شبکههای اجتماعی و باورپذیری دروغ؛ حملهها علیه حداد عادل
این گزارش بر اساس یادداشت های منتشر شده در گروه نخبگان خبرآنلاین به بررسی نمونه ای از یک جنجال مجازی می پردازد که از روز گذشته گسترش یافته و حاشیه های ساخته شده حول محور آن حقیقت نداشته و هدف از آن تنها سیاسی کاری و دروغ پردازی علیه یک شخصیت است.
جامعه ای شده ایم پر از جنجال؛ با حاشیه هایی مملو از شایعه و دروغ پردازیهایی که نتیجه اش تخریب و تخطئه و توهین است. البته روشن است که متولیان به اسم اطلاع رسانی و روشنگری، ناجوانمردانه اشخاص را هدف قرار می دهند. چه فرقی می کند این اشخاص، متعلق به کدام دسته و کدام گروه و جناح و جریان فکری یا سیاسی باشد؟ ( از جمله چهره ها و شخصیت های دولت کنونی باشد یا متعلق به رقیب سیاسی. اصولگرا باشد یا اصلاح طلب.)
نتیجه این روندها، جامعه را به یک جامعه «آنومیک» تبدیل می کند. جامعه آنومیک، جامعه ای ست که در آن مردم، مدیران، روزنامه نگاران، رسانه هاو…، از تخریب شخصیتها لذت می برند و شهوت شایعه پراکنی و ترویج هر نوع ناسازگاری و مخالفخوانی، امری رایج و عادی به حساب می آید. یادداشت رضا دانشمندی، مترجم و فعال فرهنگی را در گروه نخبگان بخوانید: جامعه «آنومیک»؛ جماعت «بیناموس»
جامعه ای که مهرزاد دانش، منتقد سینما ماه گذشته در یادداشتی درباره بررسی فیلم سینمایی «شک» اثر «جان پاتریک شانلی» دیدن این فیلم را به این دلیل توصیه می کند: « شاید در روزگاری که بهتان و شایعه و دروغ و تهمت، در کسری از زمان توسط چهرهها و شبکههای اجتماعی و غیره تکثیر میشود و آبروی افراد را سریع و فزاینده میبرد و کمتر محمل و همتی نیز برای جبران این تکثیر در اعاده حیثیت افراد وجود دارد، دیدن این فیلم خالی از وجه نباشد»
احمد جعفری چمازکتی، روزنامه نگار و فعال فرهنگی در یادداشتی با معرفی کتاب « روانشناسی شایعه» اثر «گردن آلپورت» و «لئوپستمن»، به تعاریف، ماهیت و علل رواج شایعه در کشور پرداخته است.
این نخستین بار نیست که اظهار نظر یک فرد در رسانه، دستمایه شایعه و جنجالی مجازی شده که موضوعات حواشی آن حقیقت ندارد.
ماجرای یک جنجال و واکنشهایش
این نمونه روشنی از یک بی اخلاقی در فضای مجازی ست که قابل تحلیل و بررسی جامعه شناختی و روان شناختی است.
طیبه ماهروزاده، دکترای فلسفه تعلیم و تربیت در گفت وگویی تلویزیونی به نقد نظام آموزش و پرورش پرداخت. رسانه ها یک قسمتِ منقطع شده از سخنان او از یک مناظره مشروح را اینگونه بازتاب دادند: « مدرسه غیرانتفاعی تاسیس کردیم چون وقتی پسرم به سن دبیرستان رسید، مدرسه مناسبی برایش وجود نداشت». سخن او این بود که وقتی در دوران تحصیل فرزندش به شناسایی این خلاء رسید، چند سال بعد مدرسه ای به نام «فرهنگ» را با تلاش دکتر حداد عادل تاسیس کردند.
قطع کردن سخنان او و منحرف کردن بحث به شکل نادرستی از سوی مجری برنامه تلویزیونی، اظهارات او را به جنجالِ مجازی بزرگی در فضای مجازی تبدیل کرد. این سخنان گزینشی البته به همین جا ختم نشد و ناگهان در چند ساعت، امواج دروغ ها و شایعه ها و تخریب ها بود که در فضای مجازی علیه دکتر حدادعادل و خانواده اش منتشر می شد.
