با این بودجه ۵۰سال به عقب برمی‌گردیم

 

نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: در نیم قرن گذشته اقتصاد ایران، که کسری تراز عملیاتی بودجه ۳۵ تا ۴۶ درصد کل بودجه باشد، کم سابقه است. این بودجه پیام ضعف به داخل و خارج کشور مخابره می کند.

بررسی جزئیات لایحه بودجه ۱۴۰۰ نشان می دهد، در این لایحه که با افزایش ۶۰درصدی هزینه‌ها تنظیم شده، حداقل ۳۲۰ هزار میلیارد تومان کسری درآمد داریم که راه‌های پیشنهادی دولت برای جبران این کسری قطعا منجر به ایجاد تورم و فشار بیشتر بر مردم می شود. کسری تراز عملیاتی در این بودجه قابل توجه است که به وسیله فروش قابل توجه دارایی ها (نفت و اموال) و استقراض جبران شده است.

با فرض تحقق میانگین ۹۰ درصدی درآمدها، فروش  اموال و واگذاری شرکتها، همچنین فرض صادرات ۸۰۰ هزار بشکه نفت و میعانات و همچنین فروش کامل ۵۵ هزار میلیارد تومان اسناد خزانه پیش بینی شده در بودجه، حدود ۵۲۲ هزار میلیارد تومان منابع محقق شده و همچنان ۳۲۰ هزار میلیارد تومان از کسری بودجه تأمین نشده می ماند.

با این بودجه ۵۰سال به عقب برمی‌گردیم|خبر فوری

با احسان خاندوزی نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در خصوص اشکالات لایحه بودجه و لزوم اتخاذ رویکرد فنی و غیر سیاسی نسبت به لایحه بودجه ۱۴۰۰ گفتگو کرده ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

* بودجه ۱۴۰۰ نسبت به دستاوردهای گذشته یک عقب نشینی است

بسیاری از کارشناسان نسبت به بودجه سال آتی موضع انتقادی داشته اند، به نظر شما مهمترین چالشهای بودجه که اخیرا به مجلس ارائه شد چیست؟

خاندوزی: سند بودجه بی شک مهمترین سند مالی سالانه است که در یک اقتصاد ملی مورد بررسی و تصویب قرار می‌گیرد و پیامدهای بسیار جدی برای سایر متغیرهای اقتصاد کلان و وضعیت رفاهی و تورمی یک ملت به دنبال دارد و پیامهای داخلی و خارجی بین سطوح  آن در همه کشورهای دنیا همیشه قابل توجه بوده است. ما وقتی می خواهیم با چنین سندی مواجه بشویم بهتر است که عینک بررسی خودمان را، منافع اقتصادی و ملی تعریف کنیم. اگر بخواهیم خدایی نکرده با عینک تقابلهای سیاسی و با پیش فرضهایی که از قبل از ورود به لایحه وجود دارد به بررسی بپردازیم موجب می شود که بسیاری از اتفاقات اقتصادی نامیمون و نامبارکی که ممکن است در آینده رقم بخورد فدای آن ملاحظات سیاسی بشود و اگر هم متخصصانی در اقتصاد هستند که قائل اند،کلیات لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ برای آینده اقتصاد ایران کلیات خطیری است،  از منظر پیامدهایی است که به لحاظ اقتصادی به دنبال دارد. وگرنه اساسا تقابل و تفاوت رویکرد سیاسی دولت و مجلس و امثالهم هیچ وقت نباید بهانه ای باشد که اگر لایحه خوبی تنظیم شده است بخواهیم بی جهت با او بستیزیم و بالعکس.

لایحه بودجه ۱۴۰۰ نسبت به دستاوردهایی که ما در سال های گذشته داشتیم یک عقب نشینی محسوب میشود به این معنا که سیاستگذاران ما البته نه به صورت اختیاری اما به خاطر فشارهایی که از سال ۱۳۹۷ وارد شده بود ناچار بودند که وابستگی بودجه  کشور را به نفت کاهش بدهند، ناچار بودیم که تلاش بیشتری در زمینه درآمدهای پایداری مالیاتی در بودجه نویسی انجام بدهیم اما متاسفانه آن روند در لایحه ۱۴۰۰ به شکل معکوسی طی می شود.

