ظرفیت‌های تمدنی اربعین برای ایران و عراق

عباس عَزّاوی ( ۱۸۹۰ ـ ۱۹۷۱ م. / ۱۳۰۷ ـ ۱۳۸۱ ق.) حقوق‌دان و مورخ پرآوازه عراقی در کتاب موسوعه تاریخ العراق بین احتلالین که در هشت جلد به تفصیل تاریخ عراق را از سقوط خلافت عباسی و اشغال بغداد از سوی مغولان در سال ۶۵۶ ق. / ۱۲۵۸ م. تا سقوط خلافت عثمانی و اشغال بغداد از سوی انگلیسها در سال ۱۳۳۵ ق. / ۱۹۱۷ م. مورد بررسی قرار داده است، در چند جای کتاب به مناسبات ایران و عراق اشاره کرده است.

از جمله در جلد چهارم که ویژه سالهای ۹۴۱ تا ۱۰۴۹ ق. و دوره اول خلافت عثمانی است، از منازعات ایران و عثمانی  و اثر آن بر عراق و سرانجام تحت استیلای عثمانی قرار گرفتن عراق (ج ۴، صص ۳۳۸ ـ ۳۴۰) سخن گفته است. و در جلد ششم که ویژه سالهای ۱۱۶۳ تا ۱۲۴۷ ق. و ایام حضور ممالیک در عراق است، (ج ۶، صص ۲۰۱ ـ ۲۰۳) تیره شدن روابط بین ایران و عراق و برخی ناآرامیها و تعدیات مرزی (ج ۶، صص ۳۰۹ ـ ۳۱۰) را کاویده است و نیز در جلد هفتم که ویژه سالهای ۱۲۴۷ تا ۱۲۸۹ ق. و دوره سوم خلافت عثمانی است، معاهده (دوم) ارزروم بین ایران (در زمان محمدشاه) و عثمانی (ایام سلطان عبدالمجید) بر سر مرزهای ایران و عراق  (ج ۷، ص ۹۳ ـ ۹۴) و پشتوانه‌های حقوقی و تاریخی آن و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار داده است:

هذه المعاهده عقدت بین دوله إیران (الدوله القجاریه) أیام محمد شاه و بین الدوله العثمانیه أیام السلطان عبد المجید فی أرضروم و کانت فی ۱۳ جمادی الآخره من سنه ۱۲۶۳ ه- ۱۸۴۷ م‏. و قد غلط من قال کانت سنه ۱۲۶۴ هجریه. و تستند إلی معاهده ۱۹ ذی القعده سنه ۱۲۳۸ ه- ۱۸۲۳ م المعقوده فی أرضروم أیضا بین إیران (الدوله القجاریه) أیام فتح علی شاه و بین الدوله العثمانیه أیام السلطان محمود الثانی و هذه تستند أیضا إلی معاهده ۱۷ شعبان سنه ۱۱۵۹ ه- ۱۷۴۶ م أیام نادر شاه. و فیها تقریر الحدود کما کانت أیام السلطان مراد الرابع بموجب المعاهده المعقوده فی أوائل شوال سنه ۱۰۴۹ ه- ۱۶۴۰ م. و المعاهده الأخیره غیرت کثیرا فی حدود (زهاب) أو (زهاو) و وردت فی المعاهده بلفظ (ذهاب) غلطا فجعلت شرقیها البلاد الجبلیه لجهه إیران و غربیها للعراق کما منحت (المحمره) و میناءها لإیران و کذا (جزیره الخضر) و (لنگرگاه) و السواحل الشرقیه من شط العرب ابتداء من المحمره إلی مصب شط العرب فی البحر. و ترکت الأراضی المذکوره بعشائرها لإیران کما أن إیران ترکت کل دعوی فی لواء السلیمانیه و بلدتها و تعهدت بأن لا تتدخل فی تملکها فی ذلک و لا تتعرض به. و قرر فیها أن یشرع عقب عقد المعاهده بأمر (تحدید الحدود). و أما العشائر فمنع کل تجاوز یقع منها، و أن دولتها مسؤوله عنه. و أما العشائر الذین لا تعرف تابعیتهم فیخیرون فی اتخاذ موطن، و أن یکونوا تابعین إحدی الدولتین. و باقی المطالب إقرار لما جاء فی المعاهدات السابقه من ألفه و أخوه و رعایه للحقوق الجواریه و من مراعاه زوّار و اتصال تجاری … و ما ماثل. و هذه المعاهده تمت بعد مخابرات سیاسیه لسنین عدیده. و عندی جمله کبیره من هذه المخابرات لا تزال مخطوطه.

