چرا ۱۸ نماینده استان خوزستان صدای مردم شان نیستند؟
«برای رفع مشکلات مردم خوزستان، یک شورای راهبردی متشکل از شخصیتهای حقیقی و حقوقی تشکیل میشود ودیدگاهها و راهکارهای آنان مورد توجه دولت سیزدهم خواهد بود.»
این خبر به نقل از ابراهیم رییسی دربارۀ تصمیم نشست ویژه بررسی مسایل جاری و تنش آبی در استان خوزستان و در توضیح نوع رویکرد دولت متبوع ایشان با این بحران اعلام شده است.
استفاده از دیدگاهها و راهکارهای نخبگان و به کار بستن آنان البته خوب است اما مگر خوزستان ۱۸ نماینده در مجلس شورای اسلامی ندارد؟
اگر این ۱۸ نفر نمایندۀ اکثریت مردم خوزستان و به تعبیر مرحوم امام «عصارۀ فضایل مردم»اند طبعا باید بتوانند راهکار ارایه دهند تا نیاز به استفاده از نظرات دیگران نباشد خاصه این که از فیلترهای مختلف عبور کرده اند.
اگر هم نمایندۀ اکثریت مردم نیستند و برآمدۀ انتخابات گذشتهاند که با مشارکت حداقلی و در فضای غیر رقابتی شکل گرفت، آیا تنگکنندگان دایرۀ انتخاب شوندگان، همین وضعیت را میخواستند که نمایندگان در واقع خواست اکثریت را نمایندگی نکنند؟
شاید گفته شود، نمایندۀ مردم هستند ولی نگاه ملی ندارند و بیشتر بخشی و محلی است. اگر چنین است آیا ۱۸ نفر با هم نیز به یک نگاه فراتر نمیرسند؟
یا این که نخبه هستند ولی منظور از شورای راهبردی، چهرههای دانشگاهی و ذینفوذ دیگر خارج از حاکمیت است. در این صورت هم میتوان پرسید این نمایندگان اگر نمایندۀ همهاند چرا با نخبگان ارتباط ندارند و نظرات آنان را منتقل نمیکنند و چرا آن نخبگان از عرصه های تصمیمسازی غایب بوده و به هشدارهای پیشین آنان توجه نشده است؟
یا شاید گفته شود نماینده هستند اما الزاماً در زمینههای بحران جاری خصوصا آب، تخصص ندارند. در این صورت چرا این قدر بر مدرک فوق لیسانس به عنوان شرط کاندیداتوری مجلس تأکید می شود؟ کسی که فوقلیسانس گرفته حداقلی از نگاه علمی را باید آموخته باشد و اگر حداقلی از نگاه علمی را به همراه ندارد به چه کار میآید؟
شاید گفته شود این ۱۸ نماینده اکثریت مردم خوزستان را نمایندگی میکنند اما به بازی گرفته نمیشوند. در این صورت چرا به مجلس شورای اسلامی میگوییم «خانه ملت»؟
غرض این که اگر انتخابات مجلس، رقابتی بود و مردم صدای خود را از زبان نمایندگانشان می شنیدند نیاز به فریاد در خیابانها و تشکیل شورای راهبردی و استاندار ویژه و لطف دبیر فلان نهاد عالی در حق بازداشتیها و نظرات دبیر مجمع به سبب آشنایی قدیمی با مسایل استان نبود. همان ۱۸ نماینده دورهم جمع میشدند و از طرف مردم خوزستان راهکار میدادند و نظر آنان، نظر مردم دانسته می شد.
هر گاه صدای مردم در پارلمان شنیده شده به خیابان نیاز نبوده است. اگرچه اعلام تشکیل شورای راهبردی از این نظر مثبت است که صدای مردم و نخبگان در آن شنیده شود اما بهتر آن است که صدای مردم در پارلمان شنیده شود.
وقتی پارلمان، از حیّز انتفاع یا اثرگذاری حداکثری ساقط میشود، حاکمیت به دنبال جایگزین آن با ایجاد انواعی از شوراهای عالی و راهبردی خواهد بود و مردم و معترضان هم خیابان را به جای پارلمان انتخاب میکنند.
پارلمان یعنی محل گفت و گو. مجلس یعنی خانۀ ملت. جایی که صدای مردم در آن بپیچد نه آن که تصور کنیم اداره و سازمانی است مثل دستگاه های دیگر که رییسی دارد که از جانب ادارۀ متبوع سخن میگوید.
منبع: عصر ایران