* بودجه ۱۴۰۰ پیام ضعف مخابره می‌کند

به عبارت دیگر در طول چند دهه گذشته، لااقل در طول ۳، ۴ دهه گذشته هیچ گاه نسبت درآمدهای مالیاتی به کل خرجی که دولت می خواهد در یک سال انجام بدهد اینقدر پایین نبود. بنابراین کمترین میزان ارتباط و اتکاء بودجه به درآمدهای مالیاتی در سال ۱۴۰۰ دارد رخ می دهد. این به این معناست که درآمدهای پایدار سهمش کمتر است بنابراین اتفاقا شکنندگی اقتصاد و بودجه بالاتر است چون سایر درآمدها به شدت میتواند محل مناقشه باشد چه درآمد نفت و چه درآمدهای ناشی از استقراض که اینها هیچ کدام درآمد پایدار نیست.  وابسته شدن چه به نفت و چه به استقراض می تواند به معنای تضعیف کلیت اقتصاد باشد، بنابراین پیام ضعف بیشتر به داخل و خارج را مخابره می‌کند.

* بودجه ۱۴۰۰ یعنی ۵۰ سال عقب رفتیم

یک شاخص در اقتصاد وجود دارد که از کسری تقاضای عملیاتی تقسیم بر کل بودجه عمومی حاصل میشود، کسری تقاضای عملیاتی عبارت است از آن میزان کسری بودجه ای که اگر دولت فقط می خواست از محل مالیات و درآمدهای جاری خود، مخارج جاری خودش را پوشش بدهد یعنی کار عمرانی اصلا انجام ندهد و فقط خرج جاری خودش را پوشش بدهد اگر سر به سر بود می گفتیم کسری تراز عملیات صفر است. اگر مثبت بود یعنی ما بیشتر از مخارج جاری مان می توانیم مالیات بگیریم. توان مالیات ستانی مان بالاست و اگر هم منفی باشد به این معناست که مالیاتهای کشور حتی کفاف هزینه‌های جاری دولت ما را نمی دهد. این شاخص کسری تراز عملیاتی که عدد مطلقش برای سال ۱۴۰۰، ۳۱۹  هزار میلیارد تومان درج شده تقسیم بر مخرج کسری کل بودجه عمومی که ۸۴۰ هزار میلیارد است، جزو بالاترین تجاربی است باز هم شاید بشود گفت در کل نیم قرن گذشته اقتصاد ایران هم این حد از کسری تراز عملیاتی کم سابقه بوده که ۳۵ تا ۴۶ درصد کل بودجه، کسری تراز عملیاتی بودجه باشد. همه این شاخص ها که شاخص های شکننده تر و ضعیف تر هست و در مقابل هیچ تلاشی برای درآمدهای پایدار نکردیم.

دوباره باید برگردیم به یک اقتصاد نفتی متزلزل آسیب پذیری که خیلی خب سال ۱۴۰۰ وضعیتمان قابل ادامه بود دوباره سال ۱۴۰۱ به یک بهانه ای یک جریان خارجی دیگری خواست فشار بیاورد به اقتصاد ایران ما دوباره با یک سکته مغزی در اقتصاد مواجه بشویم. به خاطر اینکه باز درآمد نفتی مان کاهش پیدا خواهد کرد.  این واقعا سیاست احتیاط آمیز و بلند نگری نیست،  بسیار استفاده کوته نگرانه از منابع اقتصادی است.

نکته آخرم این است که بودجه ۱۴۰۰ اساسا تناسبی با هزینه های ۹ ساله اقتصاد ایران ندارد. ما از سال ۱۳۹۱ که دوره اول تحریم ها به معنای جدید کلمه تحمیل شد تا امروز بارها و بارها ثمره بودجه ریزی ضعیف و وابسته خودمان را چشیدیم و فشاری که استخوان های جامعه را تحت فشار قرار داده، رفاه ملی ما را، درآمد سرانه ایرانیان را بوضوح کاهش داده و به یک سوم دوران پایان دهه ۱۳۸۰ و سال ۹۰ رسانده است، تمام آن درس های پر هزینه ای که بر تک تک مردم شهر و روستای این کشور تحمیل شد را سیاستگذار ما خیلی فارغانه به فراموشی سپرده. از سوی دیگر  بسیار خوشبینانه درآمدهای موهومی را در اینجا جاسازی کرده که حالا اگر جلوتر رفتیم در مورد ارقام و آمار بیشتر صحبت می کنم.