علی معزی، معاون ارتباطات دفتر رئیس جمهور، نخستین کسی بود که در مقابل این دروغ ها، واکنش نشان داد و از « بداخلاقیها و قضاوت درباره ۳۰ ثانیه از گفتوگوی همسر دکتر حدادعادل » نوشت: « می توانیم منتقد و مخالف جدی عقاید و مواضع سیاسی دکتر حداد عادل باشیم، کما اینکه از منتقدان جدی ایشان هستم؛ اما دلیل نمی شود تنها ۳۰ ثانیه از یک گفتگوی مبسوط در خصوص وضعیت آموزشی و رشته علوم انسانی در دو دههی پیش را گزینش کنیم و بگوییم صرفا برای تحصیل پسرشان مدرسه تاسیس کردهاند. »
این دروغ در فضای مجازی دست به دست می شد که حدادعادل برای تحصیل فرزندش، مدرسه تاسیس کرده است که علی معزی و حسام الدین آشنا در توئیت هایی جداگانه نوشتند که « اصلا فرزند او، «فریدالدین» در مدرسه دولتی درس خوانده و مدرسه «فرهنگ» بعد از پایان تحصیل دبیرستان او تاسیس شده است. »
حسام الدین آشنا، مشاور عالی رئیسجمهوری، دومین چهره ای بود که در مقابل شایعه هایی که ریشه در تخریبهای سیاسی داشت، موضع گرفت و نوشت: « سیاسیکاری نکنید، حداد عادل برای فرزندش مدرسه نزده است ».
گرچه خانم ماهروزاده نیز در مقابل هجمه های رسانه ای، توضیحاتی را منتشر کرد: « توضیحات همسر حدادعادل درباره جنجال بر سر اظهاراتش در تلویزیون/ فریدالدین در دبیرستان فرهنگ تحصیل نکرده است »
تحلیل های کارشناسان در گروه نخبگان
پیش از این، کارشناسان و اعضاء گروه نخبگان خبرآنلاین، بر محور آگاه سازی مخاطبان درباره آسیب های اجتماعی ای همچون شایعه، دروغ سازی، تخریب شخصیت های اجتماعی و… مطالبی را منتشر کرده اند. حقیقت این است که شبکههای اجتماعی، باورپذیری دروغ و شایعه و تخریب را به شکل وسیعی فراهم کرده اند.
ناصر فکوهی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، پیشتر در تحلیل وضعیت شبکه های اجتماعی و مساله گسترش دروغ پردازی یادداشتی را با عنوان « امکانات شبکههای اجتماعی برای باورپذیری دروغ» منتشر کرده است.
او راهکار اصلاح این وضعیت را آموزش سواد رسانه میداند: « پرهیز از دستکاری شدن به وسیله «جعل عمیق» نیاز به ابزارهای تحلیلی و بالا بردن سواد رسانهای و زبان شناختی خود داریم: شناخت روشهای جستجو، تسلط دستکم به چند زبان و داشتن شناختی بینرشتهای که لازمه آن برنامه ریزی کاملا متفاوتی است در سازوکارهای تولید، توزیع و مصرف شناخت در سه قرن اخیر به ویژه در نظامهای آموزشی پیش دانشگاهی و دانشگاهی. »
مجید ابهری، دکترای علوم رفتاری از دانشگاه انگلستان نیز امروز یادداشت خود در خبرآنلاین را با عنوان «شایعهسازی و تخریب در فضای مجازی» منتشر کرد که به مساله امنیت روانی و آموزش سواد مجازی اشاره کرده است.
احمد اسعدی، نویسنده و فعال فرهنگی نیز در یادداشتی با عنوان « مقابله با اسب تروای شایعه» نوشت: «خشکاندن بستر شایعهسازی و گسترش آن نیاز به شناخت ماهیت از یک سو و از بین بردن زمینهها از دیگر سو است» او در این یادداشت به عامل مهم اشاره کرده است.
بی تردید باید برای این درد فراگیر در میان رسانه ها و برخی روزنامه نگاران و متولیان فضای مجازی اندیشید و برای کاهش این آسیب جدی، درمانی جست و جو کرد. درمانی از جنس راهبردهای روانشناختی و جامعه شناختی و از جنس گسترش آموزش های عمومی برای استفاده از رسانه و فضای مجازی. به امید توسعه خردورزی و اخلاق در جامعه ایرانی.