینه ساخت یک جهان مجازی اخلاق‌مدار سرمایه‌گذاری می‌کند.

زاکربرگ در مصاحبه‌ای درباره این تغییر برند گفته بود: «فکر می‌کنم خیلی گیج‌کننده و عجیب بود که نام شرکت با نام یکی از اپلیکیشن‌های شبکه اجتماعی ما یکسان بود. فکر می‌کنم مهم است که ارتباط مردم با شرکت متفاوت از ارتباط آن‌ها با محصولات ما باشد.» او وعده داده بود که می‌خواهد ۱۰ میلیارد دلار در زمینه متاورس سرمایه‌گذاری کند تا بستری مناسب برای ایجاد ارتباط میان مردم بسازد.

ثروت شخصی

مارک زاکربرگ در سال ۲۰۰۷ در ۲۳ سالگی به جوان‌ترین ثروتمند میلیاردر خودساخته جهان تبدیل شد. او در حال حاضر بر اساس شاخص میلیاردرهای بلومبرگ دوازدهمین فرد ثروتمند دنیاست و مجموع دارایی‌هایش به ۷۳.۲ میلیارد دلار می‌رسد. دارایی او در سال ۲۰۲۱ تا ۱۴۱ میلیارد دلار هم بالا رفت، اما به دنبال افت قیمت سهام فیسبوک که بخش عمده دارایی‌های این کارآفرین ۳۸ ساله را تشکیل داده، ثروت زاکربرگ هم افت قابل توجهی داشته است.

مهم‌ترین و عجیب‌ترین ریزش در ثروت شخصی مدیرعامل متا در حد فاصل دوم تا سوم فوریه ۲۰۲۲ رخ داد که در یک شب حدود ۳۰ میلیارد دلار از دارایی‌های او کم شد. زاکربرگ اکنون حدود ۱۳ درصد از سهام متا را در دست دارد و تغییرات قیمت سهام این شرکت تاثیر زیادی در دارایی او می‌گذارد.

زندگی شخصی

ازدواج مارک زاکربرگ

زاکربرگ در ۱۹ می سال ۲۰۱۲ و درست یک روز بعد از عرضه سهام فیسبوک به بازار بورس با پریسیلا چن ازدواج کرد و حدودا صد نفری در مراسم ازدواج‌شان در پالو آلتو حضور یافتند. جالب است بدانید که مهمان ها علت برگزاری جشن را نمی دانستند و تصورشان این بود که برای جشن فارغ التحصیلی پریسیلا از دانشکده پزشکی در آنجا جمع شده اند اما در آنجا پریسیلا را در لباس عروس دیدند. در ماه می سال ۲۰۱۳، فیسبوک به مجله فورچون راه یافت و زاکربرگ در حالی که تنها ۲۸ سال داشت عنوان جوان ترین مدیرعامل در فهرست این نشریه را به خود اختصاص داد.

زاکربرگ و همسرش متعهد شدند که ۹۹ درصد از سهام فیسبوک شان را در طول حیات خود صرف امور خیریه کنند

در نوامبر سال ۲۰۱۵ دختر این زوج جوان به نام «مکس» به دنیا آمد و زاکربرگ نیز اعلام کرد که دو ماه به مرخصی پدر شدن می رود تا وقتش را با خانواده اش سپری کند. او و همسرش در نامه ای سرگشاده ای که برای دخترشان نوشتند، اعلام کردند ۹۹ درصد از سهامشان در فیسبوک را به خیریه خواهند داد. آنها در این نامه نوشتند: «ما متعهد هستیم که سهم کوچکی را برای ایجاد جهانی بهتر برای کودکان ادا نماییم و به همین خاطر ۹۹ درصد از سهام فیسبوک مان را که هم اکنون ارزشی برابر با ۴۵ میلیارد دلار دارد در طول حیات خود برای نسل های آتی صرف خواهیم کرد.»

دومین دختر آن‌ها در تابستان سال ۲۰۱۷ به دنیا آمد و مطابق ماه تولدش «آگوست» نام گرفت. مارک در یادداشتی خطاب به فرزندش نوشت: «آگوست، خیلی دوستت داریم و هیجان‌زده‌ایم تا این ماجراجویی را در کنار تو طی کنیم.»

زاکربرگ و پریسیلا چان همچنین از سگی از نژاد Puli به نام Beast نگهداری می‌کنند که در فیسبوک بیش از دو میلیون دنبال‌کننده دارد. مدیرعامل متا که در یک خانواده یهودی بزرگ شده بود، در جوانی اعتقادات مذهبی خود را از دست داده بود، اما در سال ۲۰۱۶ در مصاحبه‌ای گفته بود که حالا معتقد است دین نقش بسیار مهمی در زندگی ایفا می‌کند.

فعالیت‌های بشردوستانه

همسر زاکربرگ

از همان زمان که زاکربرگ شروع به ثروت اندوزی کرد، میلیون ها دلار از درآمد خود را نیز به امور بشردوستانه اختصاص داد که بارزترین نمونه آن در سال ۲۰۱۰ اتفاق افتاد. در سپتامبر آن سال وی ۱۰۰ میلیون دلار را برای حمایت از مدارس دولتی Newark در نیوجرسی صرف کرد و در دسامبر همان سال با امضای «تعهدنامه بخشش» وعده داد که دست کم ۵۰ درصد از ثروت خود را در طول حیاتش صرف امور خیریه نماید.

گفتنی است بیل گیتس، وارن بافت و جرح لوکاس از دیگر اشخاصی هستند که این تعهدنامه را امضا نموده اند. زاکربرگ حتی بعد از امضای این سند، از دیگر کارآفرینان جوان و ثروتمند دعوت کرد که به او ملحق شوند.

مدیرعامل فیسبوک در دوره همه‌گیری ویروس کرونا ۲۵ میلیون دلار از ثروت شخصی خود را به برنامه شتاب‌دهنده بنیاد بیل و ملیندا گیتس اهدا کرد تا جستجو به دنبال درمان این بیماری با سرعت بیشتری انجام شود. او همچنین ۲۵ میلیون دلار دیگر را به پشتیبانی از سرویس‌های خبرنگاری محلی اختصاص داد که در دوره همه‌گیری تحت تاثیر این بیماری قرار گرفته بودند.

فعالیت‌های دیگر

مارک زاکربرگ BioHub

در سپتامبر سال ۲۰۱۶، زاکربرگ و چن از آغاز به کار شرکتی به نام Chan-Zuckerberg خبر دادند؛ همان شرکتی که قصد دارند سهام فیسبوک شان را در آن صرف کنند و قرار است ظرف یک دهه آتی دست کم سه میلیارد دلار را صرف تحقیقات علمی برای درمان، پیشگیری و مدیریت تمامی بیماری های کودکان کند.

«کوری بارگمن» عصب شناس مطرح دانشگاه راکفلر نیز ریاست واحد علوم این موسسه را بر عهده گرفت. زاکربرگ و همسرش همچنین از ایجاد یک مرکز تحقیقاتی مستقل به نام BioHub در سانفرانسیسکو خبر دادند که قرار است به مجمعی برای مهندسان، دانشمندان علوم رایانه، بیولوژیست ها، شیمی دان ها و دیگر اعضای جامعه علمی بدل گردد.

BioHub که در واقع همکاری مشترکی میان دانشگاه های استنفورد، کالیفرنیا، سان فرانسیسکو و برکلی است طی یک بازه زمانی ده ساله از آغاز به کارش بودجه ای برابر با ۶۰۰ میلیون دلار را دریافت خواهد کرد.

نظرات بسته شده است.