علیرضا افتخاری: مگر در دنیا چند شجریان و افتخاری داریم؟

موسیقی ما نوشت: اخبار مربوط به درگیری و حمله به علیرضا افتخاری در روزهای گذشته، حاشیه‌های فراوانی ایجاد کرد که در پی همین ماجرا، علیرضا افتخاری توضیحاتی را ارئه داد.علیرضا افتخاری: مگر در دنیا چند شجریان و افتخاری داریم؟

اخبار مربوط به درگیری و حمله به علیرضا افتخاری در روزهای گذشته حواشی فراوانی ایجاد کرد. در توضیحات اولیه درباره‌ این خبر آمده بود: «خودروی شخصی علیرضا افتخاری در منطقه روستای آراسنج سفلی در نزدیکی ساوه مورد حمله عده‌ای ناشناس قرار گرفت. در این حمله که به تخریب خودرو این خواننده منجر شد این هنرمند نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفت و از ناحیه چشم و صورت آسیب دید.»
تکذیب پلیس
ساعاتی پس از انتشار این خبر، مرکز اطلاع رسانی پلیس استان قزوین ضمن تکذیب حمله به علیرضا افتخاری در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «علیرضا افتخاری خواننده کشورمان ساعت ۱۳ و سی دقیقه، پس از اتمام برنامه کنسرت خود در شهرستان تاکستان حین برگشت به سمت تهران، در مسیر متوجه درگیری عده‌ای در منطقه آراسنج بوئین زهرا شد که برای وساطت و خاتمه دادن به این درگیری از خودرو خود پیاده و با یکی از همراهانش به محل نزاع نزدیک شد.»
اطلاعیه پلیس قزوین با واکنش خواننده «نیلوفرانه» همراه شد.
افتخاری: از این ضربه بیشتر دردم آمد تا اصل واقعه!
علیرضا افتخاری پس از اطلاعیه پلیس قزوین درباره اتفاق رخ داده گفت: «ما در جاده بوئین زهرا در حال حرکت بودیم و یک ماشین در جلو و سمت چپ من به ناگهان گردش به راست کرد تا  به جاده فرعی برود که من هم همراه او برای اینکه با او تصادف نکنم گردش به راست کردم. بعد از ماشین پیاده شدم و خدارا شکر کردم که با آنها برخورد نکردم و به کسی آسیبی نرسید. فشارم افتاد و روی زمین نشستم. در همین حین من متوجه نشدم همسر راننده یا خودش تلفن زدند و بعد از آن یک عده با چند ماشین آمدند و همگی روی سر من ریختند. هرچه گفتم من فلانی هستم توجهی نکردند و گفتند می خواستی اینها را از عمد بکشی. به هرحال وقتی درگیری بالا گرفت همراه من آقای عزیزی به ۱۱۰ زنگ زدند تا بلکه پلیس به داد ما برسد.»
افتخاری  با اشاره به کبود بودن پای چشمش و دیگر آثار ضرب و شتم بر بدنش گفت: «به هرحال من از آنها گذشتم و به راهم ادامه دادم ولی بعدا وقتی در رسانه‌ها دیدم که پلیس گزارش داده که من در حین میانجیگری مشت خوردم خیلی دلم شکست و از این گزارش خلاف و دروغ مکدر شدم و در واقع  از این ضربه بیشتر دردم آمد تا اصل واقعه! آخر چگونه من می‌توانستم میانجی باشم؟ چطوری من یک نفر می‌خواستم این همه آدم را با چوب و چماق از هم جدا کنم؟ اگر من میانجی بوده‌ام آیا به پلیس زنگ می‌زدم؟ چرا بعدش رضایت دادم؟ چرا گفتم باید اینها را نصیحت کنند؟ البته دادستان بوئین زهرا به آقای عزیزی (مدیر برنامه‌های من) زنگ زدند و گفتند حکم اینها روی میز است. می خواهید زندانی‌شان کنیم؟ که من گفتم نه نمی‌خواهم زندان بروند ولی چیزی را امضا نکردم.»
علی عزیزی: گفته‌های پلیس را تکذیب می‌کنم
علی عزیزی مدیر برنامه‌های علیرضا افتخاری هم در این‌باره توضیح داد: «پلیس نیروی انتظامی اعلام کرده آقای افتخاری وسط دعوا رفته‌اند که وساطت کنند. من به عنوان ناظر و کسی که در این بحث بودم و ناظر اتفاقات، این موضوع را به کل تکذیب می‌کنم. دعوا دقیقا به گونه‌ای بود که بین  تا ۸ تا ۱۰ نفر مهاجم به استاد افتخاری حمله کردند و واقعا به قصد کشت ایشان را دوره کرده و می‌خواستند خفه‌شان کنند و به سر و صورتِ آنان ضربه وارد می‌کردند. به گونه‌ای که چشم و بدنشان کبود شد و در این میان کسی نبود میانجی‌گری کند. من گفته‌های پلیس را تکذیب می‌کنم و به صراحت می‌گویم که  به آقای افتخاری حمله شده است.»‌
دبیر کانون ناشران خانه موسیقی افزود: «من به عنوان کسی که در حوزه‌ موسیقی فعالیت دارم،‌ دلم می‌سوزد که یک خواننده‌ این کشور از دیروز به خاطر دل‌شکستگی گریه می‌کند و از اتاق‌شان بیرون نمی‌آیند. آقای افتخاری از حق خودشان گذشت؛ ولی ما نباید از این ظلم بگذریم. به نظرم جامعه‌ موسیقی باید واکنش نشان دهد و سرش را زیر برف نکند. این واقعیتی هست که موسیقی مظلوم واقع شده و همه عزیزانی که در موسیقی هستند به تبع آن مظلوم واقع شدند وگرنه کسی جرات نمی‌کند که با وجود شناخت از چهره استاد افتخاری و علی‌رغم معرفی ایشان به او حمله کنند. اگر چوبی که می‌خواستند به سر ایشان بزنند را من نمی‌گرفتم، شاید حالا پیش ما نبودند. این مساله را باید جدی بگیریم تا فردا اتفاق بدتری نیفتد.»
افتخاری: این چُماق نباید سر من فرود می‌آمد!
علیرضا افتخاری نیز درباره حواشی به‌وجود آمده گفت: «من چندوقت پیش دیدم یک سری بلندگو دست گرفته بودند و علیه استاد شجریان حرف‌هایی زدند و کلام‌هایی بر زبان آوردند که دل هر آدمی در این حوزه را می‌سوزاند؛ اگر آن موقع کسانی که اهل فن بودند یا حتی مسئولین این حوزه عکس‌العمل نشان می‌دادند، مطمئنا امروز این چُماق سر من فرود نمی‌آمد! ما نباید این موضوع را نادیده بگیریم و باید عکس‌العمل نشان بدهیم که این اتفاق فردا تکرار نشود؛ واگرنه در آینده فعالانِ موسیقی ایران، بیش از پیش مورد ظلم قرار می‌گیرند؛ چرا باید استاد شجریان را ملعون صدا کنند؟ مگر در دنیا و ایران چند شجریان و افتخاری داریم؟ چقدر باید زحمت بکشیم تا صدایی مثل این استاد گرامی بیاید و پرورش پیدا کند و مورد قبول جامعه شود؟ شاید این اتفاق میلیون ها سال طول بکشد و ما در عوض آنها  را به سادگی از دست می‌دهیم.»
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.