* کلیات لایحه بودجه ۱۴۰۰ بر اساس چه استدلالی باید رد شود؟

این ها یعنی ، مخالف کلیات لایحه بودجه هستید؟

خاندوزی: تورم زایی لایحه بودجه ۱۴۰۰ اگر بخواهد کاهش پیدا بکند، اتکایش به درآمدهای پایدار افزایش یابد، اعدام و ارقام موهومی که در آن آمده کمتر بشود حتما با ۲،۳ تا اصلاح ریز جزئی به سامان  نخواهد شد و نیازمند این است که اساسا نوع رویکرد بودجه ریزی به مسائل اقتصاد کلان جاری و ۱۴۰۰ تغییر پیدا بکند و با این هدف که حتما شاخص های آسیب پذیری اقتصاد ملی در آن لحاظ بشود و تورم زایی بودجه کاهش پیدا بکند برگردد و اصلاحات اساسی در آن صورت بگیرد.

مطلع هستید مجلس شورای اسلامی به لحاظ نرم افزار بودجه نویسی توانمندی قوه مجریه در تدوین بودجه را ندارد. اساسا به لحاظ حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران  در قانون اساسی اجازه تدوین بودجه به مجلس داده نشده است. تصریح قانون اساسی و نظریه تفسیری شورای نگهبان این است که تدوین بودجه حتما برعهده دولت، اما تصویب لایحه بودجه در اختیار مجلس است. پس هم به جهت حقوقی هم به جهت فنی و اشراف تکنیکی که بر اجزای مختلف بودجه وجود دارد اگر ما با نوع ورود و زاویه تحلیل و پیامدهای لایحه بودجه ۱۴۰۰ مخالف هستیم بهتر این است که در یک توافق مشخص در رئوس اصلاحات، آن را به دولت برگردانیم، یک چند هفته ای فرصت داده بشود که دولت بر اساس آن اصلاحات لایحه بودجه را مجددا به مجلس ارائه بدهد و اساسا هم یک چنین رفت و برگشتی امر خیلی پیچیده ای نیست معنای سیاسی خیلی بازدارنده ای و ترساننده ای ندارد.

در بسیاری از کشورها مثل کشورهای اسکاندیناوی اینطور است که یکی دو ماه قبل از بودجه اصلی یک متنی به عنوان خلاصه بودجه یا جهت گیری که اعداد و ارقام مهم و تاثیرگذار در آن درج شده است به مجلس می آید. مجلس خیلی موقع ها مخالفت می‌کند اصلاحیه جدی می خواهد تا زمانی که دولت لایحه بودجه اصلی را می آورد بر اساس یک توافق پیشینه ای لایحه نگاشته می شود. اساسا رد کلیات را در یک تقابل سیاسی فهم نمیکنم و با معیار اقتصاد ملی و منافع اقتصادی مردم همه باید تلاش بکنیم که بودجه قوی تر و غیر تورمی تری را در سال آینده شاهد باشیم.

*اراده سیاسی در دولت برای اصلاح مالیات وجود ندارد

اصلاح ساختاری یک سری پیش زمینه هایی می خواهد مثلا وقتی صحبت از افزایش درآمدهای مالیاتی می شود منظور افزایش پایه های مالیاتی است و نیاز دارد که یک سری قانون ها در حوزه مالیات انجام بشود و اصلاح بشود.  اما متاسفانه در یکی دو سالی که از فرمان رهبر انقلاب برای اصلاح ساختاری می گذشت  این اصلاحات انجام نشد چه در مجلس گذشته و چه  در این مجلس.حتی این نگرانی وجود دارد که دوباره این اتفاق بیفتد با توجه به اینکه زمینه هایش وجود ندارد. به نظرتان چه سناریوهایی وجود دارد که اصلاحات در بودجه پیاده شود. مثلا تاکید کردید نسبت درآمدهای مالیاتی کاهش یافته اما پیشنهاد عملیاتی شما برای افزایش درآمدهای مالیاتی چیست؟

