بیرانوند: وسط دعوای کیروش و برانکو، بیشترین فشار را ما تحمل کردیم
دروازهبان پرسپولیس میگوید: برد مقابل یمن به من نچسبید. دوست داشتم چند تا توپ بگیرم و در لذت برد سهیم باشم. در همین زمینه پرسپولیس نباخت، ورزش ایران باخت ۲۹ آذر ۱۳۹۹ ناصر حجازی؛ افسانۀ او که پرواز میکرد، کرنش نمیکرد ۲ خرداد ۱۳۹۹ به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ علیرضا بیرانوند گرچه در سال ۹۷ نتوانست […]
دروازهبان پرسپولیس میگوید: برد مقابل یمن به من نچسبید. دوست داشتم چند تا توپ بگیرم و در لذت برد سهیم باشم.
*وقتی از ژاپن گل خوردم، پسرم مریض شد. بعد از بازی به همسرم زنگ زدم، گفت طاها به حدی گریه میکرد که حالش بد شد و مجبور شدم او را به دکتر ببرم. پنالتی کانو را که گرفتم، طاها تلفنی به من گفت میدانستم این پنالتی را میگیری، تو پنالتی رونالدو را گرفتی…
*دخترم بارانا وقتی بعد از دو ماه، من را دید صورتم را چنگ انداخت و لری به من خوشامد گفت.
*بینیام را عمل کنم خیلیها شاید من را نشناسند. یک بار در خرمآباد عینک دودی زده بودم، من را نشناختند.
*هر وقت به کارواش میروم، انعام میدهم، چون خودم در کارواش که کار میکردم، انعام میگرفتم و دوست دارم حالا به بچههای کارواش انعام بدهم.
*برد مقابل یمن به من نچسبید. دوست داشتم چند تا توپ بگیرم و در لذت برد سهیم باشم.
*وسط دعوای کیروش و برانکو، بیشترین فشار را ما تحمل کردیم. ما ملیپوشان پرسپولیس باید با هر دو مربی کار میکردیم و واقعاً تحت فشار روحی بودیم و دعا میکردیم اختلاف آنها بیشتر نشود. دوست داشتم به این اختلاف پایان بدهم، چون هر دو را دوست داشتم، ولی کاری از من برنمیآمد، غیر از این که دعا کنم رابطهشان بدتر نشود.
*روزی که کیروش میخواست به ایران بیاید، با برانکو تماس گرفت. برانکو به کیروش گفته بود چشمهایت را ببند و به ایران برو، چون این کشور فوتبالیستهایی دارد که برای تیم ملی جان میدهند. رابطه این دو اولش با هم خوب بود.
*دوست داشتم در جام ملتها قهرمان میشدیم. حیف شد، حق این تیم قهرمانی بود.
*دلم میخواست در اردوی پرسپولیس در اسپایر بودم و وقتی نویر به اردو آمد با او تمرین میکردم. آن وقت حتماً نویر را به چالش پرتاب دست دعوت میکردم.
*