ماجرایی که باعث کشته و زخمی شدن بسیاری از نیروهای ارتش شد

 

ماجرایی که باعث کشته و زخمی شدن بسیاری از نیروهای ارتش شد|خبر فوریپژوهشگران تاریخ انقلاب یکی از وقایع بسیار موثر در وقوع انقلاب را ماجرای ناهارخوری لویزان می‌دانند. اتفاقی که البته موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از نیروهای ارتش می‌شود.

کسانی که وقایع انقلاب را رصد می‌کنند تاکید دارند این رویداد موجب شد انقلابی که تصور می‌کردند در خوش‌بینانه‌ترین حالت بعد از ۶ ماه تحقق پیدا کند، ۲۴ ساعت پس از این ماجرا به انجام رسد؛ ماجرایی که در کنار موضوع خارج کردن سوزن ۲۰۰ تانک در کتاب خاطراتی درباره شهید یوسف کلاهدوز از سوی پسر او حامد کلاهدوز منتشر شده است.

اما امیر مصطفی توتیایی از چهره‌های نزدیک به شهید یوسف کلاهدوز در گفت‌وگویی این موضوع را تکذیب می‌کند. او تاکید می‌کند از خود شهید کلاهدوز شنیده که این دو موضوع صحت ندارند. البته توتیایی نقش کلاهدوز را منکر نمی‌شود، اما راه و روش را به گونه‌ای دیگر توضیح می‌دهد که  در ادامه می‌خوانید:

*آقای توتیایی، با توجه به اینکه جنابعالی از افسران گارد و جزو شبکه مخفی یا گروه بی‌نام در ارتش بودید، قاعدتاً اطلاعات و شناخت خوبی از حوادث و رویدادها دارید. یکی از این موارد جریان عاشورای لویزان است. همان ماجرای حمله سه نفر از درجه‌داران و سربازان به افسران گارد که تعدادی کشته و زخمی هم بر جای گذاشت. در سال‌های اخیر آقایان جاسبی و حامد کلاهدوز طراح این جریان را شهید یوسف کلاهدوز معرفی کرده‌اند، آیا این درست است؟ با توجه به نزدیکی شما به آقای کلاهدوز و حضورتان در گارد ممنون می‌شوم توضیح دهید.

نه اصلاً، کلاهدوز مخالف صد درصد این موضوع بود. مثل اینکه خدای تبارک و تعالی عمر او را نگه داشته بود تا با سقوط هواپیما شهید شود وگرنه در واقعه ناهارخوری لویزان نفر سمت راست و چپ او گلوله می‌خورند و خدا لطف می‌کند و آسیبی به کلاهدوز نمی‌رسد. او از مخالفان این ماجرا بود.

*می‌توانید توضیحات بیشتری در این باره ارائه دهید، چون بر اساس خاطراتی که از حامد کلاهدوز نقل شده به نظر می‌رسد آقای یوسف کلاهدوز موضوعی را طراحی کرده بوده، اما درست اجرا نمی‌شود؟

این موضوع نقل‌شده در خاطرات حامد کلاهدوز اشتباه است. حامد ۲ مطلب در آن کتاب خاطرات که درباره پدرش نوشته مطرح کرده که هر ۲ اشتباه است: یکی برداشتن سوزن‌های تانک و دیگری همین ماجرای ناهارخوری لویزان. با اطمینان و خط درشت به نقل از من بنویسید که کلاهدوز نه اطلاع داشته و نه موافق این موضوع بوده است. اصلاً در مسیر این ماجرا نبوده است.

*پس می‌دانید چه کسی در این ماجرا دخیل بوده است؟ به هر حال این ماجرا تاثیر زیادی بر وقایع بعدی گذاشته است.

ببینید، می‌خواهم بگویم این یک کار اشتباه بود، اما چون نتیجه مثبتی داشت وضعیت را تغییر داد. درست است که برای رژیم یک اتفاق سخت را رقم زد، اما در مقابل آن یک عده آدم بی‌گناه کشته شدند، واقعاً یک تعداد آدم بی‌گناه بودند.

*من درباره بیرون آوردن سوزن تانک‌ها در سال ۵۷ هم از شما سوال دارم. آیا واقعاً چنین اتفاقی رخ داده است؟ شهید کلاهدوز چقدر در این کار نقش داشته است؟

این هم یک دروغ محض است. این را از ذهن خود بیرون بیاورید. اصلاً کلاهدوز چنین کاری انجام نداده است، اما کاری انجام داده که از همه این کارها بزرگ‌تر بود؛ آن کار است که ارزش دارد نه برداشتن سوزن تانک.

*آیا واقعاً برداشتن سوزن تانک آن هم به این تعداد به همین راحتی است؟ چقدر زمان می‌برد؟

اصلاً شما فرض را بر این بگذارید که سوزن تانکی را هم بردارید؛ وقتی خدمه می‌آیند و سوار تانک می‌شوند تجهیزات تانک را چک می‌کنند، اگر ببینند یکی از تجهیزات وجود ندارد، حتماً این موضوع را اعلام می‌کنند.

*در این خاطرات نقل شده که آقای کلاهدوز سوزن ۲۰۰ تانک را بیرون می‌آورد. اصلاً چنین چیزی ممکن است که از این ۲۰۰ تانک، خدمه هیچ کدام متوجه موضوع نشوند؟

اصلاً چنین چیزی نبوده است. کاری که او انجام داد اصلاً احتیاجی به برداشتن سوزن تانک نداشت. این موضوعاتی که درباره برداشتن سوزن تانک‌ها و ناهارخوری لویزان به شما می‌گویم از زبان خود کلاهدوز است؛ نه اینکه از کسی شنیده باشم، خود کلاهدوز این موضوعات را برای من گفته است.بنابراین نه سوزن تانکی برداشته است و نه ناهارخوری لویزان را طراحی کرده است، شأن کلاهدوز بسیار بسیار اجل از آن بوده است که بخواهد چنین کارهایی انجام دهد.

*شهید کلاهدوز چه کاری در آن مقطع زمانی انجام داده که شما می‌گویید از همه این کارها ارزشمندتر بوده است؟

تاثیر روی آدم‌ها، انتخاب افراد، شناخت نسبت به اشخاص، صحبتی که قبل از رفتن به این ماموریت با آن افراد می‌کند. در واقع مهم توانایی انتخاب این نفرات است.

*درباره ماموریت اعزام تانک به تهران صحبت می‌کنید؟

بله، ببینید کلاهدوز چقدر زبانش نافذ و موثر بوده که چنین تاثیری روی خدمه تانک می‌گذارد. این خدمه حتی یک گلوله به سمت مردم پرتاب نمی‌کنند و تانک‌ها را می‌گذارند و می‌روند. این مهم‌تر است یا اینکه چهارتا سوزن تانک را بردارند؟

*البته ما صحت و سقم این ماجرا را از شما جویا شدیم.

بله من هم این را به آن افرادی می‌گویم که موضوع را بدین شکل مطرح کردند. اتفاقاً به آقای جاسبی هم بعد از انتشار چاپ دوم کتابش این موضوع را گفتم. در ذهن هم نداشت که موضوع را از کجا شنیده است. به او گفتم، حتماً از حامد و کتابی که نوشته است برداشته‌اید. به ناگهان یادش افتاد و گفت، بله. من به ایشان هم اعتراض کردم و گفتم که حداقل در مورد این قسمت با ما مشورت می‌کردید و بعد چنین می‌نوشتید. او هم البته قول داده که در چاپ‌های بعدی این موضوع را اصلاح کند.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.