پسرانم مرا مجبور به سرقت میکردند
رسیدگی به این پرونده از چند ماه قبل با ثبت اولین شکایت از سوی دختری جوان آغاز شد.
او به مأموران گفت: بهعنوان مسافر سوار خودروی پژویی شدم که در ظاهر مسافرکشی میکرد. یک زن میانسال جلو نشسته بود و بجز راننده یک مرد هم روی صندلی عقب بود.
حضور زن میانسال در خودرو باعث شد تا اعتماد کنم و سوار شوم. پساز دقایقی متوجه رفتار مشکوک آنها شدم و بلافاصله از راننده خواستم تا توقف کند، اما راننده توجهی به حرف هایم نکرد و درهای ماشین را قفل کرد و فردی که کنارم نشسته بود چاقویی را از جیبش درآورد و روی پهلویم گذاشت تا ساکت شوم.
از ترس به آنها گفتم که هرچیزی دارم به آنها میدهم تا بگذارند من از خودرو پیاده شوم. لحظاتی بعد گردنبند طلا و مقداری پول نقد و همینطور کارت بانکیام را گرفتند و از خودرو پیادهام کردند.
بعد از اظهارات این دختر جوان، چند زن دیگر هم با ادعاهای مشابه به مأموران مراجعه و شکایتشان را مطرح کردند.
توضیحات شاکیهای پرونده نشان میداد که مأموران با یک باند سرقت و زورگیری طرف هستند. همچنین پلیس در تحقیقات متوجه شد که زن میانسال از سوی سایر سارقان مادر خطاب میشود و او به مردان زورگیر میگوید که با طعمهها چه کنند.
تحقیقات بیشتر نشان داد که محدوده کاری سارقان اطراف شهرری بوده است و آنها اغلب طعمه هایشان را داخل شهر سوار خودرو نمیکردند و تنها به سراغ افرادی میرفتند که قصد خروج از شهرری را داشتند تا در فرصت مناسب و در مکانی خلوت مورد سرقت قرار دهند.
البته این همه ماجرا نبود به گفته برخی از قربانیان که زن بودند، سارقان پس از سرقت آنها را مورد خشونت قرار داده و اذیت میکردند که در این خصوص هم شکایاتی مطرح شد.
پس از آن مأموران پلیس موفق شدند با ردیابیهای فنی خودرو پژو سارقان را شناسایی و راننده آن را بازداشت کنند. صاحب خودرو که جوانی بهنام حمید بود در بازجوییهای اولیه اعتراف کرد که به همراه برادر و مادرش و دو نفر از دوستانش از مسافران سرقت میکردند.
پس از اعتراف حمید، مأموران سایر متهمان را شناسایی و بازداشت کردند که همه آنها به سرقتها اعتراف کردند.
با تکمیل تحقیقات و شناسایی همه متهمان و تکمیل پرونده، کیفرخواست علیه ۵ متهم صادر و پرونده آنها برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، کیفرخواست علیه متهمان خوانده شد و سپس شاکیها که اغلبشان در دادگاه حاضر بودند چگونگی سرقت اموالشان را به قضات شرح دادند.
در ادامه متهمان یک به یک در جایگاه حاضر شدند و همه آنها اتهامات وارده را در خصوص سرقتهای میلیونی، طلا، تلفن همراه و اموال قیمتی شاکیان پذیرفتند اما اتهام خشونت علیه زنان را نپذیرفتند.
متهم زن این پرونده با نام پروین هم در دفاع از خودش گفت: سالها پیش شوهرم فوت کرد و من با سختی دو پسرم را بزرگ کردم. اما بعد از مدتی متوجه شدم که به جای کار کردن سرقت میکنند و به من هم پیشنهاد دادند که در سرقتها به آنها کمک کنم.
نقش من هم این بود که کنار پسرم در خودرو بنشینم تا مسافران برای سوار شدن اعتماد کنند. به من گفته بودند فقط سرقت میکنند اما من در جریان خشونتشان نبودم. من ناچار بودم به حرف پسرانم گوش کنم وگرنه به من خرجی نمیدادند.
این اظهارات با واکنش دو پسر این زن میانسال مواجه شد و گفتند: سرقت کردن را از مادرمان آموختهایم. مادرمان از همان اول با سرقت کردن زندگیمان را اداره میکرد. البته مادرمان در سرقتها نقشی نداشته و همانطوری که خودش هم گفته فقط با نشستن در صندلی جلوی خودرو باعث جلب اعتماد طعمه هایمان میشد.
سپس دو متهم دیگر پرونده که در ۳ سرقت با این مادر و پسرانش همکاری کرده بودند برای دفاع از خودشان به جایگاه رفتند و گفتند: فقط برای فروش اموال مسروقه همکاری کردهاند و سرقتها را دو برادر انجام دادهاند.با توجه به مطرح شدن مسأله خشونت علیه زنان در این پرونده از سوی برخی از شاکیها، ادامه رسیدگی به این پرونده غیرعلنی شد و با پایان جلسه دادگاه نیز قاضی زالی و قاضی دلداری برای تصمیمگیری در این پرونده وارد شور شدند.
منبع: ایران