نقش اینستاگرام در جمعآوری کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه توسط علی دایی، صادق زیباکلام و نرگس کلباسی
در همین زمینه
۲۱ آبان دو سال قبل زمینلرزهای به بزرگی ۷٫۳ در مقیاس بزرگای گشتاوری رخ داد. کانون زمینلرزه ۵ کیلومتری شهر ازگله کرمانشاه بود.
ایسنا به این انگیزه مروری دارد بر نتایج این رساله دکتری که با استفاده از روش آمیخته (mix method) انجام شده است، در بخش کمّی به تحلیل محتوای اینستاگرام صادق زیباکلام، علی دایی و نرگس کلباسی اختصاص داشته و در بخش کیفی به مصاحبهی عمیق با اساتید علوم ارتباطات و مدیریت رسانه پرداخته است.
همچنین در رساله دکتری علیرضا دباغ برای اولین بار نرخ تعامل کاربران اینستاگرام با هدف مطالعه ارتباطی محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج این تحقیق از جنبههای مختلف قابل بررسی و توجه است که در اینجا به خلاصهای از آن اشاره میشود:
۱) نرخ تعامل کاربران اینستاگرام سه چهره مشهور فرهنگی، اجتماعی (نرگس کلباسی)، سیاسی (صادق زیباکلام) و ورزشی (علی دایی) در زمینه کمک به زلزلهزدگان استان کرمانشاه از نرخ متعارف تعامل بالای اعلام شده توسط شرکت فیسبوک و اینستاگرام (۵تا۷) بالاتر است و نشان میدهد در جامعه ایران توجه کاربران فضای مجازی به فعالیت چهرههای شاخص و مشارکت اجتماعی ایشان در سطح بالاتری از انتظارات قرار گرفته است و ظرفیت بزرگی برای مشارکت اجتماعی و اقدامات فرهنگی را داراست.
۲) اگرچه هر سه چهره شاخص مورد مطالعه در مقاطع مختلف بین زلزلهزدگان حضور داشتهاند اما تداوم حضور نرگس کلباسی که از هفته اول زلزله تاکنون در منطقه اطراق کرده است نتوانسته است به اندازه شهرت علی دایی که به نسبت دو چهره شاخص دیگر کمترین حضور فیزیکی در منطقه را داشته است در تعامل کاربران تأثیر فزاینده داشته باشد.
۳) بر اساس نظریه تعامل با رویکرد میروویتز میتوان گفت دنبالکنندگان صفحههای هر سه سلبریتی با تعامل خویش و پدیدآوردن اجتماع ویژه حول محوریت چهره شاخص مورد وثوق خویش شبکه جدیدی برای کمک به زلزلهزدگان در ساختاری غیر دولتی بهوجود آوردهاند.
۴) نوع برخورد ساختار سیاسی و قضایی جامعه با پدیده جدیدی که در موضوع زلزله در صفحات چهرههای مشهور در شبکههای اجتماعی اینستاگرام واقع شد و به مسدودسازی حسابهای اعلام شده هر سه نفر در مقاطع کوتاهی انجامید، مؤید نظرات منتقدانی مانند «لافی» و «مورلی» است که عدم توجه به ساختارهای سیاسی را در نظریه «میروویتز» مورد تأکید قراردادهاند.
۵) بنا به نظر برخی از متخصصان که در بخش کیفی این تحقیق با آنها مصاحبه انجام شده است، اقدام سلبریتیهای هنری و سه چهره مشهور مورد مطالعه از آنجایی که خارج از قواعد رسمی و فاقد نظارت نهادهای نظارتی دولتی و حاکمیتی است قابل توجیه نیست. نظر این دسته از متخصصان را میتوان در چارچوب نظریه اقتدارگرا ارزیابی کرد که معتقد است رسانهها که شبکههای اجتماعی به عنوان نمادی از رسانههای نوین محسوب میشوند نباید دست به اقدامی بزنند که قدرت موجود را تضعیف کند یا مختل نظم شود.
۶) کاربران صفحات اینستاگرام این سه شخصیت نشان دادهاند که حتی در صورت اختلاف نظر شدید با فعالیت و اقدامات صاحب آن صفحه در زمینه عملکردشان در کمکرسانی به زلزلهزدگان کرمانشاه در بیان انتقادات خویش جانب ادب را رعایت کردهاند و در ۹۲ درصد موارد از لحن مؤدبانه استفاده کردهاند.
۷) وقایع سیاسی و اجتماعی همزمان با دوره مورد بررسی به خوبی در سوگیری نظرات کاربران اینستاگرام سلبریتیها خودنمایی کرده است. این رخدادها را میتوان در کانتکست و زمینه تاریخی گفتمان حاکم بر ارتباط اینستاگرامی کاربران و سلبریتیها بهطور محسوس مشاهده کرد به عنوان مثال ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی دی ماه ۱۳۹۶ که با خشونتهای خیابانی همراه بود سوگیری کامنتهای کاربران را به سمت منفی گرایش بیشتری داد و از اصل کمکرسانی به زلزله زدگان در کامنتها کاست و یا مرگ کودکی به نام سارینا در اوایل بهمنماه حجم انتقادات و لحن هتاکانه به سلبریتی سیاسی را افزایش داد.