در همین جلد به اقدامات انجام شده برای مشخص ساختن مرزها پس از انعقاد معاهده (ج ۷، صص ۹۴ ـ ۹۷ و نیز صفحات ۲۷۶ ـ ۲۷۷) اشاره شده است.

عزاوی همچنین گزارشی تقریبا مبسوط از سفر ناصرالدین شاه به عراق در سال ۱۲۸۷ق. و اقامت سه ماهه او  در عراق و اثر آن بر روابط دو کشور (ج ۷ ، صص ۲۸۰ ـ ۲۸۲) ارائه کرده است:

صدرت الإراده الملکیه فی قبول هذه الزیاره، … اهتمت الدوله، و قامت بأمر الاحتفاء به، و جل أملها تأسیس تعاون بین الدولتین فی منع ما کان و لا یزال یجری فی الحدود من حوادث و أن تتفاهم علی مطالبها، و صادف وروده أیام مدحت باشا، فکان الوضع ملائما، و حکمه هذا الوالی جعلته یلهج بهذا الاحتفاء، و صار یراعی حسن الجوار، و اتخذ هذه الزیاره فرصه لتأمین العلاقات. ورد بغداد یوم الاثنین ۲۸ شعبان سنه ۱۲۸۷ ه- ۱۸۷۰ م … و کذلک من وقائع أیامه ورود ناصر الدین شاه لزیاره العتبات فکان الاهتمام به عظیما، و أن السلطان عبد العزیز أرسل کمال باشا نائبا عنه فی استقباله و الترحیب به … و لما ورد الشاه بغداد مدحه الأستاذ الزهاوی بقصیده فارسیه أیضا تتضمن الترحیب بقدومه، أولها:

هزاران شکر کز فضل و عطای ایزد منان    ـ    شد از تشریف شه، بغداد رشک جمله بلدان

…. و کان الاحتفال بالشاه باهرا، استقبله الجند من خانقین بأبّهه فائقه و اتخذت له الحدیقه النجیبیه مسکنا، و هی المعروفه (بالمجیدیه) کانت بستان نجیب باشا … دامت سیاحه الشاه نحو ثلاثه أشهر فی خلالها زار العتبات فی النجف و کربلاء و سامراء، و کانت إراده السلطان عبد العزیز أن یکون مدحت باشا فی صحبته …و بلغت جمیع المصاریف لسیاحه الشاه و لما اتخذ له من إنشاءات و مفروشات لقصره ما یزید علی ثلاثین ألف لیره عثمانیه. بذلت الدوله ما یلیق من احترام عظیم، و أبهه لائقه بمقامه. اتخذ الوالی فرصه وجود الشاه فی بغداد ففتح باب المفاوضات عن المسائل المعلقه و کان قد ورد قدری بک لهذا الغرض … :

۱- إن نقود إیران لم تطرد، و لم تقف عند سعر معین، و تتداول بصوره متحوله بین خمسه قروش و ثلاثه و ربع فأقنع الوالی الإیرانیین بأنها تتداول کسائر نقود الأجانب بقیمه القران الحقیقیه و هی ثلاثه قروش و ربع القرش ۲۵/ ۳ لا تزید علی ذلک، و أعلن للعموم، و الزیاده تابعه للرغبه.

۲- الدفنیه. فی العتبات العالیه مما تضر بالصحه العامه من جراء التعفنات، فلزم أن یدفن المیت فی موطن موته و یبقی مده سنه، و بعد مرور السنه تنقل عظامه و رممه فیحصل الغرض فتمت هذه و غیرها من القضایا المعلقه

به نظر می‌رسد با الهام از این گزارش تاریخی می‌توان به ابعاد و افقهای تازه‌ای از روابط دو کشور ایران و عراق اندیشید.