خاندوزی: ما وقتی با کارشناسان سازمان برنامه و بودجه، دستگاه های اجرایی، بانک مرکزی و … صحبت می کنیم یک همگرایی بسیار خوبی در بدنه کارشناسی وجود دارد به عنوان مثال، در مورد یکی از مهمترین اقلام درآمد پایدار یعنی درآمد مالیاتی سالم و پایدار (البته روشن است وقتی در شرایط رکود تورمی صحبت می کنیم از مالیات منظورم فشار بیشتر به فعالان تولیدی و شفاف کنونی نیست منظور فرارهای مالیاتی آن پایگاه هایی که اساسا اصابت نمی کند به طبقه متوسط منظورمان آن پایه هاست). در این خصوص بارها با سازمان مالیاتی و وزارت اقتصاد صحبت کردیم کاملا با اصلاحات مالیاتی نه تنها همراه هستند بلکه متن بسیار خوبی تحت عنوان اصلاح قانون مالیات های مستقیم از طرف سازمان امور مالیاتی کارشناسی تهیه شده که پایه مالیاتی جدید را اضافه می کند و آن پایه جدید یک ابرپایه است؛ مادر پایه های مالیات بر اشخاص است که در اختصار تحت عنوان PIT شناخته می شود، این لایحه به وزارت امور اقتصاد و دارایی رفته، وزارت اقتصاد هم موافقت کرده، لایحه به دولت ارسال شده ولی ماه هاست که از دولت به مجلس نرسیده است.

جواب ما مشخص است، جواب وزارت دارایی مشخص است، مسئله فقط اراده سیاسی است که اجازه نمیدهد این اتفاقاتی که متخصصان بر آن اجماع نظر دارند محقق بشود. حالا اگر صلاح اندیشی هست آن را من مطلع نیستم واقعا، اما اگر این اتفاقات سال گذشته رخ داده بود ما برای ۱۴۰۰ می توانستیم میوه هایش را بچینیم چون شما می دانید قانون مالیاتی که تصویب می شود، تا به اجرا برسد سال مالی اکثر مودیان که تمام می شود مثلا می شود تیرماه سال آینده به عنوان پایه سال مالیاتی؛ بنابراین با یک وقفه آثارش نمودار می شود.

* دولت و مجلس به راه‌حلهای اصلاح مالیات رسیدند، رده‌بالایی ها دستور اجرا نمی دهد

سال ۹۷ وقتی که رهبر معظم فرمودند که اصلاح ساختار بودجه  اعمال شود، گقتند، خب الان که چیز آماده ای نیست ما این را برویم ۴ ماه فرصت داشته باشیم در آن ۴ ماه غیر از تهیه اسناد خیلی چاق و فربه اتفاق دیگری نیفتاد. سال ۹۸ هم اتفاق دیگری نیفتاد، ۹۹ را داریم به پایان می رسانیم هنوز می بینیم آن مواردی که به لحاظ کارشناسی و تخصصی می تواند بودجه را غنی، قوی و آسیب ناپذیر بکند اعمال نمی شود. راه حل نیست؟ راه حل هست، مورد اجماع کارشناسی دولت و مجلس هم هست اما وقتی به بالاترین رده ها می رسد می بینیم همراهی در این زمینه صورت نمی گیرد.

از ۸۴۰ هزار میلیاردی که میزان کل بودجه عمومی دولت در سال آینده برآورد شده است ۲۴۷ هزار میلیارد تومانش را داریم از طریق درآمدهای مالیاتی و گمرک و اینها در واقع به دست می آوریم. نزدیک به ۲۰۰ هزار میلیارد تومان را داریم منابع نفت و گاز میعانات می فروشیم و ۲۰۰ هزار میلیارد تومان را هم داریم استقراض می کنیم، حالا این استقراض یا انتشار اوراق هست ۱۲۵ هزار میلیارد تومان است یا پیش فروش نفت یا اینکه از صندوق توسعه داریم استقراض می کنیم. پس اوراق چه اوراق معمولی چه اوراق نفتی که در واقع یک تیتر جدیدی است در لایحه بودجه ۱۴۰۰ نسبت به سال های قبل یا استقراض از صندوق توسعه، ۷۳ همت هم سایر درآمدهای دولتی است. جمع این همان ۸۴۰ هزار میلیاردی است که مجموع منابع دولت هست. این ارقام را وقتی ما مقایسه می کنیم میزان درآمدهای مالیاتی را و سایر درآمدها را با سال قبل چه تصویری به من و شما می دهد؟

