روایتی از فقر و شرمندگی …

گاهی وقتها ناخواسته چیزهایی را می بینی و می شنوی که نباید. با خودت می گویی کاش نمی دیدم. کاش نمی شنیدم. کاش اصلاً در آن لحظه آنجا نبودم. بی خبری خوش خبریست. به مانند سخنگو ها و گویندگان خبر سیما ، همه چیز در این کشور خوب است. رفاه و آبادانی همه جا را فرا گرفته است. و فقر، مگر اصلاً داریم؟؟؟
پایگاه خبری رسا نشر – همین چند ساعت پیش، پیرمرد سیگار فروش درون دکه اش دختر جوانش را مورد شماتت قرار می داد. پیر مرد نگران با غضب می گفت ” نمیگی نگرانت میشم؟؟ . می دونی ساعت چنده؟” دختر هم سرش را پایین انداخته بود و با صدای لرزان گفت” بابا اتوبوس نبود.می دونی چندتا ماشین باید سوار شم تا برسم خونه؟ . بخدا همش سراپا بودم. پاهام درد می کنه” پدر نگران گفت” چرا به من زنگ نزدی؟ گوشیتم که خاموش بود.” دختر گوشی قدیمی را از داخل کیفش دراورد و نشان پدر داد.” بابا حاجی می دونی این گوشی باطریش خرابه ها. همش دو ساعت شارژ نگه می داره. تازه اگرم روشن بود شارژ پولی نداشت زنگ بزنم. می دونی چند روزه گوشیم و شارژ نکردم من؟ خستم کرده بخدا. همش باید وایسم شارژش کنم. همه جا آبروم رفته . بچه ها مسخرم می کنن. میگن شماره واتساپت و بده جزوه ها رو برات بفرستیم. کلاسمون گروه داره. اما من باید از این و اون بپرسم چه خبره. بابا حاجی قرار بود برام گوشی بگیری. بعد می دونی و میگی چرا زنگ نزدم؟ می دونی من جز کارت مترو و اتوبوس پول دیگه ای نداشتم و مجبور شدم انقدر دیر برسم. بعد بازم می پرسی؟؟؟”
به یکباره همه چیز تغییر کرد . پدر بر افروخته و عصبانی در یک لحظه به پدری شرمنده و ناراحت تبدیل شد. دست نوازش بر سر دخترش کشید و گفت می خرم برات بابا …

دیگر نتوانستم این صحنه را ببینم. بغضم گرفت. سرم را پایین انداختم و رفتم.چقدر راحت بغض دختری جوان می شکند. و چه راحت پدری پیر شرمنده فرزندش می شود. فقر ، واژه فراموش شده در میان گفتگوهای روزمره مردم و مسئولین این کشور. برخی به چه راحتی هر سال گوشی آیفون خود را ارتقاء می دهند تا به روز باشند. و برخی هم به چه سختی تلفن معیوب خود را ساعت به ساعت شارژ می کنند تا شاید کسی نگرانشان نشود! برخی ها انقدر دارند که نمی دانند با پولشان چه کنند. و برخی همچون پیرمرد سیگار فروش نمی داند با پول کمی که دارد کدام سوراخ زندگی اش را پر کند. جالب قصه اینجاست که تحریم ها قشر ضعیف را ناتوان تر و کم توان کرده است. اما برای بالادستی ها بد نشده است. دلارها و سرمایه هایشان پا به پای افزایش قیمت دلار رشد کرده است. خلاصه که اوضاع خوبی نیست. و کیست که این جمعیت بینوا را دریابد خدا می داند ….
با خودم گفتم کاش وزیر ارتباطات سریعتر پروژه تلفن همراه قسطی را راه اندازی کند تا این پدر پیر بتواند بی آنکه زیر بار قرض و فشار برود،  بتواند به قولش عمل کند . لا اقل اگر دخترش دیر می رسد خبر دهد تا بابا حاجی چشم براه و نگران نماند ….
شبنم حاجی اسفندیاری

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.