حمله کم‌سابقه رسانه اصولگرا به رائفی‌پور

رائفی پور در سایتش اعلام کرده «به سوالات شخصی و خصوصی درمورد رائفی‌پور پاسخ داده نخواهد شد.»

یک روزنامه اصولگرا در شماره اخیر خود طی یاداشتی تفصیلی، ضمن مرور بر عملکرد یکی از سخنرانان جنجالی سال‌های اخیر که میان طیف انقلابی، طرفداران زیادی دارد، عملکرد وی را نقد کرده و تأکید می‌کند: «ساده‌انگاری مسائل، به‌دنبال نشانه‌ها و دست‌های پنهان گشتن، آخرالزمانی دیدن تمام موضوعات، شلوغ و پراکنده بحث کردن، تقسیم طرفین مسائل به خیر و شر مطلق» نمی‌تواند مخاطبان خوبی پرورش دهد.

به گزارش عصر ایران به نقل از ایرنا پلاس؛ روزنامه فرهیختگان در شماره روز چهارشنبه ۳ اردیبهشت خود یادداشتی تفصیلی به قلم رضا مشتاقی درباره یکی از چهره‌های جنجالی اصولگرایان طی سال‌های اخیر منتشر کرد. او کسی نیست، جز علی اکبر رائفی‌پور؛ نویسنده در ابتدا به چگونگی به شهرت رسیدن او می‌پردازد و در این باره می‌نویسد: «او با شور از رازهای نهفته‌ در طراحی اسکناس یک دلاری سخن می‌گوید و رمز اعداد ۹ و ۱۱ و ۱۳ و مفهوم آنها در کابالا و فراماسونری و چگونگی پنهان کردن این نمادها در طراحی دلار را افشا می‌کند. رائفی‌پور بر پنهان‌کاری آیین‌ها متمرکز بود و می‌کوشید از آنچه او نماد فرقه‌های مختلف به‌خصوص فراماسونری می‌دانست، رمزگشایی کند».

در بخشی دیگری از این گزارش، به مصادیقی از شیوه کار رائفی‌پور اشاره شده و می‌نویسد: «در نقد فیلم، رائفی‌پور ابایی نداشت به اتفاقاتی که سال‌ها بعد از ساخت یک فیلم افتاده است، استناد کرده و از آنها برای تحلیل فیلم استفاده کند. مثلا در نقد فیلم «ارباب حلقه‌ها»، رائفی‌پور برج ساعت سلطنتی مکه را که سال‌ ۲۰۱۱ در نزدیکی کعبه ساخته شد، مشابه برج تک‌چشم موردور در این فیلم دانست که اولین قسمت آن در سال ۲۰۰۳ منتشر شده است و مدعی شد «این برج حاصل لابی صهیونیست‌هاست برای اینکه مشابهتی ایجاد کرده و چنین به ذهن متبادر کنند که آن برج شیطانی در فیلم، نماد مسلمان‌هاست.» نویسنده همچنین تأکید می‌کند، شیوه رائفی پور در رمزگشایی از موزیک‌ها reversing یا معکوس کردن اشعار است که به گفته خودش برای بیرون کشیدن محتوای شیطانی آن است.

در بخشی از این گزارش با اشاره به اینکه پیشینه رائفی‌پور نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، تأکید می شود هرچند اطلاعاتی از سوابق تحصیلی او وجود دارد و گفته می‌شود در یکی از دانشگاه‌ها حسابداری خوانده است، اما وی در شبکه افق صداوسیما به عنوان «استاد دانشگاه، نظریه‌پرداز، پژوهشگر حوزه‌ دشمن‌شناسی و آخرالزمان‌شناسی، بنیانگذار مرکز مطالعات آسیای غربی و آفریقای شمالی موسوم به «وانا»، عضو سابق هیات‌علمی مرکز مطالعات راهبردی آمریکا، ایجادکننده و مدرس واحدهای درسی «دشمن‌شناسی»، «تاریخچه‌ استکبار» و «مدیریت رسانه» در دانشگاه امام صادق(ع)، آینده‌پژوه تحرکات صهیونیسم جهانی و مدیر موسسه‌ «مصاف ایرانیان» معرفی شده است.