* رشد ۸۰۰درصدی پیش بینی درآمد نفت بودجه ۱۴۰۰ نسبت به عملکرد بودجه ۹۹

خدمت شما عرض می کنم؛ ما به لحاظ درآمدهای جاری که مالیات و گمرک داخلش هست ۱۰ درصد بیش از قانون سال قبل درآمد مالیاتی و غیره پیش بینی کردیم. ۱۱۰ درصد بیشتر فروش نفت پیش بینی کردیم و ۱۲۵ درصد بیشتر از قانون سال قبل واگذاری دارایی مالی همان اوراق پیش بینی کردیم. اینها مقایسه لایحه هست با قانون. اما اگر ارقام لایحه را با آن عملکرد واقعی برآوردی مقایسه بکنیم نه آن چیزی که روی کاغذ نوشته شده است آن وقت است که میزان درآمد نفتی که پیش بینی شده نسبت به عملکرد واقعی امسال یک چیزی حول و حوش ۸۰۰ درصد افزایش را حکایت می کند با هر سناریویی این درآمد، درآمد غیر قابل تحقق است ،حتی با سناریوی خوشبینانه و با فرض اینکه حتی قابل تحقق باشد اینقدر جهش یک باره وابستگی بودجه به نفت کار عادلانه ای نیست.

یک وقت است می گوییم که من می توانم و هاضمه و معده من می کشد که من مثلا ۸۰۰ درصد بیشتر از دیروز غذا بخورم اما آیا این کار عاقلانه ای است این کار را بکنید و یک باره بخواهید چنین جهشی را اعمال بکنید بدون اینکه هیچ کدام از آن اصلاح درآمدهای پایدار را انجام داده باشید یا دوباره خودتان را معتاد به همان ماده مخدری می کنید که کشور سالها به جهت وابستگی و اعتیاد به آن ماده ضربه خورده و آسیب پذیرفت و این همه فشار بر کشور وارد شد؟

در نرخ ارز ما این فاجعه آمد ، قدرت خرید مردم در این اتفاقاتی که افتاد، به واقع یکی از مهمترین عوامل موثر در کاهش و افزایش رفاه ما اتفاقی بود که در مورد درآمد نفتی می افتاد چرا؟ به جهت اینکه وابسته بودیم به نفت. ما دوباره به محض اینکه شرایط فراهم بشود می خواهم برگردیم به آن اعتیاده با یک نرخ بسیار بالا. یعنی سال ۱۴۰۰ سال آخر دولت است و دولت دوازدهم دوره اش می گذرد اما در دولت بعدی تحویل گیرنده دوباره دو تا حالت خواهد داشت یا درآمدها محقق نمی شود آن طوری که کارشناسان بر این باور هستند و بنابراین ما با یک بیش برآوردی مواجه هستیم که باید درآمدش را از یک طریق دیگری فراهم بکنیم، وقتی نفت نیست و از مالیات هم بیشتر نمی خواهیم استفاده بکنیم به هر دلیلی که مندرج هست ناچار باید استقراض بیشتری انجام بدهیم دیگر روشن است یعنی باز هم بودجه ما بودجه استقراضی تری و شکننده تری خواهد شد یا این اتفاق می افتد، یا اگر هم محقق بشود ما مجددا بر می گردیم به یک اعتیاد نفتی بدون اینکه از تمام این فشارها چیزی آموخته باشیم، بدون اینکه هیچ کدام از مقابله با فرارهای مالیاتی انجام شده باشد بدون اینکه هیچ کدام از اصلاحات هزینه ای  در این کشور انجام شده باشد.

شماها می دانید در ذیل دستگاه ها و نهادهای عمومی غیر دولتی و شرکت های دولتی بسیاری از بی انضباطی ها همین امروز که روز سخت اقتصاد است روز سخت زندگی اقتصادی مردم است دارد ادامه پیدا می کند، پرداخت هایی که اساسا گفتنش روح مردم را در واقع آزار می دهد، اما بدون تحرک جدی در زمینه هزینه ها و در زمینه درآمدهای پایدار دوباره داریم بر می گردیم به ایام اعتیاد که یا اعتیاد باز خواهد گشت یا دچار عدم تحقق آن درآمد خوش خیالانه ای می شویم که ثمره اش می شود استقراض بیشتر،  ثمره اش می شود نقدینگی و تورم بالاتر و کاهش قدرت خرید مردم.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.