رقیه در زندان قزوین مادر شد
پرونده رقیه حدود یک ماهی هست که با رضایت قطعی اولیای دم برای همیشه مختومه شده است.ساعتی پای گفتگو با او می نشینیم و او با فلش بک به روزهای اول جوانی اش بار دیگر ماجرای قتل را مرور می کند: علت درگیری منجر به قتل انگیزه ناموسی بود.
اما من هیچ وقت نتوانستم حرفم را ثابت کنم چون از من شاهد می خواستند و من شاهدی نداشتم.روز حادثه در خانه تنها بودم که با مقتول درگیر شدم.بعد هم خودم را معرفی کردم و به خاطر اینکه سنم کم بود،راهی کانون شدم.پسر اولم آن زمان فقط ۲ سال داشت.روزهای سختی در زندان داشتم.
همسرم از همان ابتدا همراه من بود و در تمام این سال ها حامی من بود.هر هفته ملاقاتم می آمد و پسرم را می آورد تا او را ببینم.در زندان در واحد افسر نگهبانی بودم.در فروشگاه زندان کار می کردم و در کلاس های قرآن و احکام شرکت می کردم.همین باعث شد که سال های زیادی بتوانم در زندان دوام بیاورم.
رقیه در زندان بود که باردار شد
رقیه در ادامه می گوید: در دادگاه از خودم دفاع کردم اما با تقاضای ۷ ولی دم پرونده به قصاص محکوم شدم. قبل از اجرای حکم چند بار با همسرم ملاقات خصوصی داشتم.
یکدفعه متوجه شدم باردار هستم.با خودم فکر می کردم تحت حکم قصاص هستم و حالا با وجود دو بچه کوچک چه کنم.اما قاضی پرونده و وکیلم به من امیدواری می دادند که شاید وجود یک بچه دیگر سبب تاخیر اجرای حکم و جلب رضایت اولیای دم شود.
زن جوان به اتهام قتل صاحبخانه اش پای چوبه دار رفت
شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص رقیه آغاز شده بود.او در ادامه می گوید: شاکیان حاضر به گذشت از قصاص نبودند.
من هم دیگر امیدم را از دست دادم.برای آخرین بار فرزندانم را در آغوش کشیدم و با خانواده ام ملاقات کردم.آماده شدم برای اجرای حکم و پای چوبه دار رفتم.
شاکیان فکر می کردند من همدست داشته ام و می خواستم از آنها مخفی کنم.
می گفتند همسرت در قتل همدست تو بوده است.با اینکه همسر من در یکی از روستاهای همجوار کارگری می کرد و روز حادثه از ما دور بود.
پای چوبه دار وقتی دیدند من دیگر جز جانم چیزی برای از دست دادن ندارم و باز هم حرف هام همان است که قبلا بود؛کم کم باور کردند که راست می گویم و به من فرصت دادند.
شاکیان پرونده با شرط دریافت وجه المصالحه به رقیه مهلت دادند اما مشروط بر اینکه اگر او نتواند مبلغ را پرداخت کند،حکم قابل اجرا خواهد بود.
بخشش از قصاص بعد از ۱۸ سال
رقیه بعد از ۱۸ سال بالاخره توانست رضایت قطعی اولیای دم را جلب کند: ۵ نفر از شاکیان من با دریافت مبلغ مورد نظرشان رضایت داده بودند.برای همین من بعد از تحمل ۷ سال حبس به قید وثیقه از زندان آزاد شدم.
اما این در حالی بود که دو نفر دیگر از شاکیان هم چنان بر شکایت خود باقی بودند.
بالاخره بعد از ۱۸ سال با تلاش واحد اجرای احکام و کمک های دادستان تاکستان،رضایت دو شاکی دیگر هم جلب شد و پرونده بعد از ۱۸ سال مختومه شد.
رقیه در آخر گفت:«بعد از اینکه به قید وثیقه از زندان بیرون آمدم صاحب فرزند سوم شدم و در حال حاضر سه پسر دارم.بابت خون بها تمام زندگی مان را دادیم.از اولیای دم ممنونم که با بزرگواری من را بخشیدند.
تلاش دادستان تاکستان برای رهایی زن جوان از قصاص
حسین رجبی در توضیح پرونده رقیه گفت:«با توجه به تاکید شرع مقدس اسلام و تاکید حجه الاسلام رئیسی،ریاست محترم قوه قضائیه و ریاست محترم کل دادگستری استان قزوین آقای قدرتی ،از ابتدای سال کاگروه صلح و سازش را از ابتدای سال تشکیل دادیم که سه پرونده محکوم به قصاص منجر به رضایت شد.که نسبت به سال های گذشته ۶۷ درصد صلح و سازش افزایش پیدا کرد.»
وی با اشره به اینکه یکی از این پرونده ها،پرونده رقیه بود در ادامه گفت:«پرونده اتهام قتل این خانم،قریب به ۱۸ سال در مجموعه قضایی مطرح بود و مدت مدیدی هم متهم در زندان سپری کرد.حکم قصاص او هم صادر شده بود. در سال جاری تمام تلاشمان را گذاشتیم تا با اجرای دستور رئیس قوه در پرونده قصاص ورود پیدا کنیم.به همین دلیل دو جلسه سازش گذاشتیم و خوشبختانه منجر به نتیجه شد.
توافق اولیه در جلسه اول انجام شد و در دومین جلسه تلاش ما نتیجه داد.به این ترتیب پس از ۱۸ سال با گذشت اولیای دم محکوم الیه از زندان آزاد شد.»
رجبی درآخر با اشاره به اینکه متهم در طول محکومیت خود صاحب فرزند شده است گفت:«امیدوارم کانون زندگی این متهم گرم و گرمتر شود.»