از یاد نباید برد و همواره باید بر این نکته تأکید کرد اربعین یک فرصت کاملا مردمی است و طبعا نباید این ویژگی را در معرض آسیب قرار داد. مردمی بودن یک ظرفیت است برای انواع بناهایی که می‌توان روی آن ساخت. حقیر در جایی دیگر ظرفیتهای تمدنی اربعین را در هفت بند مورد بررسی قرار داده‌ام و اکنون دو ظرفیت دیگر را با تأکید بر روابط ایران و عراق به آن می‌افزایم

الف. ظرفیت تمدنی اربعین در عرصه سیاست
پیشنهاد مشخص بنده فراهم آوردن فضای حضور رسمی دولتمردان و میهمانان خارجی که نوع رابطه کشور آنها با ایران و عراق می‌تواند وزن فرصتها و تهدیدها را تغییر دهد. دعوت این میهمانان که شاید گاه بتواند تا حد سران کشورها هم ارتقا یابد، باید با دعوت و محوریت طرف عراقی صورت بگیرد.

این اقدام می‌تواند به کاهش عوامل پیرامونی تهدید کننده منافع ملی و تقویت عوامل پیش‌برنده آن و تحکیم امنیت ملی و تدوین الگویی برای امنیت متقابل، و افزایش اعتمادسازی و افزایش ضریب اثرگذاری منطقه‌ای و بازدارندگی و تدوین استراتژی‌های مشترک و مطرح ساختن ارزشهای نو در روابط بین‌الملل و جز آن بیانجامد.
باید توجه داشت که بهره‌مندی درست از ظرفیت تمدنی اربعین در عرصه سیاست در سطح مسائلی که مطرح شد در گروی پذیرش ضرورت عراقی ماندن مدیریت این مراسم عظیم است. تحولات دهه‌های اخیر در نظریه‌ها و مفاهیم روابط بین‌الملل زمینه‌ساز ارائه تعاریفی نو از روابط بین‌الملل با بن‌مایه‌های دین، فرهنگ، هویت ملی و قدرت نرم به ویژه پشتوانه‌های مردمی فراهم ساخته است و اربعین ظرفیت بسیار بالایی برای به نمایش گذاشتن نمونه‌ای موفق در این زمینه برای ایران و عراق دارد.

ب. کارکرد هویت بخشی و حیات بخشی
مناسک اجتماعی اعم از مناسک دینی و غیردینی به دلیل سرشت جمعی خود همواره نقش هویت ساز دارند. راهپیمایی اربعین نیز تنها یک حرکت عبادی صرف برای تکریم و بزرگداشت امام حسین علیه السلام و حادثه عاشوراء نیست، بلکه در کنار این کارکرد، خود رویدادی مستقل و دارای اثرات ویژه است. راهپیمایان اربعین افزون بر ادای احترام به شهدای کربلاء و سالار شهیدان، با با پیاده روی و خواندن دعا و زیارت و نوع تعامل با اطرافیان خود به نوعی یکسان انگاری خود با پیروان اباعبدالله و در نتیجه مشارکت در بازتولید آن حماسه بزرگ می پردازند. مراد از هویت بخشی همین حس یکسان بودن با یاران امام حسین علیه السلام و حس عضویت در مجموعه اصحاب امام حسین علیه السلام و قرار داشتن در جبهه آنهاست. راهپیمایی اربعین به عنوان یکی از مناسک دینی به دلیل ریشه داشتن در مبانی اندیشه اسلامی لاجرم به تقویت روح اسلام در ایران و عراق می انجامد.

ج. کارکرد انسجام بخشی
هویت بخشی در درجه اول یک حس درونی است که البته نشانه  و بروز بیرونی هم دارد ولی انسجام-بخشی بیشتر یک ویژگی اجتماعی است که البته بیگانه با حس درونی نیست. راهپیمایان اربعین با همه تنوع مذهبی و گرایشهای سیاسی که دارند در یک حرکت جمعی و هماهنگ حضور می یابند و گروههایی که در صحنه سیاست و اجتماعی و حتی فعالیتهای علمی واگرا به شمار می روند با محوریت نام مقدس امام حسین علیه السلام همگرایی را تجربه می کنند. این کارکرد هم می‌تواند فراتر از انسجام ملی در زمینه انسجام فراملی هم بین ایران و عراق مد نظر قرار گیرد.