۸) سوگیری ۷۲ درصد کامنتهای کاربران اینستاگرام صادق زیباکلام، نرگس کلباسی و علی دایی در مدت تحقیق (۴ ماه اول وقوع زمین لرزه) درخصوص اقدامات این سه نفر مثبت و ۲۸ درصد منفی بوده است.
ایسنا به این انگیزه مروری دارد بر نتایج این رساله دکتری که با استفاده از روش آمیخته (mix method) انجام شده است، در بخش کمّی به تحلیل محتوای اینستاگرام صادق زیباکلام، علی دایی و نرگس کلباسی اختصاص داشته و در بخش کیفی به مصاحبهی عمیق با اساتید علوم ارتباطات و مدیریت رسانه پرداخته است.
همچنین در رساله دکتری علیرضا دباغ برای اولین بار نرخ تعامل کاربران اینستاگرام با هدف مطالعه ارتباطی محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج این تحقیق از جنبههای مختلف قابل بررسی و توجه است که در اینجا به خلاصهای از آن اشاره میشود:
۱) نرخ تعامل کاربران اینستاگرام سه چهره مشهور فرهنگی، اجتماعی (نرگس کلباسی)، سیاسی (صادق زیباکلام) و ورزشی (علی دایی) در زمینه کمک به زلزلهزدگان استان کرمانشاه از نرخ متعارف تعامل بالای اعلام شده توسط شرکت فیسبوک و اینستاگرام (۵تا۷) بالاتر است و نشان میدهد در جامعه ایران توجه کاربران فضای مجازی به فعالیت چهرههای شاخص و مشارکت اجتماعی ایشان در سطح بالاتری از انتظارات قرار گرفته است و ظرفیت بزرگی برای مشارکت اجتماعی و اقدامات فرهنگی را داراست.
۲) اگرچه هر سه چهره شاخص مورد مطالعه در مقاطع مختلف بین زلزلهزدگان حضور داشتهاند اما تداوم حضور نرگس کلباسی که از هفته اول زلزله تاکنون در منطقه اطراق کرده است نتوانسته است به اندازه شهرت علی دایی که به نسبت دو چهره شاخص دیگر کمترین حضور فیزیکی در منطقه را داشته است در تعامل کاربران تأثیر فزاینده داشته باشد.
۳) بر اساس نظریه تعامل با رویکرد میروویتز میتوان گفت دنبالکنندگان صفحههای هر سه سلبریتی با تعامل خویش و پدیدآوردن اجتماع ویژه حول محوریت چهره شاخص مورد وثوق خویش شبکه جدیدی برای کمک به زلزلهزدگان در ساختاری غیر دولتی بهوجود آوردهاند.
۴) نوع برخورد ساختار سیاسی و قضایی جامعه با پدیده جدیدی که در موضوع زلزله در صفحات چهرههای مشهور در شبکههای اجتماعی اینستاگرام واقع شد و به مسدودسازی حسابهای اعلام شده هر سه نفر در مقاطع کوتاهی انجامید، مؤید نظرات منتقدانی مانند «لافی» و «مورلی» است که عدم توجه به ساختارهای سیاسی را در نظریه «میروویتز» مورد تأکید قراردادهاند.
۵) بنا به نظر برخی از متخصصان که در بخش کیفی این تحقیق با آنها مصاحبه انجام شده است، اقدام سلبریتیهای هنری و سه چهره مشهور مورد مطالعه از آنجایی که خارج از قواعد رسمی و فاقد نظارت نهادهای نظارتی دولتی و حاکمیتی است قابل توجیه نیست. نظر این دسته از متخصصان را میتوان در چارچوب نظریه اقتدارگرا ارزیابی کرد که معتقد است رسانهها که شبکههای اجتماعی به عنوان نمادی از رسانههای نوین محسوب میشوند نباید دست به اقدامی بزنند که قدرت موجود را تضعیف کند یا مختل نظم شود.
۶) کاربران صفحات اینستاگرام این سه شخصیت نشان دادهاند که حتی در صورت اختلاف نظر شدید با فعالیت و اقدامات صاحب آن صفحه در زمینه عملکردشان در کمکرسانی به زلزلهزدگان کرمانشاه در بیان انتقادات خویش جانب ادب را رعایت کردهاند و در ۹۲ درصد موارد از لحن مؤدبانه استفاده کردهاند.
۷) وقایع سیاسی و اجتماعی همزمان با دوره مورد بررسی به خوبی در سوگیری نظرات کاربران اینستاگرام سلبریتیها خودنمایی کرده است. این رخدادها را میتوان در کانتکست و زمینه تاریخی گفتمان حاکم بر ارتباط اینستاگرامی کاربران و سلبریتیها بهطور محسوس مشاهده کرد به عنوان مثال ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی دی ماه ۱۳۹۶ که با خشونتهای خیابانی همراه بود سوگیری کامنتهای کاربران را به سمت منفی گرایش بیشتری داد و از اصل کمکرسانی به زلزله زدگان در کامنتها کاست و یا مرگ کودکی به نام سارینا در اوایل بهمنماه حجم انتقادات و لحن هتاکانه به سلبریتی سیاسی را افزایش داد.
۸) سوگیری ۷۲ درصد کامنتهای کاربران اینستاگرام صادق زیباکلام، نرگس کلباسی و علی دایی در مدت تحقیق (۴ ماه اول وقوع زمین لرزه) درخصوص اقدامات این سه نفر مثبت و ۲۸ درصد منفی بوده است.