موضع گیری ایرانیان در مقابل هم / سفید یا سیاه، خوب یا بد ، دوست یا دشمن ؟؟

هیچ حد وسطی وجود ندارد. شما نمی توانید بی طرف باشید. یا اینکه نظری غیر از نظر تعیین شده اتخاذ کنید. یا با ما هستید و یا بر ضد ما . یا دوست هستد و یا در صف دشمنان ما قرار میگیرید. مهم نیست چه کسی هستید. چه جایگاهی دارید. اصلاً چگونه فکر می کنید. شما یا سفید هستید و یا سیاه …

پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری : مسائل و اتفاقات در ایران کم نیستند. در هر رویداد و مسئله مهمی نقطه نظراتی توسط افراد و افکار مختلف در جامعه شکل می گیرند. داده ها بسرعت تجزیه و تحلیل می شوند و در نهایت مواضع پیرامون آن مساله اتخاذ می شود. حال با بیانیه رسمی از طرف سازمان یا نهاد دولتی، و یا نظرات افراد عادی جامعه در کوچه و بازار و فضای مجازی. این نظرات می تواند متفاوت از هم باشد. ممکن است من و شمای نوعی بر سر یک موضوع اتفاق نظر داشته باشیم. و یا اینکه به شدت با هم در تقابل باشیم. اما در این وسط هستند افرادی که موضوع برایشان مهم نیست. یا اینکه نظری ندارند و دلشان نمی خواهد واکنش نشان بدهند. حتی شاید نظرشان متفاوت از ما که موافق یا مخالف هستیم باشد. موضع گیری در قبال مسائل و رویدادها با توجه به اهمیت،  شخصیت و  مسئولیت موضع گیرنده متفاوت است و می تواند نظر یک مسئول با نظر آحاد جامعه صد در صد در خلاف هم باشد.

در ایران اما در هر حادثه و رویدادی حتی بدون بررسی دقیق و اعلام نتیجه رخداد، سریعاً به موضوع واکنش داده می شود. مهم نیست چه اتفاقی باشد. در نهایت دو جبهه شکل میگیرد. موافقین و مخالفین. این رویدادها می تواند ورزشی باشد، انتخاباتی باشد و یا حادثه ای باشد مانند سقوط هواپیما به دلیل اشتباه سیستم پدافندی نظامی. یک عده نظراتی دارند. و واکنش نشان می دهند. بدون فوت وقت یک جماعتی پیدا می شوند تا مخالفت خود را با نظر گروه اول ابراز کنند. و این مخالفت ها هم اکثراً توأم با توهین، تهدید و فشار همراه است. موضع گروهی که قدرت و زور آن بیشتر باشد و ابزار اطلاع رسانی بیشتری در دست داشته باشد، در اینجا به حق نزدیک تر است. هرچند اگر هم به حق و صحیح نباشد!!