نویسنده همچنین به ورود رائفی‌پور به حوزه‌های مختلف می‌تازد و از او نقل می‌کند که کار او تهدیدشناسی در سایر حوزه‌هاست. فرهیختگان در ادامه نقدش تأکید می‌کند «رائفی‌پور همان منهج فکری را که در فراماسون‌شناسی داشته، به تحلیل دیگر حوزه‌ها تسری داده و با همان ابزار وارد این معرکه‌ها شده است. در مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… نیز دیگر از نظر او مسائل چندبعدی و پیچیده نیستند بلکه مشکلات و تهدیدها ناشی از صف‌آرایی جناح خیر دربرابر جناح شر است که باید با رویکرد تهدیدشناسی وارد شد و توطئه‌های شر را باطل کرد». وی در بخش دیگری از نقدش به رائفی پور می نویسد« این رویه خلاف مشی و مرام رهبری است که فردی، با وجود فقدان تخصص در حوزه‌های مختلف، در جایگاه استادی بنشیند و برای مخاطبان، اظهارفضل کند».

نویسنده با طرح این موضوع که رائفی‌پور خود را آینده پژوه معرفی می کند و مدعی شده پیشتر ظهور داعش را پیش بینی کرده است، این ادعای او را به سخره می‌گیرد و تأکید می‌کند در هیچ کدام از اظهارات وی، مصداقی برای ادعای او پیدا نمی‌شود. در بخش دیگری از این نقد به عدم تمایل دیگران برای نقد وی اشاره می شود که «یکی از دلایل این موضوع، ادبیات تهاجمی و خشن رائفی‌پور درمقابله با دیگری خود است. «خرحزب‌اللهی»، «سگ‌سکولار»، «سلبریدی» و «غرب‌گدا» از واژگانی است که رائفی‌پور در تخاطب با دیگریِ خود از آنها استفاده کرده است. از سوی دیگر، رائفی‌پور در فضای مجازی هواداران بسیار متعصبی دارد که به کوچک‌ترین نقدی شدیدترین واکنش‌ها را نشان می‌دهند و تا حدی منتقدان را به دالان سکوت هدایت می‌کنند».

این روزنامه واحد موسیقی، واحد کشاورزی و امنیت غذایی، واحد خانواده، واحد نرم‌افزار، واحد دشمن‌شناسی، ساخت سلاح و پرینتر سه‌بعدی و سامانه‌ پاداسکای را تنها ‌بخشی از فعالیت‌های موسسه‌ مصاف ایرانیان با مدیریت علی‌اکبر رائفی‌پور دانسته که تحت‌عنوان فعالیت در حوزه مهدویت و دشمن‌شناسی شکل گرفته و از این که موسسه ای در این همه فعالیت متنوع و بی ارتباط به هم ورود کرده ابراز شگفتی کرده است.

به گفته نویسنده، رائفی پور که در سایتش اعلام شده «به سوالات شخصی و خصوصی درمورد رائفی‌پور پاسخ داده نخواهد شد.» در یک سخنرانی جزئیات فیلم خودکشی کاووس سیدامامی را تشریح و در چند توئیت متن ایمیل‌های کاوه مدنی را افشا می‌کند. اینها دیگر چیزهایی نیستند که در حوزه‌ صلاحیت و اختیارات یک پژوهشگر، یک سخنران یا مدیر یک موسسه‌ خصوصی و غیرانتفاعی باشد! ورود به این مباحث، یعنی وارد شدن در بازی امنیتی و نقش کارگزار اطلاعاتی برای خود تعریف کردن!

نگارنده در انتها نیز بااشاره به اینکه مخاطبان رائفی پور و تریبون‌هایی که به او سپرده شده، موضوعات و جایگاهش تغییر کرده است، نتیجه‌گیری می‌کند «با وجود این هنوز ساده‌انگاری مسائل، به‌دنبال نشانه‌ها و دست‌های پنهان گشتن، آخرالزمانی دیدن تمام موضوعات، شلوغ و پراکنده بحث کردن، تقسیم طرفین مسائل به خیر و شر مطلق، و هوادارانی که به تبع استادشان همه‌چیز را در این دوگانه می‌بینند و هر انتقاد و ایرادی را نشانه‌ای از شمشیر کشیدن جبهه‌ باطل می‌دانند با خود دارد. این ویژگی‌ها نمی‌توانند پرورش‌دهنده‌ خوبی برای ذائقه‌هایی که پای تریبون‌های گسترده‌ و رو به ازدیاد او می‌نشینند، باشند».

جالب اینجاست که این مقاله در خبرگزاری تسنیم نیز با رویکردی تاییدآمیز بازنشر شده است. در شرایطی که بسیاری اساتید و چهره ها برای سخن گفتن با انواع محدودیت‌ها مواجه می شوند و از جمله مجوز سخنرانی در دانشگاه ها را ندارند، رائفی پور بدون تخصص از این دانشگاه به آن مرکز در حال رفت و آمد و سخن پراکنی است؛ اما مشخص نیست دلیل این که بعد از حدود ۱۰ سال نقش آفرینی این چهره، بخشی از جریان اصولگرا نسبت به این نقش آفرینی پرابهام ایجاد سوال کرده، چیست؟!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.