د. کارکرد تربیت اخلاقی با تأکید بر اخلاق اجتماعی
مراد از این کارکرد فراهم آمدن شرایطی در راهپیمایی اربعین است که همه راهپیمایان را به انجام کارهای خیر و احساس مسؤولیت نسبت به مشکلات احتمالی دیگران سوق می دهد. این رفتارهای اخلاقی اجتماعی به شکلهای مختلفی مانند نذورات و خیرات و مبرات و خدمت به زائران بروز می یابد. تجربه‌های بسیار زیاد و خاطرات انبوهی که در سفرهای سالهای اخیر تمامی شرکت‌کنندگان در راهپیمایی داشته‌اند شایسته ثبت و انتشار و دست‌مایه‌ای بسیار ارزشمند برای ارائه یک الگوی اخلاقی فراملی است.

هـ . کارکرد تعمیق معنویت
کارکرد اخلاقی راهپیمایی اربعین زمینه ساز یک کارکرد والاتر یعنی کارکرد ژرفابخشیدن به معنویت است. آموزه های اسلامی برای مناسک و عبادات جمعی به عنوان یکی از روشهای کسب معنویت ارزش زیادی قائل است. عبادت معنویت  آفرین است ولی عباداتی که به صورت جمعی صورت می گیرد و شاید برترین شکل آن در نماز جماعت تجلی کند، به هم افزایی معنوی می انجامد. تأثیر جمع و حضور در اجتماعاتی که حتی تداوم نداشته باشد در روحیه افراد امری روشن و انکارناپذیر است. “جمع درمانی” که در روانشناسی جدید به آن اقبال نشان داده می شود، بر آمده از همین خصلت جمع های بشری است. لذت معنوی که از عبادت فردی به دست می آید قابل انکار نیست و نکوهیده نیز نیست، ولی ماندگاری معنویتی که در عبادت جمعی به چنگ می آید بسیار بیشتر است. در راهپیمایی اربعین هم هر یک از کنشگرانی که در راهپیمایی شرکت کرده اند، خلوتی ویژه با محبوب و تجربه معنویتی ویژه خود دارند ولی این حرکت جمعی و مشاهده انواع رفتارهای عبادی و معنوی از دیگران مانند ذکر گفتن، زیارت  نامه خواندن، گریه، عزاداری، احسان، به جان خریدن انواع دشواریها مانند گرما و تشنگی و تاول پا سبب عمق یافتن این معنویت در وجود آنها می شود و این همان هم افزایی یا سینرژی Synergy است که به اثر تصاعدی فعالیتهای هم خانواده بر یکدیگر گفته می شود (مروتی، سهراب؛ یعقوبی، مینا، بررسی تأثیر مناسک اسلامی بر فرایند معنویت یابی دینی، معرفت ادیان، سال چهارم، شماره ۱۶، پاییز ۱۳۹۲، صص ۷ ـ ۲۰، صص ۱۶ ـ ۱۷) این کارکرد نیز مرز نمی‌شناسد و هم برای ایران و هم برای عراق فرصتی مناسب برای همکاری و تبادل تجربه فراهم ساخته است.

و . کارکرد معرفت افزایی
بی تردید در فضای راهپیمایی اربعین به ویژه در سالهای اخیر که رفته رفته اهمیت آن برای همگان روشن تر شده است، حجم قابل توجهی اطلاعات در زمینه های مختلف سیاسی و فرهنگی و اجتماعی مبادله می شود که طبعاً بخش عمده آنها اطلاعات دینی است که به افزایش دامنه آگاهی راهپیمایان می-انجامد؛ تردیدی نیست که این کارکرد نیز فرامرزی است و می‌تواند زمینه‌های مشترکی بین ایران و عراق را پوشش دهد.

ز. کارکرد ایجاد و تقویت کلان نگری و جهانی اندیشی
در این مراسم افزون بر شیعیان، زائرانی سنی، مسیحی، ایزدی، زرتشتی و حتی صابئین شرکت داشته و همپای همه زائران به فعالیتهای مانند خدمت به زائران می‌پردازند. زائری که خود را در کنار زائرانی از مذاهب و ادیان و نژادها و سرزمینهای دیگر می یابد عملاً خود را در مقیاسی بسیار گسترده تر از سطح محلی و یا درون مذهبی می بیند و این سطح نگاه گسترده و کلان را می توان یک نگاه جهانی نامید. نگاه گسترده و جامع و جهانی در متون و منابع دینی  مربوط به عاشورا نیز انعکاس دارد. خودآگاهی زائران ایرانی  و عراقی به این کارکرد از مهمترین گامهای لازم برای برخورداری از نگاه تمدنی است.