بعنوان نمونه در پی سرنگون کردن اشتباهی هواپیمای مسافربری و کتمان حقیقت موضوع تا سه روز بعد، عده ای از هنرمندان از این دروغی که به جامعه گفته شده بود دلخور شدند و در یک اقدام بی سابقه از حضور در جشنواره های هنری فجر انصراف دادند. دلیلشان هم حال بد این روزهای دی ماه بود. با شروع انصراف ها ، یک عده دیگر پیدا شدند و با این اقدام مخالفت کردند. صراحت در مخالفت بد نیست. اما اینکه بخواهیم چون مخالف آن حرکت هستیم ابتدا توهین کنیم. و بعد از ابزار تهدید استفاده کنیم، نه خوشایند یک جامعه اسلامی است و نه در قامت دموکراسی جای میگیرد. چرا نمی توانیم مخالف خود را درک کنیم. و به تصمیمش احترام بگذاریم ؟ اصلاً چرا باید با ربط و بی ربط نظر بدهیم. به استاد دانشگاه، مهندس و یک نظامی ارتباطی ندارد که بخواهد در امور هنرمندان دخالت کند. یا موافق این اتفاق هستید و یا مخالف. خیلی راحت می توانید اگر هم مخالف هستید دلایل مخالفت خود را ابراز کنید. دلیلی ندارد که هرکسی بلند شود و در صفحه مجازی اش با تخریب دیگران مخالفتش را با تحریم جشنواره فجر بیان کند.
سارا بهرامی دلش نمی خواهد در جشنواره امسال حضور داشته باشد. شهاب حسینی دوست دارد جشنواره پر رونق باشد. سیروان خسروی هم نظر خودش را دارد. اما آیا کرامت انسانی مهم تر است یا جشنواره فجر!! دلیلی ندارد چون مهراب قاسمخانی این موضوع را نمیخواهد، سیروان خسروی به وی و دوستانش بتازد که خودنمایی می کنید و … . شما در هیچ مساله اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فعالیت نداشتید. اشکالی ندارد. کسی هم اصرار نکرده است. توهینی هم به شما نکرده اند. حالا اکنون که عده ای تصمیمی را گرفته اند به آن احترام بگذار. مخالفتی دارید بیان کنید. اما روش توهین و تهدید روش تندروهایی است که فرمانشان به دست هیچکس نیست.
هنرمندان و سلبریتی ها در هرکجا پرچمدار و پر رنگ ترند. حتی از سیاستمدار ها بیشتر دیده می شوند. برای همین است که اگر هنرمندان در یک خیریه و یک حادثه حضور پر رنگ تری دارند ، حمایت ها از آن بیشتر می شود. نمونه اش زلزله کرمانشاه و سر پل ذهاب !  همین هنرمندان می توانند سکوت کنند. می توانند نسبت به مسائل جامعه بی تفاوت باشند و برایشان مرگ و میر آدم ها مهم نباشد. تا کمتر در مذام اتهام قرار بگیرند. اما اگر ریسک می کنند و آبرویشان را با آن مساله گره می زنند ، نباید مدام مورد آزار و توهین قرار بگیرند. حتی اگر این حضور ، درخواست رإی دادن به حسن روحانی باشد! هنرمندان به واسطه محبوبیت و طرفداران زیادی که دارند می توانند تاثیر زیادی داشته باشند . در همین مساله زلزله کرمانشاه. آنها حمایت کردند. حتی حضور فیزکی داشتند. کمک مالی کردند و مردم را تشویق به حمایت و همراهی کردند. اشکالی ندارد اگر برخی خود نمایی هم کردند. عکس سلفی هم اگر گرفتند . اتفاقاً به عقیده من خودنمایی در کار خوب، چیز بدی نیست. حتی اگر بازیگر یا ورزشکاری برای ارضاء حس خودنمایی و پز دادن یک کار خیر انجام می دهد، تاثیر مثبتی که روی جامعه می گذارد بسیار با ارزش تر از حقیقت این ماجراست. عمر فخر فروشی یک هنرمند با کمکی که می کند شاید به اندازه یک استوری ۲۴ ساعته است. اما عمل مثبت و خیر او در اذهان جامعه باقی می ماند.
بد نیست کمی در برخورد با نظرات و افکار دیگران تأمل کنیم. من می توانم مخالف باشم. میتوانم موافق باشم. اما حق ندارم بر ضد دیگری حرکتی نابجا انجام دهم. سهم من و شما در همه چیز مساوی است. سفیدی و سیاهی در جامعه معنا ندارد. دوستی و دشمنی در میان هموطنان یک کشور جایگاهی ندارد. این انسانیت است که ملاک همه چیر است. ملاک خوبی و بدی. اینکه چگونه فکر می کنم، چه می پوشم و چه می گویم تا زمانیکه به دیگران ضربه وارد نمی کند به خود من مربوط است و هیچکس اجازه ندارد نظرش را به من تحمیل کند. امروز شاید موافق شما باشم. فردا مخالف و پس فردا هیچ نظری نداشته باشم. در نهایت من هم همچون شما از این آب و خاکم. لطفاً به نظرات هم احترام بگذاریم …
 
مهدی سوری

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.