قرار بعد ۹ شب بچه پولدارهای تهران ؛ عاشقم من، عاشقی بیقرارم!

در زیر یکی از این عکس‌ها نوشته است: «عشق یعنی جریمه بعد ۹ شبو میدم فقط بیا ببینمت/دوست داشتنتون رو به حرف نه به عمل ثابت کنین» ما هم فقط نگاه !؟

عصر ایران ؛ کاوه معین‌فر – در روزهایی که شیوع ویروس کرونا زندگی ما وتقریبا همه مردم جهان را درگیر خود کرده است دیدن بعضی اتفاقات واقعا ناراحت کننده، تعجب برانگیز و گاهی مشمئز کننده است.
علیرضا وهاب‌زاده (مشاور مطبوعاتی وزیر بهداشت) روز گذشته در توئیتی نوشت : « درست در شب‌هایی که پرستاران در بخش‌های کرونا برای مرگ و زندگی بیماران می‌جنگند، بچه پولداهای تهران! برای اینکه ثابت کنند بامردم عادی متفاوت هستند، برای دور دور‌های شبانه رسما فراخوان می‌دهند! این‌‌ کارعلاوه بر دهن‌کجی به قانون و کادر درمان، توهین به مردمی است که قانون را رعایت می‌کنند.»
واقعا با دیدن عکس‌های منتشر شده مربوط به این اتفاق فقط یک نکته در ذهن نقش می‌بندد : اینها چرا اینجوری هستند؟ چرا با همه چی می‌خواهند پُز بدهند؟ چرا اینقدر عُقده‌ای؟ و در نهایت سوال اصلی : اینها کی هستند؟

قرار بعد 9 شب بچه پولدارهای تهران ؛ عاشقم من، عاشقی بیقرارم!
کسانی که چند ماه است در خانه مانده‌اند و از عوارض این اتفاق دچار انواع و اقسام افسردگی و ناراحتی شده‌اند با دیدن این موقعیت مسخره که طرف هم پولش را و هم عشق و حالش را می‌کوبد تو صورت ما، چه حالی به او دست می‌دهد؟
مردمی که تمام سعیشان را می‌کنند تا قبل از ساعت ۹ شب – در ترافیک شدید خیابان‌ها – خود را به خانه برسانند با دیدن این عکس‌ها و از این قبیل خودشیرینی‌ها چه حسی به آنها دست می‌دهد؟
بسیاری به دلیل شرایط کرونایی مجبور به تعطیل کردن حرفه‌شان شده‌اند و عملا چند ماه است کار و کاسبی ندارند، آیا دیدن چنین عکس‌هایی جگر آنها را آتش نخواهد زد؟
کادر درمان که چند ماه است هم خودشان هم تمام اعضا خانواده‌شان با بالاترین ریسک به ابتلا در حال مبارزه هستند از ته قلب امیدوارم که چنین عکس‌هایی را نبینند. ولی چه امید عبثی با توجه به این انفجار ارتباطات قطعا خواهند دید.
همین دیروز محمد مالی (فعال اجتماعی در خوزستان) عکسی در توئیتر منتشر کرد و نوشت:
«عکسِ قرن! سرکار خانم راضیه طاهری پرستار بیمارستان ریفرال رازی اهواز و دخترش. به افتخارشان…»
یک نکته مهم را یادآوری کنم بحث پولداری و بی‌پولی یا توانایی مالی پرداخت جریمه و … در سطح دوم این دسته از اتفاقات قرار می‌گیرد. در لایه اولیه و اصلی آن یک مشکل فرهنگی-اجتماعی جدی وجود دارد که انجام چنین حرکت‌هایی از آن نشات می‌گیرد.
مشکل فرهنگی که هر کس به نحوی خود را جدا از دیگران می‌داند و خودش را به هر دلیلی (پول، ارتباطات، موقعیت و …) استثنا از مابقی جامعه حساب می‌کند. او فکر نمی‌کند که قانون همگانی است او فکر می‌کند قانون برای همه است به غیر از ما که اینیم ، اینجوریم یا این رو داریم یا …
عکس خانم راضیه طاهری پرستار بیمارستان ریفرال رازی اهواز 
قرار بعد 9 شب بچه پولدارهای تهران ؛ عاشقم من، عاشقی بیقرارم!
همزمان با این اتفاق می بینیم که برای دختری معروف به “سحر تبر” گویا حکم ۱۰ سال زندان صادر شده است؟ او چه کار می‌کرد؟ عکس و تصویرهایی که در آن خودش را به شکلی ترسناک درآورده بود در اینترنت منتشر می‌کرد.
قطعا هر کسی که عکس یا فیلمی از سحر تبر دیده باشد متوجه خواهد شد که این دختر بیشتر از ۱۰ سال زندان نیازمند کمک بود و هست، کمک روحی و روانی.
ولی با دیدن عکس‌های این بچه پولدارها کسی حتی به ذهنش نمی‌رسد که فارغ از تمام بحث‌ها اینها هم نیازمند کمک روحی و روانی‌اند ولی واقعیت این است اگر متهم به حمایت یا دلسوزی از این بچه پولدارها نشوم باید بگویم که این بچه پولدارها که به هر بهانه‌ای دنبال شوآف و به رخ کشیدن خود هستند؛ هم نیازمند کمک روحی و روانی هستند.
وقتی به اصل ماجرا فکر ‌کنی می‌بینی که چنین موقعیتی (منع تردد برای کمک به مهار بیشتر همه‌گیری کووید ۱۹) یک اتفاق لاکچری و موقعیتی برای پُز دادن شده است در عین حالی که لجم می‌گیرد بیشتر احساس مسخره بودن و ترحم بهم دست ‌می‌دهد.
در زیر یکی از این عکس‌ها نوشته است: «عشق یعنی جریمه بعد ۹ شبو میدم فقط بیا ببینمت/ دوست داشتنتون رو به حرف نه به عمل ثابت کنین»
باید به این جانِ شیفته گفت: جناب عاشق! بیشتر از دوست داشتن داری بی‌فرهنگی خودت رو ثابت می‌کنی و نیازت برای مراجعه به یک روان درمانگر.
همه ما به لحاظ وجود انسانی مثل هم هستیم، ناتوان در برابر مرگ، آسیب پذیر در مقابل مشکلات جسمانی، روحی و روانی. هر چقدر هم که پولدار باشیم باز باید به لحاظ فرهنگی و اجتماعی مورد حمایت قرار بگیریم و خلا این مهم در میان پولدارهایی از قشر آنهایی که ذکر شد واقعا احساس می‌شود.
حالا که خانواده‌های این بچه پولدارها اینقدر مشغول امورات دیگر هستند که این دسته گل‌هایشان را فراموش کرده‌اند آیا هیچ نهاد اجتماعی، سازمان، رسانه یا … وجود ندارد که به اینچنین مشکلاتی رسیدگی کند؟ این مشکلات در ظاهر ساده آتش به روح و جان اکثریت زیادی از جامعه می‌زند که درگیر زندگی بخور و نمیر است.
محل تجمع و پاتوق این بچه‌پولدارها که خیلی معلوم و مشخص است کسی نیست یک شب به آنجا برود و ۲ کلمه حرف حساب با آنها بزند؟
کسی هست کمک کند؟ کسی هست به این مسائل توجه کند؟ یا خیر همه درگیر چهار کلمه شعر اردوغان هستند که از سر نادانی خوانده است!
منبع عصر ایران
از طريق کاوه معین‌فر
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.