ح. کارکرد ایجاد اعتماد به نفس  و اقتدار آفرینی
این کارکرد که به ویژه در سالهای اخیر بروز و معنی پیدا کرده است، معطوف به کوششهایی تنگ نظرانه مذهبی است که از سوی گروههای صهیونیستی تکفیری برای بازداشتن به ویژه شیعیان از شرکت در راهپیمایی اربعین صورت گرفته است و امسال هم شکلی دیگر از آن را برای بر هم زدن امنیت عراق شاهد بودیم. راهپیمایی اربعین در سالهای اخیر به همه علاقمندان امام حسین علیه السلام حس اعتماد به نفس بخشید و اقتدار آنها را در صحنه جهانی به نمایش گذاشت و به روشنی اثبات کرد که خطر جان باختن نمی تواند آنها را از تعظیم فرهنگ عاشورا بازدارد. در برابر سخن پراکنی های بنگاههای صهیونیستی و امریکایی، راهپیمایی اربعین بزرگترین نمایشی است که ظلم ستیزی بدون جنگ طلبی شیعیان را در معرض دید همگان قرار داده است.

ط . کارکرد ظرفیت‌آفرینی اقتصادی
کی از رویکردهای مهم در روابط خارجی بهره‌گیری از آن برای توسعه اقتصادی و افزایش ثروت ملی و تشویق به سرمایه‌گذاری خارجی و کاهش موانع آن، افزایش صادرات و مانند آن است. ایران و عراق می‌توانند با زمینه‌سازی برای بخش خصوصی و رقابت سالم آنها و ایجاد ممنوعیت و محدودیت برای استفاده از هر کالای غیرایرانی و غیرعراقی، بازار گسترده اربعین را به فضایی برای رشد اقتصادی خود تبدیل کنند.

جمع‌بندی:
راهپیمایی اربعین یک حماسه عاشورایی است ولی در سالروز عاشورا برپا نمی شود،  بلکه در سالروز نخستین اربعین امام حسین علیه السلام به وقوع می پیوندد، شاید به این دلیل که استمرار عاشوراء و تداوم آن را حکایت کند. نفس تداوم بخشیدن به عاشوراء تا اربعین به صورت نمادین به معنای کوشش برای امتداد بخشیدن به عاشوراء و زنده نگاه داشتن مشعل هدایت گر آن است. مراسم اربعین نقطه تلاقی آرمانها و عقلانیت و منافع ملی با پشتوانه بی‌نظیر حمایت مردمی در دو کشور و نزدیک شدن دو کشور به یکدیگر و همکاری با هم برای تأمین منافع ملی همزماان با دست یافتن به منافع مشترک در سطح منطقه‌ای و بین المللی با رویکرد تمدنی است. تردیدی نیست که اگر این مراسم از منظر جامعه شناختی، فرهنگ شناختی، مردم شناختی، ارتباط شناختی، روان شناختی و مانند آن مورد واکاوی قرار گیرد ظرفیتهای مدیریت پذیر آن هر چه بیشتر هویدا خواهد شد. ظرفیتهای نه گانه تمدنی اربعین مستقل از اراده ما تحقق یافته است ولی اگر به آنها خودآگاهی داشته باشیم می توانیم با مدیریت بهتر آن، بهره بیشتری از آن ببریم.

بر این اساس پیشنهاد می‌شود شورای عالی سیاست‌گذاری اربعین با محوریت طرف عراقی و با ترکیبی از شخصیتهای حقوقی و حقیقی ایرانی و عراقی از بین علمای دین و دولتمردان و نمایندگان سازمانهای مردم‌نهاد راه‌اندازی شود و با نگاهی تمدنی مجموعه فعالیتهای اربعین راهبری شود. یکی از اقدامات زیر نظر این شورا می‌تواند راه‌اندازی خبرگزاری اربعین برای هدایت اخبار و گزارشهای اربعین در کنار آزاد گذاشتن گردش آزاد اخبار مردمی باشد.

تأکید می‌نماید باید نهایت دقت و کوشش برای حفظ روح زیارت مراسم اربعین و فرو نغلتیدن به برجسته ساختن بیش از حد ابعاد سیاسی و اقتصادی آن به عمل آید. در همین چارچوب برنامه‌ریزی برای جهت دادن به بعد فرهنگی و آموزشی این مراسم به ویژه با الهام از مضامین زیارت اربعین باید مورد توجه قرار گیرد.

* دکتر محسن الویری، مدیرگروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم(ع)

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.